از روزی که تعدادی از خانواده های دردمند ایرانی به ابتدایی ترین حقوق انسانی خود قیام کرده و فریاد دادخواهی شان برای چندمین بار برای ملاقات با فرزندان اسیرشان در زندان مجاهدین در آلبانی را به گوش جهانیان از جمله دولت مردان آلبانیایی رسانده اند، حرمت شکنی، تهمت و توهین سران بدنام فرقه رجوی بر علیه خانواده ها شروع شده است.
رهبران بدنام و مزدور مجاهدین هیچ حرمت و احترامی برای خانواده ها و تمامی مادران و پدرانی که موهای سپیدشان، کمرهای خمیده با چهره های غمگین شان را بهم پیوند می دهد، قائل نیستند.
خانواده ، داشتن همسر و فرزند، زندگی کردن در کنار پدر و مادر ، دوست داشتن خواهر و برادر و هرآنچه که بوی زندگی را می دهد، همه و همه موهبتی است اللهی.
تنها مفهومی که سران فرقه رجوی با آن مخالف بوده و به تاریک خانه های خود خزیده اند.
دنیای تاریک و سیاه فرقه ها هرگز وجود و حضور خانواده را بر نمی تابد. فرقه رجوی متعلق به گذشته است .
و هرچه که اکنون از این فرقه بدنام شنیده و یا دیده می شود، صرفا مرور عملکرد و جنایات این گروه در موزه تاریخ است.
نگاه ابزار گونه به انسان و لگدمال کردن و تحقیر تمامی احساسات خدادادی بشر ، اصلی ترین ویژگی فرقه رجوی است.
اکنون بیش از ۲۰ روز از پویش ملی تعدادی از خانواده های دردمند ایرانی با نزدیک به ۱۱۰۰۰ امضا که درخواست دیدار با عزیزانشان در زندان مجاهدین در کشور آلبانی را از دولت مردان این کشور و ارگانهای حقوق بشری را طلب می کنند می گذرد.
واکنش های هیستریک و تحقیر آمیز فرقه رجوی بر علیه خانواده ها که در هیچ فرهنگ و مرام و مسلکی نمونه ندارد، ذات حقیقی این فرقه بدنام را بیرون می ریزد.
از طنز گردانی بر علیه خانواده ها، تا مصاحبه و میزگرد، و انواع و اقسام شامورطه بازی های مضحک در سیمای اسارت بار و شیطان منظر این فرقه همه و همه حاکی از این است که خانواده ها بخوبی نقاب از چهره بدنام و زشت این گروه را کنار زده و امید به آزادی از اسارت این فرقه بدنام در دل اسرای دربند این فرقه در آلبانی را زنده کرده اند.
در این معرکه گردانی و طنزگویی تمام تلاش فرقه بدنام رجوی این بود که بگویند کسانی که طومار درخواست ملاقات با زندانیان این گروه در کشور آلبانی را امضا کرده اند، از اعضای خانواده درجه یک آنان نبوده، وفامیل دور محسوب می شوند و یا کسانی را شامل می شوند که هیچ ارتباطی با خانواده ها ندارند.
اما تلخ ترین وجه عملکرد فرقه رجوی کشاندن مادران اسیر در بند فرقه برای توهین به همسر و فرزندانشان می باشد.
روز یکشنبه, ۱۰ می , ۲۰۲۰ برابر با ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ فرقه رجوی مادر آقای امیر یغمایی عضو پیشین مجاهدین را در بازار شام سیمای اسارت بار و شیطان منظر این گروه به صحنه می آورد تا هرچه بیشتر ماهیت ضد انسانی خود را به نمایش بگذارد.
آقای امیر یغمایی بارها تلاش کرده است مادرش را در اردوگاه این گروه در آلبانی ملاقات کند ولی ضمن اینکه از سوی سران فرقه رد شده است وی را نیز در رسانه های این گروه با هدف ترور شخصیت، بعنوان «مامور وزارت اطلاعات»! معرفی کرده اند.
بقول آقای جواد فیروزمند عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین: «برنامه ضد انسانی و ضد خانواده باند رجوی یک بار دیگر نشان داد، افرادی مانند اکرم حبیب خانی و سایر مادرانی که در زندان اشرف ۳ حضور دارند، ارزشی برای مجاهدین نداشته و از آنان بعنوان ابزار قدرت طلبی رجوی استفاده شده است. و گرنه کجاست آن عاطفه مادری که فرزند خود را فرزند ناخلف و مزدور بخواند و او را به دم تیغ فحاشی و ترور اخلاقی سازمان مجاهدین خلق بسپارد!»
بدین ترتیب باید گفت امضای طومار و درخواست ویزا از سوی خانواده ها از نخست وزیر آلبانی برای ملاقات، حاکی از این است که فریاد دادخواهی خانواده های درمند، حامیان حقوق بشر و ایرانیان شرافت مندی که بدنبال احقاق ابتدایی ترین حقوق زندانیان فرقه در کشور آلبانی هستند، بدجوری خواب سران فرقه رجوی را پریشان، و مشت های دروغین آنان را در نزد دولت مردان آلبانیانی باز و تمامی رشته های آنان را پنبه کرده است.
سران فرقه رجوی تجربه کشور عراق را دارند و می دانند که چگونه خانواده های دردمند به تجمع در مقابل درب قرارگاه اشرف و سپس لیبرتی باعث شدند تشت رسوایی فرقه بدنام رجوی از بام بیفتد و نهایتا در ذلت و خواری از این کشور فرار کنند.
به همین دلیل هم سران فرقه رجوی که هنوز خبری نیست و صرفا ارسال یک درخواست به دولت مردان آلبانیایی است اینچنین به تکاپو افتاده اند. وای به روزی که دولت آلبانی برای حضور خانواده ها در مقابل درب زندان این گروه در آلبانی ویزا هم صادر کند.
آنوقت است که دیگر هیچ گروگانی دست سران فرقه رجوی نخواهد ماند تا به عربده کشی هایشان ادامه دهند.
پویش ملی اخیر خانواده ها با بیش از ۱۰۰۰۰ همچنانکه پشتوانه قوی از خواست به حق و قانونی خانواده های دردمند است سندی بر عدم مشروعیت و تنفر مردم ایران از این فرقه بدنام نیز است.
اما یک راه کار: اگر سران فرقه رجوی فکر می کنند همه کسانی که با بیش از ۱۰۰۰۰ امضا از خواست قانونی و به حق خانواده های دردمند حمایت کرده اند، «تروریست و مزدور وزارت اطلاعات» ایران هستند، می توانند خودشان اسامی اعضای درجه یک خانواده های کسانی را که در فرقه بدنام مجاهدین در آلبانی زندانی هستند را هم به دولت آلبانی و هم به ارگانهای حقوق بشری بدهند تا ویزای دولت آلبانی صرفا به نام آنها صادر شود. آیا این منطقی و منصفانه نیست؟
البته مسلم است که فرقه رجوی هرگز وارد چنین بازی نخواهد شد تا پایان آنان را رقم بزند. چرا که آن دو کس که هرگز نزدیک هم نیایند و از یکدیگر فراری باشند خانواده و فرقه رجوی است رابطه از جنس جن و بسم الله.
نویسنده : سعید پارسا