شبکه ی فاکس نیوز : تلویزیون کمونیستی تروریستی برای فریب خورده ها
پاول شلدن فوت
ا اکتبر 2007
کسی باید کتابی با این عنوان بنویسد : راهبرد کاملاً احمقانه ی شبکه ی فاکس نیوز . چنین کتابی احتمالاً بسیار پرفروش خواهد بود چرا که احمق ها ی تمام عیار بسیاری به شبکه ی فاکس نیوز اعتماد می کنند.
این به این معنا نیست که دیگرانی که به ABC,CBS,NBC یا CNN اعتماد می کنند باهوش تر هستند.
در دهه ی 1950، بیشتر امریکایی ها حداکثر سه شبکه ی ABC,CBS,NBC را می توانستند تماشا کنند. در سال 1959 هر امریکایی باهوشی درمی یافت که شبکه های تلویزیونی شهر نیویورک در اتاق خبر خود هیچ جمهوری خواهی را استخدام نمی کنند و کسانی که فیدل کاسترو را جرج واشنگتن کوبا می خواندند دروغ گویان و خیانت کارانی بودند.
جمهوری خواهان و هر کسی که موافق کارل مارکس بود از افتتاح شبکه ی فاکس نیوز استقبال می کرد. بیننده ها در واقع می توانند جمهوریخواهان را در حال مباحثه ی درباره ی دیدگاه هایشان ببینند. متأسفانه هر کسی با هر بهره هوشی به زودی دریافت که کسانی که در موضع جمهوری خواه یا محافظه کار در شبکه ی فاکس نیوز حاضر می شدند در حقیقت نومحافظه کاران ( نوتروتسکیت ها ) بودند.
آخرین موردی که بهره ی هوشی بیننده ها را آزمود ، اطلاعیه ای بود درباره ی برنامه ای که فاکس نیوز با عنوان ایران : بمبی ساعتی می خواهد پخش کند.
این اطلاعیه به صورت پستینگی از سوی علیرضا جعفرزاده در تاریخ 28 سپتامبر 2007 با عنوان نگاهی به درون بررسی های ویژه ی FNC ،ایران : بمبی ساعتی
بخش زیر قسمتی از این اطلاعیه است که حقیقت دارد:
علیرضا جعفرزاده تحلیل گر مسائل خارجی شبکه ی فاکس نیوز و مؤلف تهدید ایران: رئیس جمهور احمدی نژاد و بحران هسته ای پیش رو (پال گریو مک میلیان-2007)
بخش زیر نیز قسمتی از اطلاعیه است که نمونه ای از عدم صداقت شبکه ی فاکس نیوز است:
پیش از آن که جعفرزاده همکاری خود با فاکس نیوز را آغاز کند یعنی تا آگوست 2003 ، ده ها سال او رابط کنگره ای و سخنگوی رسانه ای دفتر نمایندگی پارلمان تبعیدی ایران یعنی شورای ملی مقاومت ایران در امریکا بود.
صحیح است. علیرضا جعفرزاده در واشنگتن برای شورای ملی مقاومت کار می کرده است. به هر حال جعفرزاده و فاکس نیوز فاش نکردند که چرا جعفرزاده دیگر برای دفتر شورای ملی مقاومت کار نمی کند. حکومت امریکا به خانه ی وی حمله کرد. جعبه های حاوی اسنادی را از خانه اش خارج کرد و آن دفتر را بست چرا که سازمانی پیشرو برای تروریست های کمونیست ایرانی یعنی مجاهدین خلق به شمار می رفت. در حال حاضر، حکومت امریکا در حال پیگیری قانونی وضعیت هفت هوادار این سازمان تروریستی است که مبالغ هنگفتی پول را از راه فریب دادن مردم در فرودگاه بین المللی لوس آنجلس جمع آوری کردند و جهت حمایت از عملیات های تروریستی مجاهدین در کمپ اشرف به عراق فرستادند. این کاملاً کذب است که شورای ملی مقاومت را پارلمان ایران در تبعید بدانیم. شمار اندکی از اعضای این فرقه ی کمونیستی در فرانسه این شورا را پارلمان ایران در تبعید اعلام کردند. همسر ایرانی من و بیش از یک میلیون ایرانی که خارج از ایران زندگی می کنند هرگز به این فرقه گرایی که تحت رهبری مسعود و مریم رجوی در فرانسه هستند رأی نداده اند. جعفرزاده افشا نکرد که صدها تن از اعضای کنگره ( دمکرات ها یا جمهوری خواهان ) بیانیه هایی برای پشتیبانی این سازمان تروریستی کمونیست ( که در فهرست تروریست های وزارت امور خارجه ی امریکا است ) امضا کرده اند.
برخی از نمونه های حامیان مجاهدین خلق به شرح زیر هستند ؛ نماینده ی کنگره باب فیلنر ( دمکرات – از کالیفرنیا و پسر کاندیدایی حزب کمونیست کنگره ) نماینده ی کنگره ی تام تانکردو ( کاندیدای جمهوری خواه برای ریاست جمهوری که با استفاده از بهانه کردن عارضه ی مغزی از شرکت در جنگ ویتنام سرباز زد ).
اگر نومحافظه کاران ( نوتروتسکیت ها ) را به چالش بکشید که چرا از کمونیست های تروریستی که افسران ارتش امریکا و کارمندان شرکت راکول اینترنشنال و بسیاری از ایرانی ها و عراقی ها را به قتل رساندند ،حمایت می کنند ، دفاع مطلوب آن ها چیزی است که توسط جعفرزاده و شبکه ی فاکس نیوز عنوان شد :
از سال 2003 جعفرزاده شبکه ی تروریست ایران در عراق و پادگان های آموزشی ترور ایران را افشا کرده است. نخستین بار وجود تسهیلات غنی سازی اورانیوم در نطنز و تسهیلات آب سخت اراک را وی در آگوست 2002 افشا کرد.
این دفاع شدیداً غیرصادقانه است. جعفرزاده و شبکه ی فاکس نیوز فاش نکردند که:
1- هنگامی که صدام در عراق بر سر قدرت بود ، مجاهدین خلق در کمپ های آموزشی ترور بسیاری در عراق که توسط صدام حمایت مالی می شد عملیات به راه می انداختند. کمپ اصلی ،کمپ اشرف عراق است. در سپتامبر 2002 ، کاخ سفید سندی زمینه ای منتشر کرد که در آن مجاهدین خلق به عنوان یکی از سه سازمان تروریستی تحت حمایت صدام حسین در عراق اعلام شد. رئیس جمهوری بوش از مجاهدین خلق به عنوان بهانه ای برای حمله به عراق بهره جست.
2- در سال 2003، امریکایی ها و نیروهای متحدین به کمونیست های مجاهدین خلق در کمپ اشرف عراق حمله کردند..
3- خیانتکاران نومحافظه کار ( نوتروتسکیت ها ) در دولت بوش ارتش امریکا را ملزم به حفاظت و استفاده از دشمنان امریکا کردند. امروزه، هزاران تن از تروریست های مجاهدین در کمپ اشرف عراق مانده اند. رهبران سیاسی عراق خواستار محاکمه یا اخراج تروریست های مجاهدین خلق شده اند. نیروهای اشغالگر امریکایی به دمکراسی ساختگی عراق اجازه ی عمل نمی دهد.
4- چگونه جعفرزاده درباره ی کمپ های آموزشی ترور ایران می داند؟ آیا حکومت امریکا برخی از تروریست های مجاهدین خلق را از کمپ اشرف در عراق جهت مأموریت های جاسوسی به کمپ فرستاده است؟
5- در حالی که علیرضا جعفرزاده کنفرانس های مطبوعاتی جهت افشای عملیات های هسته ای ایران برگزار کرده است ، منابع اطلاعاتش را فاش نکرده است. برخی ادعاها بر این هستند که سرویس جاسوسی اسرائیل موساد این اطلاعات را برای مجاهدین فراهم کرده است.
6- در حالی که جمهوری اسلامی برنامه ی هسته ای اش را برای جهان آشکار نکرد ، شاهد این اختفا در ایران کجاست؟ اگر نمونه ای از اختفای برنامه ی هسته ای یک کشور می خواهید می توانید به اسرائیل نگاه کنید. به سادگی رفتار وحشیانه ی اسرائیل و زندانی کردن مردخای وانونو برای انتشار عکس هایی از کارخانه ی بمب هسته ای اسرائیل در دیمونای اسرائیل را مطالعه کنید. این جمهوری اسلامی حتی یک کارخانه ی بمب هسته ای ندارد.
7- ایران پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا کرده است. بنابراین کدام کشور سزاوار تحریم های بین المللی است؟
هنگامی که امریکایی ها باید حکومت فدرال را به دلیل تحت پیگرد قراردادن هفت هوادار مجاهدین که بسیاری از مردم را در فرودگاه بین المللی لوس آنجلس به سوی کمک مالی برای سازمانی تروریستی فریب دادند ، تشویق کنند ، امریکایی ها باید خواستار پیگرد قانونی شبکه فاکس نیوز و اعضای کنگره شوند که دشمنان تروریست امریکا را ارتقاع دادند و همکاری سیاسی با این فرقه ی کمونیست را پذیرفتند.
برای جزئیات بیشتر درباره ی عملکردهای عجیب و غریب فرقه ی کمونیست ( مانند : طلاق های اجباری ، انتخاب همسر اجباری ، آنالیز ادرار برای یافتن آثار استمناء ،دسیسه هایی جهت خودسوزی اعضا ) ، کتاب های اعضای سابق فرقه مانند ارتش خصوصی صدام ،اثر ان سینگلتون را بخوانید.