سرمقاله نشریه نجات یافتگان شماره20 (ژانویه 2006)
ایران اینترلینک، بيست و يکم ژانويه
یکی از مقالههای این ماه که فعالیتهای انجمن قربانیان مجاهدین خلق را بررسی کرده بعضی از خاطرات خاص را یادآوری نموده است.
یکی از چیزهایی که از فعالیتهای سال گذشته روشن است این است که افراد فوقالعادهای در این انجمن فعالیت دارند؛ افرادی که توانایی، انسانیت، مهربانی، خلق خوش و درک بالایی از خودشان نشان دادهاند؛ افرادی با قدرتهایی که شاید خودشان از آنها خبر نداشته باشند. برای برخی از این افراد، نجات یافتن از تجربیات خردکننده مجاهدین خلق خود یک کار فوقالعاده است. یافتن قدرت و اعتقاد برای ادامه دادن به افشاگری واقعا الهام بخش است.
همگی ما افرادی را میشناسیم که سازمان مجاهدین را ترک کردهاند، که تجربه بودن در فرقه برایشان به زندانی تبدیل شده که نمیتوانند از آن فرار کنند. تلقین فکری مجاهدین خلق حتی اکنون بر تفکر آنها اثر میگذارد و به زندگیهایشان از هر نظر آسیب میرساند.
اعضای سابقی که شهامت افشاگری درباره جنایات رهبران مجاهدین خلق را دارا بودهاند همگی افراد خارقالعادهای هستند. وقتی این افراد به مجاهدین خلق پیوستند به آن خاطر بود که ]انسانهای[ معمولی نبودند؛ آنها نیاز شدید مردم به آزادی را احساس کرده و برای آن تلاش کردند. اکنون، از مجاهدین خارج شدهاند بدون این که در تمامیتشان خللی وارد شده باشد. آنها تسلیم تلقینهای فکری خردکننده رجوی نشدند. این به خاطر آن است که آنها قادرند در برابر تهدیدات مقاومت کنند و دسیسههای رهبران مجاهدین را افشا نمایند. همچنین نمیتوانیم فراموش کنیم که این امر به خاطر آن است که رجوی آسمانی نیست؛ او مانند بقیه ما فانی و خطاپذیر است.
خبر دستگیری مسعود و بازجویی از اوتوسط نیروهای امریکایی در اردوگاه مرکوری در عراق نباید تعجب برانگیز باشد. آخر، انسان جایزالخطا است. آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است این است که سؤالات بیپاسخی که رهبری مجاهدین در طول سه سال گذشته به شدت تلاش کرد مخفی نماید اکنون به بدنه سازمان نفوذ کردهاند. سؤالاتی درباره ارتباط رجوی با صدام حسین، نقض حقوق بشر در داخل اردوگاهها و کشتار کردها و شیعیان و دیگر سؤالات منحصر به اعضای سابق نیست، بلکه اعضای فعلی نیز همین سؤالات را میپرسند. رجوی، که نتوانسته دشمن را فریب دهد، اکنون همان سؤالات را از دهان فدائیانش در داخل سازمان میشنود. با نگاه به گذشته- که در این زمان از سال در حال انجامش هستیم- آنچه برایم خیلی جالب میآید این است که چقدر سازمان مجاهدین خلق از روزهای شکوه خود در زمان انقلاب سال 1979 دور شده، دورانی که میتوانست هزاران نفر را فرماندهی کند. حال، مریم رجوی، به جای تلاش برای ایجاد رژیم خودش در ایران، تمام منابعش را بر مشاجره با چند عضو سابق در غرب خرج میکند. شکی نیست که مردم ایران از این که ببینند توجه سازمان بر جای دیگری است بسیار خوشحال میشوند.