30 خرداد 1360 سرآغاز رسمي خشونت و ترور
محسن عباسلو، کانون آوا، بیستم ژوئن 2007
فرقه مجاهدين خلق از ابتداي تاًسيس تا به امروز به دليل بي اصالت و بي ريشه بودن ايدئولوژي آن همواره جهت پيشبرد اهدافش از ترور و خشونت بهره گرفته است. ترور و خشونت وجه ثابت اين فرقه در برخورد با مسائل مختلف ميباشد.
از لحاظ دوران تاريخي، عملياتهاي تروريستي اين فرقه را ميتوان به دو دوره تاريخي تقسيم نمود: دور اول عملياتهاي تروريستي اين فرقه، مربوط به دوران حكومت ننگين شاهنشاهي ميشود. اين فرقه در اين دوران نيز براي رسيدن به اهداف خويش تعدادي عمليات نظامي انجام داده است. كه به عنوان مثال از ترور مستشاران آمريكايي در دهه ي 1970 م.ميتوان نام برد.و اما فرقه تروريستي مجاهدين خلق 26 سال پيش يعني در 30 خرداد 1360 رسما ًوارد دور دوم ازعملياتهاي تروريستي خود گرديد.
امروز 26 سال از شروع دور دوم عمليات تروريستي اين فرقه ميگذرد. اين تاريخ (30 خرداد 1360) سرآغاز دور دوم عملياتهاي كور و تروريستي اين فرقه ميباشد.از آنجا كه هيچ منطق و راهبرد انساني بر تشكيلات اين فرقه همواره حاكم نبوده است لذا اين فرقه همواره با ترور و خشونت تصميم داشته كه اهداف خويش را پيش ببرد و خود را به مردم ايران تحميل نمايد.كه عليرغم همه تلاشها، توطئه ها و جنايات، اين فرقه هر باربا بي اعتنائي مردم ايران روبرو گشته و ملت آگاه ايران همواره دست رد بر سينه ناپاك تشكيلات ضد مردمي اين فرقه زده است.
حال اگر امروز 26 سال پس از شروع اين دور از عمليات مسلحانه ( تروريستي ) اين تشكيلات نگاهي به دستاوردهاي اين دور از عمليات تروريستي اين فرقه بنماييم به روشني مشخص است :نه آنكه اين دور از خشونتها هيچ تاًثير مثبتي بر جامعه ايران نگذاشته بلكه هيچ كمكي نيز حتي به مسئولين اين فرقه در جهت دستيابي به اهداف شومشان نكرده است. تنها نتيجه اين دور از خشونتها هزاران كشته، مجروح و مصدوم بوده است.در جريان اين دور از عمليات تروريستي فرقه مجاهدين خلق هزاران انسان بيگناه كشته شدند. صدها كودك، زن و مرد اعم از پير و جوان در خون خويش غلطيدند بي آنكه هيچ گناهي مرتكب شده باشند. تعداد زيادي خانواده بي سرپرست گشتند و كانون گرم هزاران خانواده از هم پاشيده شد.مسئولين اين فرقه شرايطي را بوجود آوردند كه نه تنها اين شرايط كمكي به رهايي مردم ايران نكرد بلكه باعث بسته تر شدن فضاي جامعه گرديد.فرقه مجاهدين هزاران انسان را كه حاضر بودند همه چيز خود را براي مردم و كشورشان فدا كنند با فريب و دروغ به عراق كشانيد و در آنجا همه آنان را پير و فرسوده كرده و همه انگيزه ها را از آنان گرفت. انسانهايي كه خود به اصطلاح براي آزادي وطن، آنجا رفته بودند خود اسير تار و پودهاي عنكبوتي تشكيلات فرقه رجوي شدند. هزاران كودك بي گناه در اين دوران از والدين خويش جدا گشتند و در كشورهاي مختلف بي سرپرست رها گرديدند و مورد انواع سوء استفاده ها قرار گرفتند.
همچنين به كارنامه سياه اين فرقه، جاسوسي و همكاري با دشمنان ميهن را نيز بايد اضافه نمود. مسئولين فرقه در اين دوران هيچ حد و مرزي را برسميت نشناختند. در كارنامه روزانه دور دوم عملياتهاي ترويستي فرقه مجاهدين جنايات بسياري نهفته است. در هر روز از روزهاي اين دوران 26 ساله شاهد جنايات و ددمنشي هاي اين فرقه ميباشيم. در اين دوران روزي را نميتوان پيدا كرد كه رهبر و مسئولين اين فرقه مرتكب جنايتي نشده باشند.
در واقع اين جريان و فرقه ضد ميهني لكه ننگی در تاريخ با شكوه ايران زمين به شمار مي آيد و نام اين فرقه در ليست سياه اين دوران تاريخي ايران ثبت گرديد. اما ديگرعمر اين دوران سياه و ظلماني به سر رسيده و اين فرقه در حال كشيدن نفسهاي آخر خويش ميباشد. ديري نخواهد پاييد كه شاهد فروپاشي ستونهاي لرزان اين تشكيلات شيطاني خواهيم بود. امروزديگر تمامي زواياي چهره كريه اين فرقه، رهبر و مسئولين آن بر همگان مشخص شده و اين فرقه هيچ چيز جز ننگ ابدي براي خود باقي نگذاشته است. اما اكنون كه اين فرقه در سراشيب سقوط و نابودي قرار گرفته نبايد جنايات اين فرقه را به فراموشي سپرد بلكه سران اين فرقه جنايتكار شبايد در يك دادگاه بين المللي به پاي ميز محاكه كشانده شوند و جوابگوي اين همه ترور و آدمكشي كه در كارنامه خود دارند باشند.