انجمن نجات – دفتر استان مازندران
آيا تلاش مذبوحانه تعدادي از سناتورهاي انگليسي ، به منزله خروج فوري نام سازمان از ليست تروريستي و به رسميت شناختن اين گروه به عنوان آلترناتيو جمهوري اسلامي است ؟
چرا با توجه به تلاشهاي هفت ساله ديپلماتيك و مجيز گوئي رهبران فرقه و همكاران شورائي آنان تا به حال هيچ اقدام عملي در جهت رفع ممنوعيت سازمان در كشورهاي اروپائي صورت نگرفته است و به تناوب در ابقا نام آنان در ليست تاكيد داشتند ؟
چرا عليرغم اعلام هدفدار خروج فرقه از ليست تروريستي از طرف اين نوع دادگاهها در بعضي از كشورها ي اروپائي ، تا كنون دولتهاي مطبوع آنان هيچ اقدام عملي و عاجلي نمي كنند ؟
راستي چرا اعلام چنين حكم هائي پيش از برقراري نشستهاي شوراي امنيت و يا نشستهاي 1+5 و… كه غالبا پيرامون فشارهاي سياسي و تحريمها و يا مسائل هسته اي ايران مي باشد ، هر بار توسط يك دادگاه از يكي از كشورهاي اروپائي و… اعلام مي شود ؟
آيا به نظر نمي رسد كه اين بار اعلام خروج احتمالي نام فرقه از ليست سياه ، از طريق دادگاهها ي استيناف آمريكا باشد ؟!!.
البته سياست شل كن و سفت كن دولتهاي غربي بر سر فرقه مجاهدين خلق در اروپا براي همگان كماكان روشن مي باشد.
اعلام متناوب اين حكمها فقط و فقط در راستاي فشارهاي فزاينده سياسي بر ملت ايران در جهت عقب نشيني از حق مسلم هسته اي و يا گرفتن هرگونه پوئن هاي سياسي و… مي باشد ، و گرنه براي همه آنان پر واضح است كه فرقه تروريستي رجوي از بدو تشكيل هيچگونه سنخيتي با نظام سرمايه داري و منافع آنان در منطقه و آينده حكومت احتمالي ايران ندارد.
از طرف ديگر بايد يادآور شد دولتمردان اروپائي و آمريكائي كه از فرقه رجوي بعنوان اهرم فشار در مذاكرات و جلسات بين المللي در مقابل حقوق حقه ملت ايران استفاده مي كنند ، بهتراز همه مي دانند كه با خارج كردن يكباره نام فرقه از ليست تروريستي نه تنها كارت مجاهدين را سريعا براي هميشه مي سوزانند ، بلكه چالشهاي سياسي جديدي را در راه رفته در مذاكرات با ايران از دست خواهند داد، به همين دليل است كه استيناف يك پرونده را از سال 2000 ميلادي يعني به مدت هفت سال به درازا كشاندند و چندين بارنيز راي به ابقا دائمي آن در ليست را دادند!
آنانكه پاسخ نيمه قطعي شان هفت سال به درازا مي كشد حتما براي رسيدن به مقاصد سياسي و اقتصاديشان هشت سال خواهد كشيد تا راي دادگاه در دولتهاي مختلف اروپائي و آمريكائي به اجرا در آيد.
البته رهبران فرقه نيز خوب مي دانند ، كه سرمداران دولتهاي غربي از ماهيت تروريستي آنان از سالها قبل از پيروزي انقلاب و از زمان ترور سناتور و ژنرالهاي آمريكائي با خبرند.
آنان بهتر از ديگران از همكاري و در كنار قرارداشتن رجوي در جوار ضدبشري ترين حاكم تاريخ بشريت يعني صدام مطلعند. و به همين دليل هم اين فرقه را از سال 2000 ميلادي در صدر ليست سياه سازمانهاي تروريستي خود قرار دادند.
آنانكه خود سلاحهاي اهدائي و جمع آوري شده براي ترور و تخريب فرقه مجاهدين را در عراق منهدم كردند ، خوب واقفند كه گربه يك شبه عابد نمي شود و اگر رهبران فرقه مزورانه شعار نه جنگ و پيشنهاد راه حل سوم را سر مي دهند ، براي در حصار قرارگرفتن خود توسط نيروهاي ائتلاف مي باشد كه امكان ترورو تخريب را ندارند.و در جبر بوجود آمده راه استمالت سناتورهاي غربي و آمريكائي را براي از ليست خارج كردن فرقه در پيش گرفتند.
از طرف ديگر بايد گفت فرض بر اينكه تمامي كشورها ي اروپائي و آمريكا نام فرقه را از ليست سياه خارج كنند ، آيا تغيري در ماهيت تروريستي و فرقه اي انجام خواهد پذيرفت ؟
آيا مردم ايران خيانت هشت ساله رهبران فرقه را در جنگ عراق عليه ايران را فراموش خواهند كرد و يا اينكه اقدامات و همكاري و خيانت با صدام را كه منجر به شهيد و زخمي و اسيرشدن هزاران تن از دليرترين فرزندان خلق شده است را از اقدامات انقلابي شان قلمداد خواهند كرد؟!!
آنان چه پاسخي براي ترور وحشيانه سالهاي بعد از انقلاب در داخل ايران براي مردم خواهند داشت.
رهبران فرقه خوب مي دانند كه مردم ايران خيانت و جنايت سالهاي گذشته شان را فراموش نخواهند كرد و گرگ در لباس ميش را نمي پذيرند.
آنان بهتر از هر كس ميدانند كه ماهیت تروريستي فرقه رجوي تغيير ناپذير است حتي اگر با غلط كردن گويي مورد تاييد دول غربي قرار گيرد و با شعار راه حل سوم به پيش آيند.
هياهو و تبريك و تهنيت رهبران فرقه نيز فقط و فقط براي سرگرمي و فريب و نگهداري بيشتر هواداران بخصوص افراد مستقر در اشرف مي باشد وگرنه براي همگان روشن است كه خارج شدن نامشان از ليست سياه هيچ تغييري در ماهيت فرقه تروريستي شان ندارد و هيچ تحولي در جهت خروج از اين بن بست سياسي – استراتژيكي و ايدئولوژيكي نخواهد داشت بلكه دست آنان نزد ملت ايران بيشتر رو خواهد شد.