خانم رجوی وآرزوهای بر باد رفته
جمشيد طهماسبی، اول می دوهزار و شش
اگر سری به سایتهای زنجیره ای مجاهدین زده باشید می بينيد که، یک صدا ومستمرا یک چیز را فقط تکرارمی کنند تا جای که درانتخاب تیترهای خبری و انعکاس اخبارنیزهمین خط را می خواهند القا کنند.
« شو.رای امنیت باید بدون فوت وقت دست به اعمال تحریم های فراگیر… بزند »
« برچسب تروريستي عليه نيروي محوري, يعني سازمان مجاهدين خلق ايران, به عنوان راهبند اصلي تغيير عمل كرده است و مي بايد هر چه سريعتر حذف شود»
این دو مطلب ترجیح بند تمام مواضع مجاهدین درهرزمان ومکان است به طوری که باعث مضحکه ناظرین می شود.
اگر چه این مومضوعات از جمله مسائلی هستند که اين روزها مورد توجه افکار عمومی جهان، وازجمله معضلات روی میز صاحبان قدرت است.
با نگاهی به آخرین خبرها وتحولاتی که دراین دو زمینه اتفاق افتاده، ومقایسه واقعیت های موجود با آمال وآرزوهای اپورتونيستی مجاهدین دراين زمينه فکرمی کنم به بهترين شکل درونمايه کثيف آنها را برملا می گردد.
1.مسئله اتمی ایران وشورای امنیت:
اگر چه مجاهدین با توجه به سفارشات وماموریتهای محموله ازطرح صاحبان کمپانی تسحیلاتی وسرویسهای جاسوسی آمریکا واسرائیل، در زمینه فضا سازی وبزرگ نمایی تهدید دست یابی ایران به سلاح اتمی، فکرمی کردند با رفتن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سناريو عراق تکرار خواهد شد.
و بلافاصله با صدورسلسله قطنامه های با هدف تحریم های گسترده « فراگیر » راه را برای حمله ودخالت نظامی آمریکا هموارخواهد کرد.
اما دیدیم که خواب خانم رجوی نه تنها تابير نشد بلکه آشفته تر شد، چرا که افکار عمومی جهان با داشتن تجربه عراق وافغانستان ومعضلات ناشی از آن اینباریکپارچه مخالف هرگونه دخالت نظامی در ایران شدند، همانطور که درهفته گذشته شاهد بزرگترين تظاهرات دراين زمينه در نیویورک بوديم.
واغلب اعضای شورای امنیت هم با اشراف به اینکه هرگونه حمله نظامی به ایران باعث گسترش بحران به سرتا سرمنطقه خاورمیانه، که با مسائل بغرج بسياری دست به گریبان است خواهد شد و وضعیت فعلی را بغرنج می کند.
تنها بر راه حل دیپلماتیک اصراروتاکید دارند و ديديم که نمايند چين بعد از گزارش تقريبا منفی البرادعی در زمينه همکاری ايران در جمع خبرنگارن باز هم تاکيد کرد که:
» مهم نيست چه كسى قطعنامهاى مبتنى بر فصل هفتم صادر مىكند، مسئله اينجاست كه اين آخرين قطعنامه نخواهد بود، بلكه بطور معمول آغاز صدور يك رشته قطعنامهها خواهد بود. در حاليكه ما بايد تأكيدمان را بر روى راه حل ديپلماتيك بگذاريم.»
تا جای که اين شرايط باعث شد برخلاف گذشته که در چنين شرايطی آمریکا بدون توجه به مخالفت افکار عمومی وبدون همراهی اکثراعضای شورای امنیت تصمیم به دخالت وحمله نظامی به عراق گرفت، وامروز هم می بینیم که چطور در باطلاق آن گیر کرده است اين بار آقای بوش بعد از گزارش منفی البرادعی که به زعم خانم مریم رجوی راه را برای شدیدترین برخورد میتوانست بازکند اعلام کرد:
«من به مردم آمریکا گفته ام که دیپلماسی اولین انتخاب است وباید اولین انتخاب هر ریئس جمهور آمریکا برای حل این مشکل بسیار سخت باشد »
واین در حالی بود که مجاهدین با بسیج تمام قوا در جلو محل برگزاری جلسه شورای امنیت با ساز ودهل خواهان تصمیم هر چه سریع تر برای حداقل تحریمهای گسترده ای که زندگی فقیرترین اقشار مردم را هدف قرار می دهد بودند، همان تحریم های که حتی خانم کاندولیزرایس هم مجبور شد، به دلیل نتایج فاجعه بار آن برای مردم دم از نوع هوشمندانه ؟!! آن بزنند ونه فراگیری که خانم رجوی خواهان آن هست شد.
2 -موضوع دیگر یعنی هوشیاری جامعه جهانی نسبت به تهدید جدی گروهای تروریستی و ماهیت مجاهدین هست که آنها را در لیست گروه های تروریستی قرار داده؟
دراين زمينه هم بر اساس آخرین گزارش وزارت امور خارجه آمریکا برخلاف فعالیت گسترده کلیه لابیه های مرطبت به کمپانی های تسحیلاتی واسرائیلی که در راستای حذف نام آنها از لیست صورت گرفته بود، تا با دست بازتری بتوانند ازآنها درراستای پيشبرد سياستهای استعماری خود بهربرداری کنند،همچنان درلیست ابقا شدند.
واین نشان دهنده شکست تلاشهای بی وقفه آنها وحامیانش برای خروج از لیست است براستی چه رقت انگيز است سرنوشت کسانی که به جای تکیه به مردم چشم امید به کمک بیگانگان بسته اند، چرا که آنها هیچ گاه به چيزی جز منافع خود فکر نمیکنند، وباره ها شاهد بوديم که سرنوشت کسانی هم که برایشان به مزدوری پرداخته اند هم اهميتی ندارد.
با تمامی این احوال بازجای این سوال باقی است که اگر خانم رجوی که نقش بالاترین نفر این گروه وسخنگوی آن را بازی می کند به جای اینکه تنها وتنها برای رسیدن به قدرت به هر قیمت فکر می کرد.
با درس گرفتن ازتجربه آویختن به دامان دیکتاتورسابق عراق وعواقب فرورفتن در لجن زاری که درحال حاضردرآن گیرکرده اند، اگرهنوزذره ای درد رهايی مردم را داشتند نمی بایست با درس عبرت گرفتن از گذشته ديگر بارهمان مسيرطی شده را که مفهومی جزدست وپا زدن درباطلاق را ندارد در پيش نمی گرفتند!!!