سؤال بي پاسخ!
محسن عباسلو، سایت آوا، بیست و چهارم می 2007
سالهاست كه افكار عمومي و دولتهاي مختلف بويژه دول غربي سازمان مجاهدين خلق را به عنوان يك گروه تروريستي ميشناسد. عليرغم همه تلاشها و دادوفريادهاي مسئولين سازمان مجاهدين خلق نام سازمان مجاهدين خلق در ليست گروههاي تروريستي كه كشورهاي غربي سالانه منتشر ميكنند جائي ثابت پيدا كرده است.اما نكته اي جديد در اين ميان قابل توجه است! امسال در گزارش سالانه اعلام ليست گروههاو سازمانهاي تروريستي كه از سوي وزارت امور خارجه آمريكا منتشر گرديد براي اولين بار وزارت خارجه آمريكا اشاره اي به ويژگيهاي فرقه گونه سازمان مجاهدين خلق كرده است.قابل توجه است كه اين وزارت خانه در گزارش اخير خود ياد آور ميشود كه مجاهدين خلق،علاوه بر معيارهاي تروريستي،ويژگي هاي فرقه گونه از خود بروز داده است.در اين گزارش من جمله به اين اين ويژگي هاي فرقه گونه سازمان مجاهدين خلق اشاره گرديده است( تحت القائات ايدئولوژيكي قرار دادن اعضاي جديد،سوگند طلاق دائمي از سوي اعضا، شركت در جلسات غسل ايدئولوژيكي هفتگي و جدا سازي كودكان از والدين خود در سنين پايين.)
حال سؤال اينجا مطرح ميگردد كه چرا سازمان اين بار در برابر گزارش وزارت امور خارجه آمريكا سكوت پيشه كرده است؟
سازماني كه در برابر هر گونه موضع گيري كه بر عليه او باشد دادو فرياد و غوغا سالاري شيوه متدوال و روال هميشگي آن ميباشد.!اما اين بار سكوت مرگبار سازمان در برابر اين گزارش جاي تامل دارد!
واقعيت آن است كه اساس اين سازمان بر مبناي اصول فرقه گرايانه بنا گرديده است. وخصايص و معيار هاي فرقه گونه جزء ذات و ماهيت اين سازمان ميباشد. و تداوم وبقاي اين سازمان نيز جز با حفظ اصول فرقه گرايانه و ساري و جاري كردن اين اصول در مناسبات دروني آن امكان پذير نميباشد.فرقه رجوي تنها با به اجرا در آوردن اين اصول شيطاني توانسته است كه سالها هزاران انسان را به اسارت و بردگي بگيرد و از آنان در جهت پيشبرد مقاصد شيطاني خويش استفاده كند.والا اگر قوانين و اصول فرقه گرايانه از مناسبات و تشكيلات اين سازمان برداشته گردد ديگر سازمان و فرقه اي به نام مجاهدين خلق وجود نخواهد داشت.زيرا آن هنگام كه ماهيت چيزي از آن گرفته شود ديگر بقايي براي آن چيز قابل تصور نيست. چه آن چيز يك شي باشد چه يك تشكيلات فرقه اي بنام سازمان مجاهدين خلق ايران.حال اين سؤال مطرح است كه مسؤلين اين فرقه در مورد دليل برقراري و به كار گيري اصول فرقه گرايانه وحاكم بودن اين اصول در مناسبت و تشكيلاتشان چه جواب و پاسخي ميخواهند به افكار عمومي بدهند؟! يعني اين كه در مورد ذات و ماهيتشان كه نشات گرفته از اصول و قوانين فرقه گرايانه است چه توجيهي دارند؟
آري اين بار ذات و ماهيت عقيدتي و روح حاكم برمناسبات اين فرقه در معرض سؤال و پرسش قرار گرفته است.و اين تشكيلات پليد بايد در مورد ماهييتشان پاسخگو باشند.ماهيتي كه نشات گرفته از اصول وقوانين شيطاني و فرقه اي است.