در ابتدای سال 1390 که نوزده روز از بهار سپری می شد، رجوی خون آشام و همدستانش با فرا رسیدن فصل بهار و شمیم عطر گلهای بهاری،از این فرخنده روزها به ستوه آمده بودند و از آنجاییکه دیگر طاقت دیدن و تحمل مخالفین خود در تشکیلات را نداشتند و همواره بذر یاس و نومیدی از دنیای بیرون از قرارگاه اشرف را در جسم و روح نیروها کاشته بودند و در یک عمل خبیثانه و ناباورانه بهار آن سال دل انگیز را به پاییزی غم انگیز تبدیل کردند و افرادی را که در دل و جسم شان شکوفه های آزادی و جدایی از فرقه را می پروراندند به یکباره سوزاندند.
آری در چنین روزی که به جمعۀ سیاه معروف است رجوی ملعون مانند گذشته که بدنبال سیاست شهید سازی و خونریزی بود با یک عملکرد از قبل برنامه ریزی شده که روزها و ساعت ها وقت صرف آن کرده بود توسط عده ای از مزدوران و مسئولین رده بالای خود به نیروهای عراقی مستقر در قرارگاه اشرف حمله کرده و با کلتف ملتف از قبل ساخته شده و تیر و کمان های مهیا شده نیروهای عراقی را غافلگیر و مورد هدف قرار دادند و عده ای دیگر از مزدوران خود را به داخل مقرهای استراحت نیروها فرستاده و عنوان نمودند که نیروهای عراقی به ما حمله نمودند و قصد دارند همۀ ما را کت بسته تحویل مقامات امنیتی ایران بدهند، آقایان علی اردلانی و فریدون ابراهیمی که جداشده و از اعضای بازگشتی به وطن هستند از نزدیک شاهد این درگیری ها بودند که در خاطرات خود اظهار میدارند: دراین درگیری که مشخص و واضح بود که سازمان حمله را شروع کرده بود نیروهایی که از قبل اعلام جدایی کرده بودند و یا غیر تشکیلاتی بودند را با ترفند و تحریک نیروها به مسلخ فرستادند که می توان به مرحوم رحیم (مرتضی بهشتی) اشاره کرد که درخواست جدایی داده بود و اصرار و پافشاری داشت برادرش میلاد (مصطفی بهشتی) را که در سن 16 سالگی سازمان او را تور کرده بود به همراه خود جدا نماید که با مخالفت ها و برخوردهای شدید مسئولین روبرو میشد که سرانجام به قتلگاه 19 فروردین با دست خالی فرستاده شد و ناجوانمردانه کشته شد..
بهار پاییزی 19 فروردین که در کاهنامۀ فرقه رجوی ثبت و ضبط شده از آخرین جنایت های این فرقه در عراق و در راستای حذف نیروهای مخالف بود که قصد دیگری هم داشتند و آن مظلوم نمایی و توجه جوامع بین المللی به فرقه می باشد که شاید بتواند با محکوم کردن دولت عراق در اشرف باقی بمانند اما خونهای پاک ریخته شده نیروهای فریب خورده گریبانگیر آنها شد و به سرعت اشرف را تخلیه و اشرف به زباله دان تاریخ پیوست و هم اکنون نیز یعنی در 19 فروردین سال1398 در تشکیلات فرقه در آلبانی شاهد پاییزی متفاوت، زیبا و خزان دل انگیز هستیم که رهایی صدها تن از عزیزان را در برداشته.
به آرزوی رهایی و آزادی تمامی نیروها در بهار و خشنودی خانواده های چشم انتظار.
بیژن