کرکسی بر جنازه ی رجوی!
ایراندیدبان
امسال باند رجوی با هیاهوی تبلیغاتی فوقالعاده، سالگرد انتصابهای پیاپی مریم رجوی بهدست مسعود رجوی را با عنوان هفتهی سیمرغ جشن گرفته و تلاش برای برجسته نمایی آن دارد.
اگر چه یکی از اهداف اصلی این قبیل برنامهها، پرکردن وقت نیروهای محصور در اردوگاه اشرف میباشد تا مبادا به وضعیت و حال و روز خود و سازمان مطبوعشان فکر کنند، اما باند رجوی در این مورد ِ بهخصوص بهدنبال القاء موضوعی دیگر به طرف حسابهای استعماریاش است.
در این برنامهها، بارها حتی از زبان رجوی یادآور میشود که رهبری مقاومت به عهدهی مریم رجوی است! و همهی مجاهدین یک وظیفه بیشتر ندارند: رساندن وی به تهران، ولو با چنگ و ناخن و دندان!
بقایای رجوی با این تاکتیک ابلهانه، چند هدف را دنبال میکنند:
1- مسعود را بهعنوان مسؤول و همه کارهی یک گروه تروریستی از زیر ضرب خارج سازند.
2- عملاً و بدون این که مجبور به اعلام تغییر مواضع و سازماندهی شوند، مسؤولیت تام و تمام نیروها را بر دوش مریم بگذارند.
3- حوزهی مسایل مربوط به مجاهدین را از چالشهای مربوط به ماهیت و فعالیتهای تروریستی این گروه به مسایل بهظاهر سیاسی با مرکزیت اروپا و شورا بکشانند و بهزعم خود، راه را برای پذیرش از سوی لابی صهیونیستی و امریکا بگشایند.
اتفاقی که در این بین در شرف وقوع است، تن دادن عملی مجاهدین به خواست کسانی است که با در اختیار داشتن افسار این گروه در دست خود، هرگونه بهرهبرداری از آنان و اجازهی فعالیت به این گروه را منوط به از صحنه خارج ساختن رجوی و انحلال ارتش آزادیبخش دانستهاند.
اما کارفرمایان فعلی باند تروریستی مجاهدین، مسألهی حذف و از صحنه خارج ساختن رجوی را منوط به اظهار ندامت و پشیمانی از هرگونه فعالیت ترویستی و انحلال واحد نظامی مجاهدین دانستهاند، که آن نیز به خودی خود و با حذف رجوی از صحنه، اتفاق اجتناب ناپذیر بعدی خواهد بود.
شاین گفتن است که چنین وضعیتی، مخالفتی با خواست پنتاگونیستها برای بهرهبرداری از مجاهدین در یک تهاجم نظامی علیه ایران و قابلیتهای شورشگری آنان نیست، لیکن این موقعیت تنها در صورت یک حملهی نظامی به ایران محقق میشود. اما از آنجا که مسألهی اخراج مجاهدین از عراق و تعیین تکلیف آنان، به مسألهای جدی برای اشغالگران بدل شده است، آببندی و دپوی آنان برای حملهی فرضی و احتمالی عملاً غیرممکن گردیده است، ضمن اینکه برخی جناحهای امریکایی رغبتی به آن بهرهبرداری هم ندارند.
در هر صورت، سیمرغی که مجاهدین امسال آن را در سرنا و بوق کردهاند و مینوازند، همان کرکسی است که سه سال است انتظار ِ از رمق افتادن و ناتوانی احتضارآمیز رجوی را میکشید و اکنون خواسته یا ناخواسته باید نعش رجوی را پاره پاره کند.