دل خوشی رجوی به حمایت حساب شده امپریالیزم و سیاست آل سعود سرابی است که ته آن به خشکی و برهوت وصل است.
رجوی بدون استقلال سیاسی و استراتژی به عنوان کارتی در دستان مثلث شوم قرار گرفته واصل داستان هم از آنجا شروع شد که این مثلث شوم به یک جمع بندی رسیده بودند که نیرو و تشکیلاتی که برای رسیدن به قدرت اصول و مبانی نداشته خود را به پای دیکتاتوری مانند صدام حسین ریخته لاجرم هرمزدوری را به مثابه وظیفه ملی به عهده خواهد گرفت لذا باید در موردش تجدید نظر مقطعی کنند.
اینگونه بود که امریکا فرقه را از لیست سیاه درآورد وآنرا رنگ آمیزی فرمالیزم کرد وبه صهیونیزم وعربستان هم امرکرد از آن حمایت مالی واطلاعاتی کنند.
آنها یعنی مثلث یاد شده کاری به گذشته وسوابق تروریستی مجاهدین ندارند. چون اگر بخواهند از فرقه رجوی انتقام بگیرند هزینه ای هم برایشان دارد. اما استفاده از آنها درچارچوب مزدوری نه تنها هزینه ای ندارد بلکه به عنوان یک برگ درمقابل سیاست های منطقه ای ایران به سود آنها خواهد بود. بدین ترتیب چشم روی گذشته تروریستی رجوی ها بستند وآنها را زیرچتر خود بردند.
اما رجوی های بی وطن وآلت فعل فکر کردند این حمایت ها برای به قدرت رساندن آنهاست ودلخوش به این استراتژی مثلث شوم بستند وفراتراز مزدوری برای صدام درخدمت امریکا قرارگرفتند.
ملت ایران وفرزندان آن تا نسل های بعد این خیانت های رجوی وگذشته سراسر ضد ایرانی بودن آنها را فراموش نمی کنند ودرنهایت این نام ننگ وعملکرد خیانت بار فرقه مجاهدین درحافظه ملت وتاریخ ایران ثبت است وهروقت آنها به بازار آورده شوند ننگ آنها درحافظه ملت ایران بروز خواهد شد وبرای آنها سرنوشتی تاریک رقم خواهد خورد.
اگر تمامی قدرت های عالم بسیج شوند نمی توانند گذشته رجوی را تغییر دهند چون این چیزی است که اتفاق افتاده وملت ایران آنرا تجربه کرده اند وقربانی آن بوده اند که این فرقه چگونه درکادر ستون پنجمی دشمن ، فرزندان آنها را کشتار کرد ومنافع ملی آنها را ویران ساخت. این چیزی نیست که با یک امضای شخصی در دوستی به فراموش سپرده شود. هرگز.