کمپ امریکایی، کابوس مرگبار رجوی
سایت پرونده سیاه
از روزی که استراتژی رجوی به علت اشتباهات بنیادی سر به گل نهاد وصدای خرد شدن استخوان های پوسیده تشکیلات همه جا را فرا گرفت، سران وارفته فرقه تروریستی به دست وپا افتادند تا از طریق بر گزاری مراسم ومناسبت های عوام فریبانه به دعوت شیوخ عرب، عشایر همجوار قرارگاه وهمچنین افسران امریکایی پرداخته ونیرو های تشکیلاتی خود را که سالیان درازی برای مبارزه در راه اهداف تروریستی روی آن ها سر مایه گذاری شده بود در رده آشپز باشی به پخت وپز مرغ های سوخاری وخورشت فسنجان وادار کنند تا شاید بتوانند اولاً به نیرو های مستاصل وروحیه باخته خود دلداری دهند، دوم اینکه با سیر کردن شکم سایرین برای نجات اشرف تبلیغ کنند.
تا جایی که در وقاحت وپر رویی زندان اشرف را با محله امیر خیز تبریز مقایسه کردند وشعار اشرف، اشرف شهر شرف سر دادند، اما بخوبی آشکار بود که این ها فریاد نا چاری آی دزد آی دزد است، تا روزی که مجدداً برای با ر دوم می بایستی توسط اعضای وزارت خارجه امریکا مورد باز جویی قرار گیرند، ولی چون گمان می رفت امریکایی ها افراد رادر مقابل این سوال قرار می دهندکه آیا داوطلب ماندن دراینجا هستی یا خیر؟ ویا این که در حال حاضر به کدام کشور می خواهی بروی؟ شما می توانید 3 کشور را انتخاب کنید.
سران حسرت بدل وبی قرار اشرف در راس آنها مژگان پارسایی ، صدیقه حسینی وفرشته یگانه، با قرآن و آب و آینه، اسپند دود کردند تا شاید این افراد از بازجویی وزارت خارجه امریکا برگردند.
قبل از آن افراد را در سالنی جمع می کردند وبا پذیرایی کیک ونوشابه و فیلم هایی را که از قبل ادیت کرده بودند، ترانه بنازم آن قلندر را هنوز از پا نیافتاده است با صدای وتصاویر مسعود خان را هم جهت وابستگی وفریب هر چه بیشتر افراد پخش می کردند، اما هنگامی که از عبارات وواژه های مقدس نمایی در وصف زندان اشرف یا محله امیر خیز یا نام وتصاویر مسعود خیالباف ومریم شش لول بند هیچ طرفی نبستند، نا گریز به تبلیغ سوء وسمپاشی های هیستریک علیه کمپ امریکایی ها پرداختند، که ای وای بحال کسی که به کمپ امریکا برود!
زیرا افرادی که به کمپ امریکایی ها رفته اند ، زیر شدید ترین شکنجه ها وآزار جسمی وروحی قرار گرفته اند، روزانه گونی سر آن ها می کنند، افراد بجان هم افتاده چاقو کشی می کنند وهمدیگر را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند!
بیچاره ها حتی فکر نمی کردند که این گونه تبلیغات به ضرر خودشان تمام می شود، زیرا اولاً افراد ی که از زندان اشرف به کمپ امریکایی ها رفته بودند، طی سالیان متمادی از رهبری فرقه آموخته اند که هر آن چه رجوی بگوید، عکس آن صادق است.
دوم این که مگر این افراد جدا شده همان گوهران بی بدیل وپاره های تن مسعود نبودند که بار ها به کرات خودتان اعلام کردید که این افراد در انقلاب مریم ذوب شده اند ومسایل جنسی وغریزی را برای همیشه حل کرده اند، پس چطور در کمپ امریکایی جداشدگان این چنین می کنند در حالی که شما مدعی هستید که خودتان پاک هستید واز این روابط در فرقه اتان یافت نمی شود.
عاقبت دیدیم که دم خروس رجوی بیرون زد وهم روابط آن چنانی در فرقه اش عیان شد وهم بسیاری از سران واعضای قدیمی در طی مدت کوتاهی به کمپ Tipf روی آوردند وآن را سکوی پرتاب به سمت میهن خود انتخاب کردند، تا این که کار به جایی رسید که 3 نفر از به اصطلاح خواهران شورای رهبری اشرف فرار کردند وبه کمپ روی آوردند.
همچنین آقایانی که روزی از افسران مورد اعتماد تان بودند، اکنون فارغ از هر گونه تشویش ودغدغه در کمپ امریکایی ها در انتظار بازگشت به میهن بسر می برند، واشرف در کنار کابوسش که همانا کمپ تیپف می باشد، روزانه مثل برف آب می شود، ومانند رجوی در زمین فرو می رود.