برادر خوبم محمد مهدی ثابت رستمی من برادر تو هستم حسین که به همراه سایر اعضای خانواده چشم انتظار دیدار با تو هستیم. اکنون بهار به پایان خود رسیده و تمام درختان پر از میوه هستند و می دانم که دلت برای محل خودت یعنی رستم کلا تنگ شده است.
برادر خوبم چرا هنوز به دروغهای رجوی گوش می کنی؟ آنان هرگز به فکر شما نیستند. آیا فکر کردی که چرا به تو اجازه یک تماس تلفنی با خانواده ات را نمی دهند؟ من تا کی باید به مادر و پدر پیرم امیدواری بدهم که تو روزی خواهی آمد ؟ تا کی پدر و مادرم باید چشم شان به در باشد که روزی تو وارد شوی ؟ چرا تو نباید مانند دیگران زندگی به دور از دروغ و ریا و فریبکاری داشته باشی؟ زندگی زیباست اگر از مناسبات جهنمی رجوی جدا بشوی آن وقت در خواهی یافت که زندگی رنگ و بویی دیگر دارد و آن چیزی که سالیان رجوی ها به شما در مورد سرنگونی خیالی گفته اند دروغی بیش نیست. محمد مهدی خوبم وقتی دوستان قدیمی شما را در ساری می بینم خیلی دلم برای دیدار با تو تنگ می شود و خیلی دوست داشتم تو هم مثل آنان اکنون در کنارم می بودی.
محمد مهدی ثابت رستمی این را بدان که ما هرگز شما را فراموش نخواهیم کرد چون به این اعتقاد داریم که روزی تمام تشکیلات رجوی از بین خواهد رفت. آن وقت تو متوجه خواهی شد که زمان را برای فردی بی خاصیت از دست دادی پس هر موقع از آنان جدا بشوی باز هم خوب است و می توانی زندگی جدیدی را آغاز کنی.
در انتها به برادرخوبم محمد مهدی ثابت رستمی عنوان می کنم رجوی فریبکار هر چقدر علیه ما و خانواده ها به لجن پراکنی ادامه دهد ولی این را می دانم که روزی این تشکیلات سست و بی پایه از بین خواهد رفت و روسیاهی به رجوی و دارو دسته جنایتکارش باقی خواهد ماند.
من منتظر تماس و یا خبری مبنی بر اینکه از فرقه رجوی جدا شدی هستم و این کار را انجام بده و خانواده ات را خوشحال کن و عکسی هم از خواهرانت گذاشتم تا شاید با دیدن شان انگیزه ای برای حرکت در تو ایجاد کند
به امید دیدار
حسین ثابت رستمی از رستم کلا