بازداشت رجوی و مُهمل بافیهای مجاهدین
ایراندیدبان
سخنگویان ریز و درشت مجاهدین بهراه افتادهاند تا به نوعی اذهان را از اصل خبر بازداشت رجوی منحرف کنند، گرچه با آسمان و ریسمان بافتن بیربط و سکوت مطلق در مورد بازداشت رجوی، عملاً آن را تأیید میکنند.
یکی از سخنگویان مجاهدین (که نامی هم ندارد و چون این روزها تحت تعقیب دادگاه فرانسه میباشد، نمیخواهد آفتابی شود) خطاب به ایراندیدبان گفته است که از برگزاری دادگاه استقبال میکند.
باید به این سخنگوی وارونه فهم مجاهدین گفت مسأله بر سر این نیست که شما از برگزاری دادگاه استقبال کنید یا نکنید! زیرا برگزاری این دادگاه امری محتوم، و برملا شدن تمامی جزئیات مربوط به خیانتها و جنایتهای دار و دستۀ رجوی گریزناپذیر است. مسأله این است که نتوانستهاید با این زیگزاگ ناشیانه، بازداشت رجوی را از نیروهای روحیه باختۀ خود پنهان سازید.
سخنگوی هراسان مجاهدین خبر سرکوب نیروهایی که در مورد رجوی سؤال میکنند را به بهانۀ نفوذی و مأمور اطلاعات ایران بودن تأیید کرده و به این کار که بهدلیل ترس از افشای خبر بازداشت رجوی انجام میشود، افتخار کرده است. البته سرکوب و سانسور رویه و سنت دایمی مجاهدین است.
اما اصل مسأله این است که رجوی در بازداشت است و با تشدید سرکوبها و اِعمال سانسور همهجانبه نیز نمیتوانند از درز این خبر جلوگیری نمایند و اکنون حتی نیروهای از همه جا بیخبر مستقر در اردوگاه اشرف نیز آن را فهمیدهاند.
مگر سابقاً که رجوی پیغام میداد، این افراد که همواره تشکیلات نسبت به آنها بدبین بوده و به آنها اعتماد نداشته است، از جا و مکان وی اطلاع داشتهاند که الان بخواهند داشته باشند؟
و یا مگر صحبت کردن در مورد وی منجر به ردیابی وی و سوء قصد به وی (بهزعم مجاهدین) میشود که حتی پرسیدن احوال وی نیز ممنوع شده است؟
سخنگویان مجاهدین تا کی میخواهند خود را به حماقت بزنند و سر در زیر برف کنند؟ ارسال پیام و موضعگیری از جانب وی، و انتقال آن از طریق فداییاناش به هیچوجه باعث ردیابی جا و مکان وی نمیشود و اصرار بر این ادعای مضحک، ابعاد وخامت اوضاع برای مجاهدین در صورت پذیرش بازداشت وی را روشن میکند.
این واقعیت که اکنون نیروهای امنیتی امریکا به رجوی اجازۀ هیچگونه دخالت و موضعگیری را نمیدهند، امری بسیار روشن و البته بدیهی است. اما مجاهدین که طی دو سال گذشته سعی کردند با اجرای یک سناریو، نقش یک فرد زیرک که فکر همهجا را کرده و البته ماوراء انسانی به رجوی بدهند، چرا قادر نیستند حتی جعلی هم که شده، یک پیام از جانب وی صادر کنند؟!
مجاهدین میدانند که اگر مرتکب چنین حماقتی شوند، چقدر برای رجوی گران تمام خواهد شد، ولی از سوی دیگر هیچ راهی برای آفتابی کردن فرماندۀ گروگان خود ندارند و تنها چاره را در مُهمل بافیهای احمقانه جستجو میکنند.