مرگ ِ تدریجی

مرگ ِ تدریجی
پرونده سیاه، نهم دسامبر 2006
آقای سعید حضرتی ، در مقاله ای سوال فرموده اند:
چرا بخش انگلیسی زبان سایت رسمی سازمان مجاهدین بسته شده؟ و آرزو کرده اند، كاشكي يك بار هم در اين سالها يك نفري بيايد براي مردم توضيح بدهد كه چرا اين بخش برداشته شده است. آيا بدليل جعل خبر هایی نبود كه از طرف نمايندگان مختلف كشورهاي غربي پخش مي شد ؟
آقای حضرتی ، از آنجایی که این روزها رهبری در دام ومریم بر بام است، سازمان آشفته و مرض فرقه اش سر سام است. شما از میت رو به موت ومحتضری که هر لحظه زبانش بند می آید واز مردگانی که ازِ عمو سام دم می زنند چه انتظاری دارید؟ باور کنید وبه دوستان خود هم بگویید که کار ِ مسعود و مریم واشرف وهر چه در آن جای و ماوا دارد تمام است، اگر می بینید روزی صدا یشان قطع وفردایش تصویری ندارند، اینها همه از نتایج اوج ذلت و سرطان لاعلاج مریم است.
معمولاً جنازه ای که لحظات واپسین حیات را می گذراند، اگر به تمام زبان ها و گویش های عالم حرف زده باشد، وقت مردن وصیتش به خط پدری و زبانش با لهجه ی مادری باز می گردد. شما فکر می کنید دروغ پراکنی، جهان فریبی، کمک های خیالی و دلاری که بیشتر جنبه تبلیغاتی و بازی با اعداد و ارقام را دارند، می توانند رجوی ها را پایدار و سایه دار باقی بگذارند؟
مطمئن باشید که وخامت حال واوضاح رجوی به حدی آشفته وپریشان است که جز مرگ و انقراض چاره ای و سر نوشتی ندارد. قطع و وصل شدن های ممتد، نهان وآشکار نشدن رهبر، تنگ شدن حلقه محاصره ومحدودیت روز افزون اشرف ، بیقراری مریم در اروپا ، نامیدی اعضای شورا، رسوایی عیان وافشاگری جدا شدگان در جهان ، همه وهمه گویای انحلال فرقه ی تروریستی رجوی می باشند.
آقای حضرتی ، مستاجران اشرف در حال جمع وجور کردن خود برای تخلیه خانه ی مردم عراق هستند، رزمنده شیران در بازار بغداد سراغ کارتن خالی می گردند تا دل های شکسته را در آن جای داده وراهی اروپا کنند، کوه مردان خسته ودرمانده از سالها بیگاری و بی عاری، برای نجات خود لحظه شماری می کنند. پس شما از قطع بخش انگلیسی اشان تعجب نکنید، منتظر تعطیلی و انحلال اشرف باش، همان روزی که بچه های عراقی بر قلعه متروک اشرف وارد شوند و پای قصه ی هزار ویک تروریست ِ مادر بزرگشان بنشینند. یقیناً روزی بزرگترها با اشاره انگشت تخته سنگی را به نوه های خود نشان خواهند داد که مسعود ومریم رجوی درکنار آن فرمان ترور، سرکوب و به خاک و خون کشاندن مردم ایران وعراق را صادر می کردند.
معمولاً مرگ یا تدریجی است ویا نا بهنگام وغیرمترقبه ، برای رجوی سالها پیش مرگی تدریجی و کشنده ای شروع در شرف پایان است.
بنابراین نیازی نیست که رجوی هر روز ولحظه ی سیاهش را توضح وتفسیر نماید، از نوسانات عیان وحذف علائم حیاتی اش ، به آسانی می توان به آخرین وضعیت وموقعیتش پی برد.