ایدئولوژی،شعار تا عمل!

ایدئولوژی،شعار تا عمل!
جواد فیروزمند، بیست و هشتم نوامبر 2006
تا قبل از سرنگونی رژیم سلطنتی با توجه به عقاید مذهبی ایرانیان،سازمان مجاهدین ظاهرا بعنوان کسانیکه ایدئولوژی اسلامی را راهنمای عمل قرار داده و در این راه شهدایی را تقدیم نموده بودند در بین توده های مردم حمایت هایی را جلب کرده بودند.
از آنجا که شرایط مبارزه آنروزگار ایرانیان با سایر جنبش های اسلامی، انقلابی و مارکسیستی منطقه روی پایه های استقلال، عدالتخواهی و ضد امپریالیستی حرکت میکرد طبیعی بود که شور و حال چریکی و ریشه های مذهبی در اذهان جوانان مردم ایران رسوخ کرده و از چنین جنبش هایی حمایت بعمل آورند.نکته مهم تر این بود که اهداف و اولویت های مبارزه باعث می شد که تضادهای ایدئولوژیک در بین گروه های مبارز ایرانی مانند امروز دامن زده نشود.از این رو تمامی گروه ها و سازمان ها صرفنظر از خاستگاه ایدئولوژیکی دور از هم ولی در واقع در کنار یکدیگر بر علیه رژیم سلطنتی و عوامل امپریالیستی آن مبارزه میکردند،شهید می دادند، اسیر میشدند و یا خانه بدوشی کشیده و در خانه های تیمی زندگی میکردند.
هر سازمانی بر اساس پایه های ایدئولوژیکی ، تاکتیک و استراتژی خود را مشخص کرده و بر علیه شاه سلاح کشیده بود.که در این بین میتوان به دو سازمان بزرگ آنموقع یعنی چریک های فدایی و مجاهدین اشاره کرد.از آنجا که ریشه های ایدئولوژیکی مجاهدین قرآن و سنت را تنها راهنمای عمل قرار نداده و با الگو قرار دادن ایدئولوژی جنبش های چریکی آنموقع جهان، تفسیر و چهره جدیدی از اسلام را بعنوان مبانی علمی حرکت، ارائه می دادند ، رسوخ عملکرد های مارکسیستی در ماهیت آنها تاثیر بسزایی در تبیین و تدوین ایدئولوژی اسلامی آنها داشت. به همین دلیل سالیان سال کتاب های مارکسیستی انقلابات روسیه و چین و سایر کشورها در دستور کار مطالعه و تجزیه و تحلیل ایدئولوگ ها و اعضاء سازمان قرار گرفته بود.بطوریکه در عمل قبل از سقوط رژیم شاه شعار ضد امپریالیستی و مرگ بر آمریکا داده میشد.
با سقوط رژیم شاه و فضای باز سیاسی سال های 1357 تا سال 1359 هجری شمسی نقطه وحدت و تمرکز تمامی نیروهای سیاسی ایران در شعار مرگ بر آمریکا گره میخورد.شعاری زیبا ، ترجیحا دلفریب وانقلابی! چیزی که پایبندی به آن تا پایان راه و رسیدن به هدف در چشم انداز مبهم می نمود.
چرا که جدا از توانایی های سازمانی و فردی باید که به ریشه های ایدئولوژیکی آنها توجه کرد.ریشه های ایدئولوژیکی یک حرکت و جنبش در واقع جریان خونی است که در رگ های آن پیکره به گردش در می آید تا تغذیه کرده و به حیات ادامه دهد.
امروز تقریبا نزدیک به 28 سال است که از سرنگونی رژیم شاه میگذرد.اگر نگاهی گذرا به چهره امروزی مجاهدین بیافکنید مشاهده میکنید که مجاهدین و رهبری آن تا به امروز نه تنها گامی عملی در جهت نفی امپریالیست بر نداشته اند ، بلکه سیاست پادویی ،جاسوسی و تیمارگری امپریالیست ها دنبال میکنند.
به همین دلیل با سوابق خدمت و ستون پنجمی صدام حسین در میان اپوزیسیون ایرانی و مردم ایران منفور و مطرود شده اند!
روزگاری بود که شعار های مرگ بر آمریکای رهبری سازمان مجاهدین از درو دیوار شهر های ایران آویزان بود.اکنون از درو دیوار رسانه های مجاهدین حمایت از امپریالیسم آویزان است.البته که شاید شرایط عوض شده باشد!شاید هم امپریالیست ها تغییر کرده و به دنبال مصالح مردم ایران باشند!نیاز به یادآوری و یا اکتی از فاکتی های اینچنینی نیست.لابی های مجاهدین از پنتاگون گرفته تا صهیونیست ها نشان دهنده چنین رویکردی است.
نقطه اولیه چنین چرخشی از سال 1360 شروع شده و در سال 1365 با پرواز مسعود و مریم رجوی به بغداد و حمایت رسمی صدام حسین از آنان به بلوغ رسید.اما بلوغ چنین موجودی زمانی به تثبیت رسید که نیروهای آمریکایی صدام حسین را در عراق سرنگون کرده و در یک تقارن منفی مجاهدین را در عراق تحت حمایت خود قرار دادند.در چنین دورانی مجاهدین در درون تشکیلات و در ارتباط با نیروهای آمریکایی تمامی عملکردهای ضد امپریالیستی سابق خود را پس گرفته و به گردن دیگران و منشعبین از مجاهدین انداختند.
مثلا در برابر این سئوال که آیا نیروهای آمریکایی دشمن ما هستند یا دوست!؟در سرتاسر تشکیلات درس جدیدی داده شد؛ نیروهای آمریکایی دوست ما هستند.ما هیچ گونه عملکرد ضد آمریکایی نه در ایران و نه در سایر نقاط جهان نداشته ایم!در عمر سازمانی مان هیچ آمریکایی را نکشته ایم.آنها که نیروهای آمریکایی را در ایران کشتند از نام سازمان ما استفاده کرده و یک گروه مارکسیستی بودند.ما در جریان تسخیر سفارت نقشی نداشتیم و هیچ گونه فعالیتی بر علیه اعضاء سفارت آمریکا در ایران نداشتیم!از این پس هم ما با شما جنگی نداریم.ما از شما در رابطه با سرنگونی رژیم خمینی نیازمند کمک هستیم.بگذارید در عراق بمانیم و سلاح هایمان را به ما برگردانید(سخنان مسئول وقت سازمان مجاهدین در عراق-مژگان پارسایی).
این شعارها اکنون چهره جدیدی از طرف مجاهدین به خود گرفته است؛آمریکا راجع به تحریم های ایران باید جدی باشد!تا دو سال دیگر ایران صاحب بمب اتم میشود!بیایید رژیم ایران را با عملیات نظامی سرنگون کرده و ما را برای رهبری ایران آینده به رسمیت بشناسید!
تحولات آینده سیاسی منطقه آبستن حوادثی است غیر قابل پیش بینی چرا که سیاستمداران آمریکایی برخلاف سازمان مجاهدین که در نزد آنها جوجه ای بیش نیستند، نان را به نرخ روز نمیخورند و با تمامی عملکردهای ضد خلقی با حساب و کتاب کار میکنند.و مهم تر اینکه کاری نمیکنند که منفعت آنها در دراز مدت به دست کسی دیگر بیافتد!و باز مهم تر اینکه در معادلات سیاسی ایران و منطقه سازمان مجاهدین را رقمی به حساب نمی آورند.این مسئله در سه سال گذشته بر اساس موضع گیری های منطقه ای نیروهای آمریکایی و دولت های اروپایی به اثبات رسیده است.
اما دوگانگی و بحران ایدئولوژیکی مجاهدین با چنین رویکردهای ضد خلقی در شرایط کنونی به نقطه اوج خود رسیده است.تقریبا تمامی نیروهای دلسوز اوپوزیسیون هشدارها و اخطارهای لازم را برای چرخش اساسی به مجاهدین متذکر شده اند.چرخشی به سمت خلق.به سمت و سویی که گذشته خود را به نقد بکشند، دست از جنایت بردارند و با اذعان به عملکردهای ضد خلقی گذشته خود جایگاه جدیدی را در بین نیروهای واقعی و مردم گرا کسب کنند.ولی مجاهدین که گوششان به چنین حرف هایی بدهکار نبوده بیشتر و بیشتر در باطلاق مرگ ونابودی فرو میروند.و در همین راستا تقریبا کارت نسبی مزدوری را به تمامی نیروها و شخصیت های اوپوزیسیون صادر و نثار کرده اند.با اینکه چنین حربه ای فقط یک فرافکنی به حساب می آید ولی باید گفت که تمامیت خواهی چنین دیدگاهی که از ایدئولوژی آنها به بیرون راه پیدا کرده چیز جدیدی نیست و ریشه های آن را باید که در ایدئولوژی التقاطی، منحرف و ضد انسانی قرن ها پیش جستجو کرد.و در نهایت به قول قرآن باید به آنها گفت که به دین خود باشید تا روز جزا برسد!
سوره الکافرون:
قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ «1» لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ «2» وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ «3» وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ «4» وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ «5» لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ «6»
بگو اى گروه كافران‏ «1» نپرستم آنچه را پرستيد «2» و نه شما پرستندگانيد آنچه را پرستم‏ «3» و نه منم پرستنده آنچه پرستش كرديد «4» و نه شما پرستندگانيد آنچه را پرستم‏ «5» شما را است دينتان و مرا است دينم‏ «6»
اما عملکرد دوگانه ایدئولوژیکی آنها نشان داده است که چنین گروهی نه تنها به راه راست هدایت نخواهند شد بلکه بیش از پیش واقعیت های موجود را نیز انکار خواهند نمود. و با بررسی تاریخی اعمال مجاهدین تاکنون میتوان آنها را در سوره منافقون متبلور کرد!
سوره المنافقون:
إِذَا جَاءكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ «1»
هنگامى كه منافقان نزد تو آيند مى‏گويند: (ما شهادت مى‏دهيم كه يقيناً تو رسول خدايى‏!) خداوند مى‏داند كه تو رسول او هستى‏، ولى خداوند شهادت مى‏دهد كه منافقان دروغگو هستند [و به گفته خود ايمان ندارند]. «1»
دنبال دروغ بزرگ درچنین گروهی نباید گشت!منافقین صدر اسلام با تعاریف مشخص امروزی یک سکت و فرقه بودند.و با خوارج در تاریخ اسلام به ثبت رسیدند!
اکنون مجاهدین تمامی شعارهای ضد امپریالیستی را نفی کرده و خود را دوست نیروهای سرکوبگر آمریکایی میدانند!قرآن سوگند های چنین موجوداتی را سپر یا سد راه تکامل و راه خدا و بشریت متصور شده است.و اعمال بد آنها را بیان کرده است!کدام نیروی سیاسی است که در روز روشن در صحنه سیاسی امروز ایران میتواند از استقلال دم زده ولی به التماس دعای نیروها و دولت آمریکا بنشیند!؟کدام نیروی سیاسی است که میتواند به وضوح از چنین حمایتی دم زده و بخواهد که با نیروهای آمریکایی شریک سفره حجله سرنگونی حکومت ایران باشد!؟
اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «2»
آنها سوگندهايشان را سپر ساخته‏اند تا مردم را از راه خدا باز دارند، و كارهاى بسيار بدى انجام مى‏دهند! «2»
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ «3»
اين بخاطر آن است كه نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند؛ از اين رو بر دلهاى آنان مهر نهاده شده‏، و حقيقت را درك نمى‏كنند! «3»
درک وقایع و دیدن حقیقت به قول قرآن برای مجاهدین همیشه تلخ است!سخت سر، بد دهن،دور از آداب ،سنن و فرهنگ گفتگوی ایرانی بوده و با انگ زدن ، به دنبال راهی هستند که حقایق را کتمان کنند!همان ها که در ابتدا به نام اسلام مبارزه بر علیه شاه را شروع کردند.همانها که استراتژی شان گامی بر علیه امپریالیست ها بود!و گذشت زمان نشان داد که چگونه ا زتعهدات واقعی به مردم و رسم و آئین شان فاصله گرفته ، کفر ورزیده واز راه خدا باز ایستادند!
وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ «4»
هنگامى كه آنها را مى‏بينى‏، جسم و قيافه آنان تو را در شگفتى فرو مى‏برد؛ و اگر سخن بگويند، به سخنانشان گوش فرا مى‏دهى‏؛ اما گويى چوبهاى خشكى هستند كه به ديوار تكيه داده شده‏اند! هر فريادى از هر جا بلند شود بر ضد خود مى‏پندارند؛ آنها دشمنان واقعى تو هستند، پس از آنان بر حذر باش‏! خداوند آنها را بكشد، چگونه از حق منحرف مى‏شوند؟! «4»
آیه 4 از سوره منافقون تعریف واقعی از تمامیت سازمان مجاهدین است.به جرات میتوانم بگویم کسی میتواند این آیه را با تمام وجود درک کند که مجاهدین را از درون بشناسد.یعنی اینکه مینیمم قبلا عضو سازمان مجاهدین بوده باشد.آنوقت در برابر اراده خدا سر تعظیم فرود آورده و گواهی میدهد که ریشه چنین فرقه ای در 1400 سال پیش وجود داشته و بدرستی که قرآن با عمیق ترین شناخت ایدئولوژیکی آن را بیان و تعریف کرده است.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ «5»
هنگامى كه به آنان گفته شود: (بياييد تا رسول خدا براى شما استغفار كند!)، سرهاى خود را [از روى استهزا و كبر و غرور] تكان مى‏دهند؛ و آنها را مى‏بينى كه از سخنان تو اعراض كرده و تكبر مى‏ورزند! «5»
تکبر،فردیت رهبری و تمامیت خواهی چیزی است که با مسعود رجوی بعد از سال 1358 در سازمان مجاهدین به ارث گذاشته شد!و به راستی که سوره منافقون چهره تاریخی چنین عناصری را افشاء و طرد کرده است!
سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ «6»
براى آنها تفاوت نمى‏كند، خواه استغفار برايشان كنى يا نكنى‏، هرگز خداوند آنان را نمى‏بخشد؛ زيرا خداوند قوم فاسق را هدايت نمى‏كند! «6»
و این چنین است که این فرقه و رهبری آن نه تنها هدایت پذیر نیستند!بلکه در برابر روشنایی به تاریکی درون خود خلیده و دیگران را به دشنام و اتهام کشیده و روزی میگذرانند.چنین فرقه و گروهی در قرآن به قوم فاسق خوانده شده است و فاسقان از اراده هدایت خدا مبری بوده و در اکثر سوره های قرآنی به جزایی دردناک بشارت داده شده اند.عذابی که آثار آن را امروزه میتوان در چنبره لاعلاجی ، سرگردانی و هرزه گی سیاسی مجاهدین مشاهده کرد.
در تاریخ اسلام ، ابولهب سرکرده فاسقان بود و قرآن در سوره المسد چهره دیگری برای چنین موجوداتی ترسیم کرده است؛
سوره المسد:
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ «1» مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ «2» سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ «3» وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ «4» فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ «5»
بريده باد هر دو دست ابولهب [و مرگ بر او باد]«1» هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد! «2» و بزودى وارد آتشى شعله‏ور و پرلهيب مى‏شود؛ «3» و [نيز] همسرش‏، در حالى كه هيزم‏كش [دوزخ‏] است‏، «4» و در گردنش طنابى است از ليف خرما! «5»
بله چنین است که در سازمان مجاهدین هر وسیله ای در توجیه هدف قرار میگیرد!تا دیروز میشد دست در دست جنایتکاری مانند صدام حسین نهاده و ماهانه بیش از 30 میلیون دلار اجرت مزدوری و همکاری دریافت کرد و امروزهمان دست ها دست هایی را می فشرد که با نام نامی امپریالیست جهانی فقر و بدبختی و جنگ و نکبت را به مردم منطقه خاورمیانه به ارمغان آورده است.بله به قول قرآن حتی دلارها و تانک های اهدایی صدام حسین نیز راهی برایشان باز نکرد.چرا که این قوم و فرقه در تاریکی بوده و وعده و بشارت خداوندی است که هیچ راه هدایتی بر آنها گشوده نشود.
بشارت قرآن برای چنین موجوداتی به آتشی شعله ور و پر لهیب است.همین آتش نابود کننده ای که اکنون بر آشیانه شان فکنده شده وهیچ کشوری،هیچ کسی در دنیا بجز نیروهای آمریکایی به آنها پناه نداده و آنها را نمی پذیرد!
و در چنین جهنم مزدوری و کاسه لیسی امپریالیست ها است که همسرش مریم رجوی با گردنبندی از لیف خرما که به پوشالی و توخالی بودنش اشاره شده ، هیزم بیار چنین معرکه ای شده است!
زمان بشارت و هدایت به اتمام رسیده است.هدایت مجاهدین زمانی به اتمام رسید که به وادی صدام حسین قدم نهادند.اکنون جسد و ماشین سوخته ای به چشم میخورد که در وسط جاده تکامل افتاده است.بوی متعفن آن همگان را از چنین محلی دور میکند.این جسد مانع و کند کننده حرکت نیروهای مردم گرا برای رسیدن به هدف نیز می باشد!
جواد فیروزمند – فرانسه
26 – نوامبر – 2006
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا