سونامی! در سازمان مجاهدین
مسعود جابانی، یازدهم اکتبر 2006
وحشتناکترین سانحه طبیعی را طی چند سال اخیر همه بیاد دارند.شدت زمین لرزه در اعماق دریا آنقدر زیاد بود که امواج تولید شده از آن چندین جزیره را در نواحی تایلند با خود شست و برد و هیچگونه اثری از آن برجای نگذاشت.
مردم گرفتار در صحنه، توان هرگونه عکس العملی را از خود از دست داده وخود را به امواج سنگین و بیرحم دریا سپرده بودند.
چندی بعد پس از فرونشستن آب، صدها جنازه در گوشه و کنار روی آب شناور بود و صدها نفر دیگر، در لابلای گل و املاح ته نشین شده مدفون شده بودند.
طوفان مهیبی که سازمان مجاهدین را پس از سقوط صدام در خود فروبرد ، بتدریج تبدیل به سونامی وحشتناکی در درون سازمان گردید که بنیان و چهار چوب سازمان را طعمه خویش نمود.
آژیرهای خطری که از سوی سازمانهای حقوق بشری و ارگانهای سیاسی و اپوزیسیون خارج کشور و بویژه جداشدگان سازمان در مورد نقض حقوق بشر و زیرپا گذاشتن حقوق اولیه نیروهای خودی در روابط تشکیلاتی کشیده شد ، به گوش آنها نرسید! و نادیده گرفته شد.
علائم و نشانه های زلزله را در روابط سازمان زودتر از همه، جداشدگان سازمان در سایتها و مقالات و نامه هایشان برای مقامات حقوق بشری و رسمی ثبت کرده و گزارش داده بودند.
قدرت و شعاع تخریب زلزله در سازمان آنقدر تکان دهنده و تاسف بار است که جای هیچگونه ترمیم و بازسازی در آینده ای چه دور و چه نزدیک به چشم نمیخورد.ریزش و فرار نیروها و ایزوله شدن جهانی سازمان به عنوان فرقه ای تروریستی و بایکوت شدن آنان توسط جوامع ایرانی خارج کشور و بحران در روابط تشکیلاتی ، کار را بدانجا رسانده است که مسئولین سازمان آن را سونامی در سازمان نامیده اند.
در این مورد میبایستی اعتراف کرد که آنان اصلا غلو نکرده اند و واقعیت را برای اولین بار به زبان جاری نموده اند.
بحران خروج از لیست سازمان های تروریستی و شکست استراتژی جرقه و جنگ و یا استراتژی شکاف زی حتی با هو و جنجال تبلیغاتی در مورد غنی سازی اورانیوم ایران نیز، با شکست مواجه گردید.
فرار نیروها از اشرف و روشدن شکنجه های روحی-روانی برای کنترل نیرو و شستشوی مغزی ، سازمان را در جمع اپوزیسیون نیز، بیش از پیش ایزوله نموده است.
سونامی امروز در سازمان مجاهدین، سالهاست که با لرزشهای خفیف ولی ثبت شده از سوی نیروهای جداشده ، شناخته شده بوده و دائما گزارش شده است.
آنچه مسلم است عاملین اصلی ایجاد سونامی در سازمان ، حتی جرات شمردن قربانیان خود را ندارند زیرا برای شمردن آنان میبایست از پناهگاه های خود بیرون بخزند.