شکست رويای به خدمت گرفتنتروريستهای خوب
جمشيد طهماسبی
گر چه سياست گذاران آمريکایی با قراردادن فرقه مجاهدین در لیست گروههای تروریستی استراتژی خود را مشخص کردند ، که از اين غنيمت جنگ عراق تنها به عنوان اهرم فشار ومزدوری قصد بهره برداری دارند.
و به همين دليل تلاشهای شبانه روزی نومحافظهکاران، یعنی خشن ترین فراکسیون دیوان سالاری آمریکا که به اصطلاح برنامه دمکراتیزه کردن کل جهان را از طریق جنگ های کنونی فرموله می کند ، در راستای برداشتن نام آنها از ليست رسمی گروهای تروريستی نيز به جایی نرسيد.
اما آنها مثل کسی که در اوج نااميدی به هر خس و خاشاکی چنگ میزند همچنان بيهوده دست و پا میزنند، و هر روز بيشتر در اين لجنزار غرق میشوند، اما از آنجا که حيات اين فرقه بدون حمايت و وابستگی به بيگانگان غير ممکن بوده و پس از صدام آنها چشم اميد به پنتاگون که چهره ای شاخص آن رامسفلد بود بسته بودند.
و حالا با رفتن رامسفلد و شکست تمام عیار: دیپلماسی کابوئی به مثابه از دست دادن آخرین شانس به بازی گرفته شدن در وحشت وهراس به سر می برند.
یکی از حاميان آنها بنام لدن می نویسد: نام ما خالق انهدام و ویرانی است. انهدام در جامعه خودمان و در خارج، ما هر روز نظم قدیم را در هم می شکنیم (…) دشمنان ما همیشه از این انرژی و خلاقیت ما که رسوم (حال این رسوم هرچه که می خواهد باشد) آنها را به مخاطره می اندازد تنفر داشته اند.
و قابل توجه اينکه نه تنها فرهنگ بکار گرفته شده با فرهنگ مجاهدين انطباق دارد ، بلکه روياهای آنها هم خيلی بهم نزديک است چرا که این سخنان جنون آمیز هم با اين منطق زده میشود که هر چه جهان بخصوص جهان اسلام دچار هرج و مرج شود به همان اندازه هم چرخهای کارخانه های تسليحاتی ما با سرعت بيشتری به حرکت در می آيد و اين هم يعنی سرازير شدن دسترنج مردم مصيبت زده خاورميانه به جيبهای گشاد وپر نشدنی ما.
مگر نه اينکه در بهترين حالت و حتی گرفتن پز مخالفت با جنگ در زير فشار افکار عمومی ضد جنگ خانم رجوی دست به دامان که چه عرض کنم ، حتی خودشان را به طور شبانه روزی به ميله های شورای امنيت زنجير نکردند، تا هر چه سريع تر حداقل تحريم ايران صورت بگيرد ، يعنی فشاری که فقير ترين اقشارمردم ايران بايد زير آن خورد شوند.
با اين همه اگر چه صدور حکم اعدام صدام، برای مجاهدين ضربه ای بود که گذشته خود را به اين ترتيب بر باد رفته میبینند، اما شکست سنگین نئومحافظهکاران، بهعنوان تنها حامی آنها در شرايط حاضر ، بهمراتب سنگینتر از موضوع از دست دادن صدام برای آنان میباشد
چرا که گيتس وزير دفاع جديد آمريكا در رابطه با ايران و عراق قطعا سياستی مخالف جهت رامسفلد و دیپلماسی کابوئی او دنبال خواهد کرد روزنامه اينترنشنال هرالد تريبيوندر اين رابطه می نويسد :
ازاو به عنوان فردی خوش بيان اما واقع بين و مصمم ياد میشود، در محافل خصوصی از شكست دولت آمريكا در اجرای طرحهای نظامی و سياسی برا ی عراق انتقاد كرده است و به عنوان عضو كميسيون بيكر، شش ماه گذشته را صرف بحثهای مربوط به رويكردهای جديد درباره عراق كرده است.
وی در سال ۲۰۰۴در گزارشی به شورای روابط خارجی آمريكا با اعلام اين مطلب كه امتناع دولت از گفتوگو با دولت تهران بيهوده و در نهايت محكوم به شكست است، دولت بوش را بصراحت زيرسوال برد.
زبيگنيف برژينسكی مشاور امنيت ملی جيمی كارتر كه به همراه گيتس گزارش درباره سياست ايران نوشت، ابراز اميدواری كرد كه انتخاب وی به عنوان وزير دفاع جديد به معنای عامل اصلاح اساسی سياست آمريكا نسبت به خاورميانه باشد.