این روزها در برنامه های تلوزیونی مجاهدین٬ (کارشناس) پشت (کارشناس) میآورند و درخصوص سفر روحانی به ژاپن صحبت میکنند و اصرار براینکه از این سفر هیچ چیزی عاید این رژیم نمیشود و استدلال پشت استدلال که چون جناح های رژیم بر سر مسائل پایه ای اختلاف نظرهای جدی دارند، پس موضوع مذاکره و توافق جدید با امریکا به نتیجه نخواهد رسید!
البته شخصا معتقدم که این کارشناسان مو رنگ کرده ای که با چهره های خسته و سالخورده موی سرشان را آنچنان سیاه رنگ میکنند که قیافه ای عروسکی و بعضا ترسناک پیدا میکنند باین مطلب واقف هستند که هرچقدر هم جناح های داخلی بر سر مسائل مختلف اختلاف داشته باشند بر سر یک موضوع اتحاد نظر دارند و آن حفظ تمامیت نظام است!
تجربه نشان داده است که هرگاه مجاهدین اینگونه سر موضوعی واکنش نشان میدهند و مستمرا برنامه تولید میکنند و درخصوص مسئله ای بی وقفه حرف میزنند، یعنی که از اصل آن موضوع ترسیده اند وبنوعی برایشان مشکل ساز شده است و این ترس و مشکل دقیقا به مسائل تشکیلاتی و نیرویی آنها برمیگردد.
واقعیت اینست که دار و دسته رجوی دیگر شیره ای نیست که بر سر نیروهایشان نمالیده باشند و با انواع و اقسام دروغ ها و تحلیلهای آب دوغ خیاری، سالیان سال است که آنها را این ستون به آن ستون و این تاریخ به آن تاریخ میکنند.
حقیقت ماجرا اینست که حیات مجاهدین به بحران وجنگ و تنش بستگی دارد. از اینرو آنها وقتی که حس میکنند ایران بسمت ثبات و آرامش حرکت میکند، بشدت بهم میریزند و اینرا برای خودشان خبری بسیار بد تلقی میکنند.
مجاهدین در خصوص مسائل تشکیلاتی و درونی خودشان مشکلات لاینحل زیادی دارند که کمر تشکیلات آنها را خرد کرده است.
این یک واقعیت است که حل مسائل تحریم و مشخصا معیشت مردم ایران ، تاثیر تعیین کننده ای در وضعیت کل نظام دارد و این موضوع فقط محدود به حکومت ایران نمیشود. در هر کجای جهان اگر مردم در رفاه باشند، کار اداره کشور برای حکام راحتتر خواهد بود. اما اوج خیانت مجاهدین در اینست که حیات خودشان را در تحریم های بیشتر و در تنگناه قرار گرفتن مردمی میبینند که مدعی هستند که میخواهند برایشان آزادی و رفاه به ارمغان آورند!! رهبران مجاهدین اگر ناچار شوند حاضر تک تک مردم و حتی نیروهای خودشان را برای به قدرت رسیدن خود قربانی کنند.
عباسی