حلقه های مفقوده
میترا یوسفی، بیست و ششم اکتبر 2006
شگفت انگیز و به هیچوجه غیرمنتظره نبود که کاتبان رسوای منافقین تیره دل، در قبال مطرح کردن سوال ویا ادعایی از این سو، به صفت هتاکی، درعوض پاسخگویی بیاویزند و چون بوزینه بر شاخسارهای دروغ از این سو، به آنسو بجهند. با همه احوال و فراتر از گردوخاک های مرسوم منافقانه، فقدان حلقه های مفقوده از نظر هشیار، روشن و تردیدناپذیر است. با همه ی فحاشی برعلیه به میان آوردن جای خالی امضای عباس نوین روزگار، هنوز هم جای امضای او در آخرین اطلاعیه کذایی ورزشکاران! منافق خالیست! و هیچ توضیحی دراین مورد برکف ندارند. تصادفا این ادعا را، پیش از برکاغذ آوردن، بریکی از مزدوران رجوی ها به اشاره آوردم که کف برلب دو، سه کلامی برعلیه نوین روزگار آورد و این نقطه تاییدی بر شک و تردید چگونگی وضعیت« نوین روزگار» گشت. حال اگر مغضوب درگاه شده و تحت فشار و تنبیه قرارگرفته و با ادعای ما ناگزیر آفتابی کرده اند، یک قدم عقب نشینی رجوی هاست و داغی بردل آنان، و لبخندی بر لب ما!
همچنین است درباره ی همسرم، اگرچه او را به بازار شام رجوی ها، به تماشا آوردند و گزافه گویی ها کشیدند. ولی هرگز به این سوال جوابی نمی دهند که چرا مثل سگ از رویارویی او با همسر وفرزندانش می ترسند؟ چرا طبق سیاست غیرانسانی رجوی ها، علیرغم کوش و تلاش و ادعای من، به غنیمت شماری فرصت هم شده، وقتی به تشکیلات عنکبوتی شان رفتم، وقتی خود را به نمایشگاه مسخره و وارونه ی حقوق بشرشان در پاریس رسانیدم، از حاضرکردن او ترسیدند؟ بهتر نبود می آمد و ادعای آنان را برعلیه ما، دستکم به خود ما ثابت می کرد؟
همچنین! در نمایش مسخره دیگری ( طی تسویه حسابی با « تتنر» که جنبه یی از حقایق حساب کردن! بر روی مجاهدین را رو کرده بود) تتنر را به اظهارات خیال پردازانه واداشتند تا طرح بچه گانه یی از حمله نظامی آمریکا به ایران و سپس حضور رجوی ها و جنگ مردم به حمایت بازیچه صدام حسین بر علیه رژیم ایران، به میان آورد. حلقه ی مفقوده دراینمورد همانا حمله ی فراموش نشدنی صدام حسین به ایران و ریختن مهره ی منحوس مجاهدین برزمین بود که بجز برادرکشی تاسف آور و نشاندن خانواده ها به عزا، کمینه ایرانی به حمایت ستون پنجم، طبیعتا برنخاست. لاجرم راه ادعاهایی چنان را می بندد.