مقاله ای از آقای حمید اسدیان تحت عنوان جعل تاریخ به روایت یک فیلسوف نمای قلم به مزد اندکی از یاوه ها و دروغ پردازیهای بهمن بازرگانی را مطالعه کردم، در وهله اول تعجب کردم آقای اسدیان که شخصی به اصطلاح فرهنگی و قلم به دست ایضاً طبع شاعری هم دارد چرا باید صاحب فرهنگی باشد که برای پاسخ دادن به منتقدان یکسره فحش و بد و بیراه را در پاسخنامه اش نثار آقای بازرگانی می کند.
به درستی بدون اغراق باید بگویم مطالب حمید اسدیان از 5 خط 4 خط آن با فرهنگ لمپنیسم فقط” فحش” را به همراه دارد اگر یک بی طرف پاسخنامه اسدیان را بخواند به جرات می گویم هیچی عاید فرد ثالث نمی شود زیرا بر آمده از یک فرهنگ مبتذل و عقب مانده است.
وقتی فرهنگ رجوی ناشی از عناوین مبتذل است از اسدیان دیگر انتظاری بیشتر از این نیست به طبع مریدانش از وی تقلید می کنند او هم برای این که جلوی ارباب خوش بدرخشد دم تکان داده و خودش را لوس می کند تا به یک آبنبات هم قانع باشد لاجرم مجبور است برای جواب دادن منتقدان از ارباب خود سبقت گیرد.
واقعیت فرقه ها چیست؟ برای این که افراد را محصور خویش کنند به هر جادو و جنبلی دست می زنند افراد را به ربات تبدیل می کنند برنامه ای که به آنها می دهند دقیقاً از ترشحات ذهنی رهبری فرقه بیرون می آید، لذا خویشتن فاقد هرگونه تصمیم گیری و انتخاب اند ابزاری توی دست رهبری فرقه تا وقتی مصرف دارند شیره اعضای را می کشند و از خون و جانشان ارتزاق می کنند اما وقتی که همین افراد متناقض شده و یا در موضع انتقاد قرار بگیرند حالا در هر سطحی که باشند تاریخ مصرف شان تمام می شود و مانند دستمال کاغذی مچاله کرده به دور ریخته می شوند در نتیجه آقای اسدیان و امثالهم وقتی می بینند زمینه خالی است جهت خوش رقصی نزد رهبری فرقه، به لجن پراکنی راه می برند.
به قرار معلوم آقای بهمن بازرگانی درست به خال زد. اعضای پیر و پاتال فرقه را مجبور کرد برای رفع و رجوع و ماست مالی کردن و رد گم کردن به میدان آمده و سیاق ثابت با دروغ و دغل و داستان سرائی کاذب وانمود کنند که مسعود رجوی وقتی توسط ساواک در سال 50 دستگیر شده بود. در زندان با ساواک همکاری نداشت در حالی که تمامی شواهد و قرائن گویای همکاری همه جانبه رجوی با ساواک بود به قدر کافی در این زمینه افشاگری شده من قصد ندارم تکرارش کنم، می خواهم خاطرنشان کنم آقای بهمن بازرگانی آب توی لانه مورچه ریخت به صورتی که ریز و درشت بیرون زدند، اگر واقعاً زمینه اتهام وجود خارجی نداشت پس چه نیازی به این همه داستان سرائی و دروغ پردازی است؟
گلی