مسووليت سنگين اروپا در مقابله با تروريسم
ایرنا، هفتم ژوئیه 2007
در زمان جنگ سرد و هنگامي كه رقابتهاي دو ابرقدرت (آمريكا و شوروي سابق) تقريبا تمام نقاط جهان را در آتش جنگ و خشونت فرو برده بود، كارشناسان ژئوپلتيك، اروپا را امنترين سرزمين ميدانستند.
از هنگام فروپاشي ابرقدرت سابق شرق در آخرين دهه قرن بيستم ميلادي و هنگامي كه بازيگران عمده عرصه روابط بينالملل درصدد ارايه تعاريف جديدي از نظم جايگزين نظام پيشين دو قطبي جهان برآمدند، به ناگاه اروپاي آرام و بدور از خشونت نيز صحنه صفآرايي قدرتهاي متخاصم شد.
آتش ويرانگر جنگهاي داخلي بوسني و هرزگوين در سال ۱۹۹۳ميلادي در نهايت به مداخله نيروهاي چند مليتي و استقرار واحدهاي نظامي ناتو در حوزه پيشين نفوذ مسكو در قلب اروپا شد. آتشي كه شعلههاي مرگآفرين آن بزودي كوزوو و صربستان را نيز در برگرفت و مركز اروپا را به مدت چند سال در هم نورديد.
لشكركشيهاي خواستاران نظم نوين جهاني تنها به قاره سبز محدود نشد و خاورميانه و نقاطي چون افغانستان را نيز به بهانه مقابله با طالبان بنيادگرا و تروريسم در بر گرفت.
مداخله نظامي در خاورميانه به بهانه رويارويي با خطر تروريسم صورت ميگرفت، پديده شومي كه به اذعان كارشناسان و محققان مسايل بينالمللي ريشه در سياستهاي حمايتي كاخ سفيد از بنيادگرايان و تروريستها در منطقه خاورميانه دارد.
حوادث تروريستي يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ميلادي كه به عوامل تروريستي القاعده و سلفيهاي دست پرورده آمريكا و غرب در ايالات متحده نسبت داده شد، صفحه شوم ديگري را در عرصه روابط بينالملل گشود كه فضاي خالي دشمن فرضي را براي كاخ سفيد و متحدان آن كاملا پر كرده است.
امروزه جهان غرب كه خود را در دومين دهه پيروزي بر امپراتوري شوروي سابق ميبيند، اين دشمن زوال يافته را با خطر تروريسم و دشمنان آزادي و امنيت شهروندان جابجا كرده است.
اين پندار و تصور جنجالي كه با حوادث خشونت بار و تروريستي القاعده در برخي از مناطق اروپا چون مادريد، لندن و گلاسكو تقويت شده، اروپاييان را بيش از هر زمان ديگري در قالب مقابله با تروريسم و رويارويي با دشمنان امنيت و آسايش شهروندان خود فرو برده است.
اروپاييان از سالهايي نه چندان دور، نام سازمانها و گروههايي را كه بنا بر قوانين اروپايي در فعاليتهاي تروريستي مشاركت داشتهاند در فهرستي گردآوري كردهاند كه بنابر مقررات اتحاديه اروپا حق هيچگونه فعاليت سياسي در خاك اروپاي متحد را نخواهند داشت.
اروپاي زخم خورده از تروريسم به درستي بر ضرورت مقابله با خشونت تاكيد ميكند، چرا كه هيچ پندار و استدلال و منطقي نميتواند توجيهكننده به خاك و خون كشيدن شهروندان بيدفاع يك كشور و سلب آسايش و امنيت از زنان و كودكان و غير نظاميان باشد.
در شرايطي كه مسوولان بلندپايه اروپايي با آهنگي منسجم از ضرورت قاطعيت و يكپارچگي در مقابله با تروريسم سخن ميگويند، بيش از هرگونه سخن و شعار و ژست سياسي عمل به چنين شعارهايي ميتواند نمايانگر جدي بودن عزم آنان در رويارويي با اين پديده شوم باشد.
بنابر قوانين اتحاديه اروپا، مجاهدین به عنوان سازماني تروريستي و خشونتطلب در فهرست گروههايي قرار دارد كه قوانين اين اتحاديه آنان را به معناي واقعي كلمه، تروريست ميشناسد.
بر اساس قوانين، فعاليتهاي مجاهدین بايد در خاك اروپا ممنوع باشد و اين گروه تروريستي اجازه هيچگونه اقدام سياسي و يا فعاليت اقتصادي را در اتحاديه اروپا نخواهد داشت.
مجاهدین كه پيشينهاي بس شرمآور در توسل به خشونت و هدف قرار دادن غيرنظاميان در ايران و همچنين به عنوان بازوي مسلح رژيم سرنگون شده و منفور بعث در عراق را داشته است، تاكنون بهطور رسمي مسووليت صدها عمليات تروريستي را بر عهده گرفته است.
اوج رسوايي مجاهدین در فرانسه تا بدان حد بالا گرفت كه به حكمبروگيهير قاضي ضد تروريسم اين كشور برخي از سركردگان و كادرهاي فعال آن در سال ۲۰۰۳ميلادي و در عمليات نيروهاي امنيتي و پليس فرانسه دستگير و روانه بازداشتگاها شدند.
اين عمليات در زمان وزارت كشور نيكلا ساركوزيرييس جمهوري كنوني فرانسه و با نظارت و دستور مستقيم وي صورت گرفت.
ساركوزي اندكي پس از دستگيري سركردگان مجاهدین به منظور روشن ساختن افكار عمومي در خصوص ماهيت شوم اين گروه در جمع خبرنگاران در پاريس اعلام كرد: اين گروه يكي از افراطيترين و زشتترين اشكال تروريسم را نمايندگي ميكند.
مجاهدین كه متحدي نزديكتر از صدام رييس جمهوري پيشين عراق و عامل تجاوز به خاك ايران و قتل صدها هزار بيگناه را نداشت، پس از سرنگوني بعثيها در عراق و اعدام خفت بار متحد پيشين خود در بغداد، در يكي از سختترين شرايط حيات ناميمون خود بسر ميبرد.
مجاهدین كه فلسفه وجودي خود را بيش از هر زماني از دست دادهاند امروزه تنها به يمن حمايتي كه اشغالگران آمريكايي از آنان ميكند، دوام آورده اند.
در چنين شرايطي برپايي تجمع شماري از هواداران اين گروه تروريستي در شمال پاريس كه يكشنبه گذشته صورت گرفت، به هيچ روي نميتواند در سقوط نهايي و نيستي كامل متحدان صدام خللي ايجاد كند.
بدون ترديد اروپا مسووليتي انكارناپذير در مقابله با پديده شوم تروريسم دارد و برقراري امنيت و آرامش شهروندان از وظايف دولتهاي اين قاره است، اما شهروندان اروپايي حق دارند از دولتهاي خود عمل به جاي وعده و پرهيز از برخوردهاي دوگانه را بيش از هر امر ديگري طلب كنند.