17 ژوئن سالروز سنگین ترین شوک سیاسی واجتماعی درخارج کشور علیه مجاهدین
میلاد آریایی سی ژوئن 2006
در نقطه مختصات جغرافیای سیاسی ایران با یک نگاه میتوان دریافت که مجاهدین در پی شکست های پی در پی اکنون وارد فاز جدیدی شده اند.
– در شرایطی که مجاهدین از اکتبر 2005 در لیست دائمی آمریکا تثبیت شده اند
– در شرایطی که اتحادیه اروپا در گزارش مجدد خود تغییری در دیدگاه خود مبنی بر تروریست بودن سازمان مجاهدین و رهبرانش نداده است.
– در حالیکه بازوی نظامی انان در عراق خلع سلاح هستند
– – در حالیکه کانادا هم نهایتا از سال 2005 به لیست کشورهایی که سازمان مجاهدین را جزو گروههای تروریستی میداند وارد شده است.
– – در وضیعتی که آمریکا و اروپا دیالوگ وگفتگو بجای جنگ را برای تغییرات دمکراتیک درایران برگزیده اند.
– در وضیعتی که به لحاظ سیاسی دولت ها و نمایندگانشان هر چه بیشتر از مجاهدین کناره میگیرند.
همه اینها ناچارا مجاهدین را به گوشه رینگ ای برده است که نامیدانه وقتی دادگاهی اجازه سفر به انان، آن هم با اجازه مقامات در داخل فرانسه و( نه حتی اروپا را ) میدهد ، مجاهدین سر از پا نمیشناسند و هیاهو کنان آن را پیروزی و اقدامات اولیه برای خروج از لیست تروریستی دولت ها قلمداد و آرزومیکنند.
به تجربه همه کارشناسان مسایل مجاهدین ، آنان هر گاه هیاهو میکنند دقیقا دست خالی خود را رو میکنند.
گردهمایی اول ژوئیه با 2 هفته تاخیر قرار است در پاریس برای تحت فشار قرار دادن دولت فرانسه انجام پذیرد و هدف آن عقب نشینی محاکم فرانسوی از محاکمه مریم رجوی به اتهام پول شویی و عملیات حذف نیروهای منتقد مجاهدین بویژه جدا شدگان از این فرقه، میباشد.
فاز جدید مجاهدین مدت هاست با شتابی دائم التزاید پیش میرود یکی از برجسته ترین شاخص های این دوران از حیات آنان عوام فریبی به هر بهای ممکن میباشد برای اینکه صادقانه بهای خطاهای استراتژیک خود را نپردازند ، در عمل به شیوه هایی متوسل میشوند که برای همه ناظران سیاسی نشان از یک عدم صداقت بی انتها حتی با مردم خودشان دارد.
برای توجه مردم ایران به برخی از اقدامات آنان در این رابطه اشاره میکنم.
1. آوردن پناهندگان روس و اروپای شرقی و همینطور عرب و افغان وآفریقایی و جا زدن آنان به عنوان حامیان ایرانی مریم رجوی.
2. ورود غیر قانونی این افراد به فرانسه که خالی از خطرات احتمالی برای آنان نخواهد بود.
3. آوردن افراد خارجی به بهانه گردش در پاریس ودیدن برج ایفل و شرکت دادن آنان در گرد همایی مجاهدین با پرداخت هزینه خرج وخوراک 3 روزه ومحل استراحت و حتی بردن آنان به دیسکوهای شبانه.
4. فریب برخی از نمایندگان خارجی که مجاهدین را مقاومت مردم ایران تلقی کنند ، حال آنکه مجاهدین به شهادت کارشناسان مسایل ایران از کمترین حمایت اجتماعی در ایران برخوردارند.
5. امضا مردم ساکن درعراق و بغداد را به عنوان حمایت مردم ایران وتهران برای دیگران نقل کردن و عجیب تر انکه آنرا تحلیل و سپس تحمیق کردن وشیره مالیدن بر سر خود و دیگران.
6. بالا بردن عکس های مسعود ومریم رجوی به عنوان دمکراسی طلبان خواهان آزادی ونجات دهندگان ایران و ایرانی.
7. شعار این تظاهرات فریاد هر ایرانی ازادی ، آزادی است این در حالی است که در روابط مجاهدین آزادی عقیده ، آزادی پوشش ، آزادی برای انتخاب همسر و ازدواج ، آزادی برای خروج از مناسبات این فرقه و غیره وجود ندارد.
واقیعت اینکه ذکر تمام عملکرد های مردم فریب مجاهدین خارج از حوصله این مقاله است اما به عنوان مشتی نمونه خروار ذکر میشود تا همگان بدانند ما منتقدین سازمان هرگز بدون مدرک و دلیل به روشنگری سیاسی و صحبت با مردمان نمی پردازیم.
اینها تنها برخی از اقدامات علنی و قابل تشخیص آنان است که چگونه خاک در چشم مردم مي`پاشند تا واقیعت ها را نبینند وقطعا آنچه اشاره شد نوک همان کوه یخی است که سالیان خواهد گذشت تا عمق وابستگی ودیدگاهها و نظرگاه های قرون وسطایی این فرقه مذهبی که به دروغ خود را یگانه آلترناتیو آینده ایران میداند برای همه مردم جهان روشن شود.
وبه عنوان نمونه اگرازآنها بپرسید هزینه سرسام آور این مراسم از طرف کدام بانک های معتبرو کدام حمایت کنندگان خارجی پرداخت میشود قطعا با هزاران انگ و توهین و دشنام مواجعه میشوید.
این همان نیروی است که در عین شعار آزادی خواهی افراد را به بند میکند و در حالیکه استقلال، استقلال، میگوید وابسته ترین گروه سیاسی در دوران حاضرشناخته شده است و تمام اقدامات و حرکات خود را با خواست قدرت های بزرگ جهانی تنظیم میکند.
بنابراین حق داریم بگوییم فشارهای طاقت فرسایی سیاسی به همراه واقعیت های سرسخت اجتماعی مجاهدین را وارد مدار جدیدی از فریب و تحمیق توده ها کرده است و این مسیری است که تا زمانی که به ترکیب رهبری عقیدتی و ساختار تشکیلاتی خود دست نزنند خوشبختانه بالاجبار تا فروپاشی نهایی آنرا طی خواهند کرد.