فرقه رجوی با تاسیس این تشکل که سرآغاز سناریوی حذف تشکیلات سازمان بود، شورای باصطلاح ملی مقاومت ایران را در ۳۰ تیر ۱۳۶۰، که مصادف با سالگرد قیام ملی۳۰ تیر بود تشکیل داد آنها با این اقدام منافقانه عامداً خواستند از وجهه ملی و مردمی دکتر محمد مصدق سوء استفاده کرده و آنرا مصادره به مطلوب نمایند. در بین افکار عمومی وانمود کنند که اهداف این شورا در ادامه همان خط دکتر محمد مصدق پیشوای فقید نهضت ملی مردم ایران و برای تحقق آرمانهای آزادی خواهانه و استقلالطلبانه آن پیر فرزانه است. آنها با این ترفند به دنبال مصادره یک قرن مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران به نفع خود بودند.
اما بواقع ضرورت تحقیق و جستجو درباره «شورای ملی مقاومت» در این مقطع تا چه حد است؟
و چرا باید به آن بپردازیم؟
از سابقه شکل گیری شورای ملی مقاومت چه می دانیم؟
موسسان آن چه کسانی بودند ؟
چه کسانی از آن جدا شدند؟
اساسنامه آن چیست؟
چرا مریم رجوی مدعی است که درب های شورای ملی مقاومت به روی همه باز است؟
براستی آیا واقعا چنین است؟
آیا شورای ملی مقاومت چیزی جز فرقه است؟
مریم رجوی و رهبران فرقه در پاسخ به این پرسشها وانمود می کنند که درب های «شورای ملی مقاومت» بر روی همه باز است، و از این رهگذر قصد دارند تا پرده بر گذشته تاریک و خیانت بار سازمان کشیده و افعال آنرا از دید همگان پنهان کنند! رهبری فرقه با جعل نام های پوششی از جمله همین شورای ملی مقاومت و … تلاش دارند تا با روش حذف و سانسور وقایع تاریخی، رویدادها و فعالیت های تاریخ ۴۰ ساله فرقه را بصورت سیستماتیک در کلیه رسانه های دیداری و نوشتاری خود محو نموده تا بتوانند بقاء نکبت بار خود را بدون آن پیشنه پیش ببرند!
حال چرا فرقه نمی خواهد گذشته خود را بصورت شفاف و علنی بیان کند؟
به این جهت که اگر چنین نماید باید به پرسش های بیشماری پاسخ دهد! گذشته ای که همراه با خیانت های بزرگ بوده است لذا به صورت سیستماتیک و طی یک دستور تشکیلاتی سرفصل هایی که سازمان در طی ۴۰ سال گذشته داشته و پرسش برانگیز بوده را از تاریخچه رویدادها و فعالیت های ۴۰ ساله گذشته خود حذف ، تحریف یا سانسور کرده است تا بتواند در میدان جدیدی به فریب و جذب نیروی احتمالی مشغول شوند، زیرا گذشته خیانت بار رجوی مانعی اساسی برای وضعیت فعلی فرقه می باشد.
مجموع وقایع و رویدادهای سیاسی که در فاصله بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۰ در جامعه ایران شکل گرفت، زمینه های تشکیل «شورای ملی مقاومت» توسط مسعود رجوی با یاری ابوالحسن بنی صدر در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰ را موجب شد. این طرح در سال ۱۹۸۱ به منظور تجمیع اپوزیسیون و اتحاد عمل بین آنها و با فریب بنی صدر در دستور کار قرار گرفت. در ابتدا بسیاری از سازمان ها، احزاب و اشخاص از آن استقبال کردند. بنی صدر، اولین رییس جمهور ایران بعد از انقلاب و حزب دموکرات کردستان ایران دو ستون اصلی شورای ملی مقاومت بعد از مجاهدین خلق محسوب می شدند و در ظاهر یک ائتلاف ملی به نمایش گذاشته شده بود. اما در لیست فعلی نام هیچ یک از اعضا و احزاب اولیه آن به چشم نمی خورد بعبارتی شورای ملی مقامت اکنون یک پروژه سوخته است که فرقه، از نام آن بهره برداری سیاسی و تشکیلاتی می کند اما شهامت ندارد به شکست آن اذعان نماید. اعضا این شورا با گذشت زمان و مشخص شدن ماهیت مذبوحانه و خیانت آمیز رجوی هر کدام در مقاطعی و به دلایلی روشن استعفا دادند و یا با دیدگاه متکبرانه رجوی اخراج شدند. بنی صدر در ۴ فروردین ۱۳۶۲ رسماً جدایی اش را از شورا اعلام کرد.
به این ترتیب تنها یک موضوع باقی می ماند و آن اعلام” انحلال سازمان مجاهدین خلق ایران است” که تحت نام «مقاومت ایران» و بدون حضور مسعود رجوی اعلام موجودیت می کند این معنا مفهومی است که پایان بیش از نیم قرن حیات «سازمان مجاهدین خلق» را علناً فریاد می کشد.