خدمت دوستانِ خواننده درسایت انجمن نجات سلام عرض میکنم و امیدوارم که اوقات خوب و خوشی رو سپری کرده باشید .
دوستان اگر دقت کرده باشید در سال 1382 شمسی بعد از اینکه آمریکائیها کشور عراق را به اشغال خود در آوردند و حکومت صدام حسین را سرنگون کرده و نظام آنرا بطور کلی تغییر دادند ، فرقه رجوی یک چرخش اساسی در سیستم خود ایجاد کرد، مخصوصا در ساختار تشکیلاتی و ایدئولوژیکی خودشان. بدین شکل که آنها سابقا معتقد بودند نباید از ارزشها و اصول حاکم بر تشکیلات مطلقا کوتاه آمد ، مثال هم میزدند و میگفتند که جنگ فرقه رجوی با نظام جمهوری اسلامی ایران غیر قابل برگشت و عقب نشینی است ، همچنان در ادامه و با افتخار نیز می گفتند که این اصل اساسی تشکیلات رجوی بوده و خدشه ناپذیر میباشد.
از طرفی یک اصل اساسی دیگر داشتند به نام مبارزه با امپریالیسم و آمریکای جهانخوار و سرمایه داری و عناصر وابسته به آن . مثلا مبارزه با سیستم های بورژوازی و وابستگان به آن مانند حکومت شاهنشاهی سابق در ایران و یا شیخ های عرب منطقه خاورمیانه و غیره . یعنی که اینها اصولی هستند که خدشه ناپذیر و کوتاه نیامدنی هستند و باید بخاطر آنها هر قیمتی لازم باشد داد و بر سر آنها ایستاد و مبارزه کرد . و حتی اگر نیاز است باید جنگید و جان داد ، هر چقدر که نیاز است باید جنگید و کشته داد . و این بر عهده نسل جوان و روشن جامعه بویژه دانشجویان و قشر زحمت کش جامعه یعنی کارگران است .
خب ظاهرا حرفهای قشنگی هستند مثل خیلی از حرفهای دیگر که آدم در طول روز از این و آن می شنود ، ولی چه کنم که همان هایی که این آرمان ها و اصول را تدوین میکردند به پای همین اصول خود نایستادند و همه چیز را به فنا دادند . از اولیه ترین آنها یعنی کوتاه آمدن بر سر ضد امپریالیزم بودن سازمان مجاهدین خلق بود .
شاید باورش برای شما سخت باشد ، به محض اینکه آمریکائیها وارد عراق شدند رجوی در یک چرخش مداری باور نکردنی و سریع ، از این رو به آن رو شد!
رجوی بخوبی ثابت کرد که بی پرنسیب ترین فرد خودش است ، مقدم ترین فردی که تشکیلات و انضباط آهنین خودش را زیر پا له کرد و یک لگد هم به آن زد . حتی نگذاشت یک روز از اشغال عراق بگذرد .
مسعود رجوی در همان ساعات اولیه اشغال عراق سریع دستور داد که به ” عمو سام ” عزیزش شلیک نشود ! آنقدر این موضوع برایش مهم بود که تاکید کرد که حتی به قیمت کشته شدن نیروهای خودش این فرمان باید بی شکاف اجرا شود ! در آن زمان که این فرمان آمد و برای همه قرائت گردید، کسی حق نداشت که به نیروهای آمریکائی و ائتلاف شلیک نماید .
به دنبال این فرمان اجرایی ، در یک اقدام برق آسا مهره اول خودش در آن زمان یعنی مژگان پارسایی را در راس یک هیات به اصطلاح بلند پایه به دیدار ژنرال های آمریکائی فرستاد ( ژنرال اودیرنور و همراهانش ) تا ضمن بالا بردن پرچم سفید و تسلیم وذلت ، به آمریکائیها نشان بدهد که آنها اصلا نمی خواهند که با آمریکائیها بجنگند . بقول خودشان دشمن آنان آمریکا نیست و نظام ایران است !
در آن روزگار این داستان همه را آچمز کرده بود، همه مانده بودیم که پس امپریالیسم جهانخوار چه شد و کجا رفت ؟ این ها همان ” ببرهای کاغذی ” هستند که در سرودهایتان میگفتید که :
مجاهد پر کینه سر کوچه کمینه ، آمریکائی بیرون شو ، خونت روی زمینه !
بله، همزمان با سقوط صدام حسین و نظام دیکتاتوریش ، سقوط و انحطاط رجوی و سازمان پیکار جویش هم از همان دوره آغاز شد و ریل وابستگی و در دام افتادن آمریکائیها را شروع کرد . بند بند ضد امپریالیسم بودن فرقه در حال اضمحلال بود و روزانه به چشم می دیدیم که این عناصر خود فروخته چگونه در جوال آمریکائیها فرو میروند و رنگ عوض میکنند .
تا رسید به این روزگار که اکنون شاهدش هستید ، ساعتی و روزی نیست که مریم رجوی و عناصر و لابی هایشان در آمریکا برای آمریکائیها ایمیل های فدایت شوم نفرستند ، مستمر در تمام شعبده بازی هایی که به اسم جلسه و نشست و غیره می گذارند اولین و مهمترین سخنرانانشان از آمریکائیهاست که با وعده دلارهای کلان تشویق و ترغیب میکنند تا در گردهمایی ها و تظاهرات ها و اجلاس های فرقه در آمریکا و فرانسه و یا در آلبانی شرکت نمایند ، تا که به همگان این پیام را برسانند که هم راه و هم طراز و هم آواز بر علیه ایران و ایرانی هستند . و برای نابودی ایران و ایرانی از هیچ دنائتی کوتاهی نخواهند کرد .
همچنانکه می بینید مریض های پروانه ای و خاص بیمارستان ها در ایران یکی پس از دیگری در حال جان باختن هستند که علت اصلی آن نبود داروهایی است که به دلیل تحریم های ظالمانه آمریکا علیه مردم ایران وارد ایران نمی شود . و این همان افتخاری است که ننگ ابدیش بر پیشانی فرقه رجوی است که مشوق اصلی این ظلم ها علیه مردم ایران است . برای همگان این اثبات شده است که اکنون هر بلایی ، هر کمبودی ، هر گرانی و هر مشکلی که بر سر ایرانیان می آید بخاطر وطن فروشی هایی است که رجوی و امثال رجوی در خارج از کشور انجام میدهند که قطعا مردم ایران این خود فروختگان را فراموش نخواهد کرد .
به این امید هستند که پشت تانک های آمریکایی وارد ایران شوند و زمام امور را بدست بگیرند که باید در پاسخ آنان گفت که : هیهات من الذله !
بارها خطاب به رجوی و عناصر خود فروخته آنان گفته ام و باز هم تکرار میکنم که : ” از گندم ری نخواهید خورد ” .
بخشعلی علیزاده