همواره فرقه رجوی سر مسائل اعتراضات صنفی و یا انتخاباتی در ایران سریع دچار توهم سرنگونی شده و مثل سال 78 و حوادث کوی دانشگاه که فکر می کرد دیگر کار تمام است.
در همان زمان بنده در اشرف بودم در روز سوم حادثه به ما گفته شد که لباس را بپوشیم و آماده رفتن به تهران باشیم چون که حکومت ایران در حال فروپاشی است!!!. این حربه ای بود که همیشه رجوی تروریست سعی می کرد به افراد انگیزه ماندن در مناسبات را بدهد.
اما چیزی که در پس این اراجیف وجود داشت و نمود بیرونی پیدا کرد عدم سرنگونی حکومت ایران و حتی بعد از آن بوده است چیزی که بسیار مهم است هیچ وقت رجوی حاضر نشد در مقابل این حرف مسخره خود موضگیری کند و از خودش انتقاد نماید.
در طی سالهای گذشته رجوی به کرات عنوان می کرد که سرنگونی در دسترس است ولی هیچ وقت راه دسترسی به سرنگونی را عنوان نمی کرد و از روی معده حرف می زد.
اکنون بعد از شروع درگیری در شهر لردگان دستگاه تبلیغاتی رجوی دست به کار شد تا بار دیگر ساز قیام کوک نموده و با ردیف کردن فیلم های مختلف به اعضای خود روحیه بدهد مبنی بر اینکه در دوران سرنگونی قرار داریم و آنان را به ماندن در مناسباتش وادار نماید.
از آنجایی که اعضای فرقه تروریستی رجوی قدرت و اجازه فکر کردن نداشته و به دستور رجوی فکر کردن جرم می باشد نمی دانند که هیچ وقت حرکات اعتراضی مانند شهر لردگان نمی تواند حکومتی را سرنگون کند و تمام جار و جنجال دستگاه تبلیغاتی رجوی بیهوده و سرکاری است. مریم رجوی که مانند بوقلمون هر لحظه رنگ عوض می کند سری هم به اعتراضات مردم عراق می زند و فکر می کند که از آشوبهای عراق هم می تواند استفاده کند ولی او کور خوانده است سازمانی که مردم ایران آنرا تروریستی می دانند و حتی نسل جوان هم حاضر نیستند نامی از وی ببرند فکر می کند می تواند روی موج احساسات مردم سوار شود.
مردم قهرمان ایران هرگز اجازه هیچ گونه خودنمایی را به این گونه جنایت کاران نخواهد داد. حال هر چقدر می خواهید آهنگ های لری و بختیاری پخش کنید و به یکباره به یاد بی بی مریم بختیاری بیفتید همه این حرکات نشان از تهی بودن دست تان در امر مبارزه دارد. شیوه و سبک کار شما همانند میمونی است که از یک شاخه به شاخه دیگر می پرد.
عبدالله افغان