چرا بیوه؟ ابهام آفرینی‎های کیش شخصیت

چرا بیوه؟ ابهام آفرینی‎های کیش شخصیت
سایت نگاه نو / به نقل از روشنگری
مگر مسعود رجوی مرده است؟ توجه کنید این خبر نیست، یک سوال است، و سوال را مقاله ای در نشریه انگلیسی اکونومیست برانگیخته است. اما چون اکونومیست نشریه ای است که اطلاعات زیادی دارد، و از طرف دیگر سازمان مجاهدین، تشکیلاتی است مرموز که مثل خاندان های سلطنتی قرون وسطی مسایل طبیعی مثل عشق و ازدواج و تولد و مرگ و میر در آن به رمز و راز و ایدئولوژی و سیاست وصل می شود و حقایق مربوط به آن ها را باید با رمل و اصطرلاب کشف کرد، مقاله اکونومیست سوال برانگیز شده است.
مقاله ای که ذکر آن رفت در اکونومیست شماره قبل 23 فوریه چاپ شده است. مقاله عنوان پول بدهید و اپوزیسیون خود را پیدا کنید را بر خود دارد. این مقاله نگاهی انتقادی دارد به در خواست خانم کندولیزا رایس برای اختصاص یک بودجه 75 میلیون دلاری برای پیدا کردن اپوزیسیون مطلوب آمریکا. چون مقاله حاوی نکاتی است که نشان میدهد آن ها که با خرید پول می خواهند برای مردم ایران رهبر دمکرات درست کنند آب به آسیاب جمهوری اسلامی می ریزند، نگاهی به آن می کنیم و به نکته مربوط به خانم و آقای رجوی هم می پردازیم.
مقاله ضمن بر شمردن ویژگی های سرکوب گسترده رژیم که هم از ظهور شخصیت های برجسته و هم از شکل گیری سازمان های اتحادیه ای در داخل کشور جلوگیری میکند، به موارد مصرف بودجه پیشنهادی خانم رایس در خارج هم می پردازدکه قرار است 55 میلیون آن صرف رسانه های فارسی زبان ماهواره ای و 20 میلیون صرف سازمان های غیر دولتی، اتحادیه ها، گروه های حقوق بشر و دانشجویان بشود. مقاله نویس چالش اصلی در برابر طرح خانم رایس را پیدا کردن اپوزیسیون مطلوب آمریکا میداند و یادآوری میکند اپوزیسیون داخل فاقد یک نلسون ماندلاست و اپوزیسیون خارج حتی یک احمد چلبی، کاندید مطلوب نومحافظه کاران را ندارد. اکونومیست البته یادآوری می کند هرچند با همه امیدی که آمریکا به چلبی بسته بود، معلوم شد در داخل عراق حمایتی ندارد.
اکونومیست از قول یک مقام بلند پایه آمریکایی مینویسد چون رژیم در ان جی او های داخل ایران نفوذ کرده است، پول مزبور به ایرانیان خارج تعلق می گیرد. اما نویسنده مقاله پیشنهاد می کند سری به 20 تلویزیون لس آنجلس بزنید تا ببینید چیزی از درون آن در نمی آید. از سلطنت طلبان باقی مانده از دوره قبل انقلاب تامذهبی های غیر عادی و خوانندگان جوانی که هرگز ایران را ندیده اند، اگر چه همه با رژیم مخالفند ولی هیچ چیز مشترک دیگر ندارند.
اکونومیست تاکید می کند حتی اگر تصور کنید پول آن ها را متحد می کند، باز اعتبار آن ها زیر سوال است. مثلا رضا پهلوی که در ایران کمتر حرفی از او هست.
بعد از این است که به بند مربوط به مجاهدین می رسیم که چنین گفته است:
مجاهدین خلق ایران که طی جنگ ایران و عراق در دهه 80 در کنار صدام حسین قرار گرفتند و در ایالات متحده و اروپا به عنوان یک سازمان تروریست شناخته می شوند، عمیقا مورد تنفر مردم ایران قرار دارند، زیرا میلیون ها ایرانی بستگان خود را در جنگ از دست داده اند. این گروه یک کیش شخصیت حول مریم رجوی، همسر (احتمالا بیوه) رهبر تمام عمر آن ایجاد کرده است. در آمریکا و اروپا گرایش روز افزونی به برداشتن عنوان تروریست از سازمان مجاهدین وجود دارد، چون افشای چندین سایت هسته ای که رژیم طی سال ها مخفی کرده بود به آن نسبت داده شده است.
این پاراگراف است که سوال ایجاد کرده است. احتمالا بیوه؟ چرا؟ آیا اکونومیست خبرهایی دارد، یا به شایعاتی که بر اثر غیبت طولانی مسعود رجوی ایجاد شده متکی است. اگر دومی باشد، که مسوولیت همانقدر بر عهده شایعه آفرینان است که بر گردن دامن زدن به کیش شخصیت و ابهام آفرینی های آن و اگر ،خبر، و متکی بر اطلاعات باشد که باید پرسید چرا ابهام آفرینی؟
به هرحال اگر چه مواضع سازمان مجاهدین فاجعه بار است، اما ما خواهان بیوه شدن خانم رجوی نیستیم.اولا به خاطر این که تراژدی های شخصی همیشه تاثر آور است. ثانیا به خاطر این که علیرغم نقش شخصیت ها در تاریخ، همان تاریخ نشان داده است که وقتی مساله و مشکل در نهادها، سازمان ها و جامعه ریشه دار شود، با جابه جایی شخصیت ها تغییرات ریشه دار صورت نمی گیرد. به هر حال باید منتظر واکنش مجاهدین به ادعای با قید احتیاط اکونومیست ماند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا