مسعود، مریم ، محدثین و…؟!
یک سیاست قاطع و اعمال تحریم های بلادرنگ و فراگیر تسلیحاتی ، نفتی و…. این ها جملات و کلماتی است که بارها و بارها از زبان مریم رجوی و دیگر اعضای این فرقه ی تروریستی گفته شده و جالب این که همه ی این ها که هیچ پیامدی جز ضرر و زیان برای ملت ایران ندارد، با ادعای رهایی و نجات مردم ایران بیان می شود!
درست مثل زمان جنگ هشت ساله ی ایران و عراق که رجوی و مریم لباس رزم برتن می کردند و به نفع ارتش صدام، دستور حمله می دادند ؛ سه ،دو ، یک به نام مریم و مسعود، حمله به خلق ایران، برای رهایی خلق ایران ؟!! آیا واقعاً معنای این ها دفاع از خلق است!
تاریخ خوب به یاد دارد که آن سال ها درست همان وقتی که مسعود دست در دست صدام بر سر خانه ها، مدارس و بیمارستان های ایران بمب می ریخت و در سنگرهای عراق با طارق عزیز قرار داد صلح امضا می کرد ( صلح برای جنگ با ایران) مریم رجوی در فرانسه شعار صلح دوستی فرقه و جنگ طلبی دولت ایران را سر می داد!
امروز هم خیلی با آن گذشته فرقی ندارد فقط چند تفاوت کوچک دارد، اول این که تا دیروز صدام حسین بود و عراق و… امروز اسرائیل و امریکا و… فلان لابی صهیونیست ها و… دوم ، آن که آن زمان ها مسعود در صحنه بود ولی امروز مثل همیشه به سوراخ موشش پناه برده و از پشت رئیس جمهور منتخبش را حمایت میکند!! البته شاید هم دیگر نیازی به حمایت مسعود نیست، چون مریم در طی این سال ها خوب درس تملق و چاپلوسی و جاه طلبی را یاد گرفته است! و البته اگر خودش هم فرصت نداشته باشد که همه ی این درس ها را پس بدهد، یکی از بله قربان گوهایش مثل محمد محدثین را جلو می فرستد تا مبادا مشعل جنگ طلبی و چاپلوسی فرقه خدای ناکرده رو به خاموشی رود!! اما غافل از این که مدتهاست مشعل سازمان مجاهدین خلق به سردی گراییده و امروز تمام این دست و پا زدن های مریم و مسعود به عنوان رهبران این فرقه ی تروریستی کوشش بیهوده ای بیش نیست، چرا که مردم ایران سالهاست این وطن فروشان خائن را در زباله دانی تاریخ مدفون کرده اند و دیگر حاضر نیستند حتی برای لحظه ای به شعارهای پوچ و پر از تضادشان گوش دهند، دولت های اروپایی هم که هر روز بیش تر از روز قبل به ثبت نام فرقه ی رجوی در لیست گروه های تروریستی اصرار می کنند!
این روزها همه می دانند که هر چه ایادی مجاهدین سر و صدا راه بیاندازد که ایران می خواهد بمب هسته ای تولید کند و… پس باید تحریم کرد و… فقط و فقط به فکر آرزوهای بر باد رفته ی خودشان است، چرا که دلشان نه برای مردم ایران سوخته و نه برای اتحادیه اروپا و… حالت این ها درست به کسی می ماند که در ده راهش نمی دهند، آدرس خانه ی کد خدا را می خواهد! و این یعنی حماقت و خود را به نفهمی زدن!