حادثه قتل تاسف بار جوان سیاه پوست آمریکایی “جورج فلوید” به دست نیروی پلیس فدرال آمریکا موجی از اعتراضات گسترده و بیسابقه در چندین ایالت و شهر در این کشور برانگیخته است. بنحوی که تاکنون به ۱۴۰ شهر در آمریکا گسترش یافته و گارد ملی آمریکا در دستکم ۲۱ شهر مستقر شده است.
در این مطلب بدنبال کالبد شکافی علل شورش های اخیر در جامعه آمریکا نیستیم ولی شاید بتوان گفت؛ رشد فزاینده احساسات ناسیونالیسیِ دگرستیزانه در میان بخشی قابل توجهی از سفیدپوستان آمریکا با رویکرد نفی نژاد سیاه پوستان که رسیدن دونالد ترامپ به قدرت در آمریکا که فربهشدن چنین احساساتی در درون جامعه آمریکا را سبب شد از یک سو ، و طرز برخورد توییتری ترامپ با واقعه قتل فلوید، و سرکوب شدید معترضان توسط پلیس وحشی آمریکا از سوی دیگر، خشم سیاهپوستان را به شکل بیسابقهای برافروخت و نگرانی آنها را بیشتر کرده و به خیابانها گسیل داشت.
بسیاری از تحلیل گران، این خشونت و ناآرامیها را فقط مربوط به خشم ناشی از کشته شدن یک سیاهپوست در بازداشت پلیس نمیدانند بلکه آن را محصول سالها نابرابری و تبعیض اقتصادی و اجتماعی در جامعه آمریکا می دانند.
همه این تحولات در حالی است که پیشتر از این چهره وحشی قدرت حاکم بر آمریکا در مواجه به شیوع ویروس کرونا در این کشور در معرض دید جهانیان قرار گرفته بود.
اما آنچه که در این میان توجه مخاطبان ما را به خود جلب کرده است سکوت معنا دار و سانسور خبری حول شورش های ۱۳ روزه ی مردم آمریکا بر علیه دولت حاکم بر این کشور در رسانه های رسمی و غیر رسمی جریان تروریستی «مجاهدین» است.
حال سوال این است؛ چرا سران فرقه رجوی خفقان گرفته و هیچ خبری را در این رابطه منتشر نمی کنند در حالیکه اخبار شورش های آمریکا تیتر اصلی تمامی خبرگزاریهای جهان است. و چرا به خانواده کشته شدگان توسط پلیس وحشی این کشور تسلیت نمی گویند؟
جواب خیلی ساده است: پا گذاشتن بر دم ارباب برای سران بدنام «مجاهدین» خط سرخ است و آنان هرگز جرات چنین گستاخی ها را ندارند. آنان همیشه نان را به نرخ روز می خورند.
اگر چنین وقایعی در کشورهای لبنان و عراق و سوریه و هر کشوری که بنوعی با ایران در رابطه است، می افتاد همچنانکه قبلا هم دیدیم تمام دستگاه تبلیغاتی رجوی پشت آن می آمد و روزها حول تحولات میدانی در این کشورها طبق رهنمودهای طرف حساب های خود خبر تولید می کرد. اما حال که نوبت به ارباب رسیده رهبران حاضر در صحنه به سوراخ موش خزیده و لالمونی گرفته اند.
به قول آقای ابراهیم خدابنده مدیر عامل انجمن نجات کشور:
« زمانی که رجوی در عراق بود هر زمان در خصوص سرکوب های صدام حسین صحبت می شد می گفت مسائل داخلی عراق به ما مربوط نیست و ما فقط بر روی ایران متمرکز هستیم. وقتی صدام ساقط شد به صورت عملی در مسائل داخلی عراق و سوریه دخالت می کرد. بهرحال حال هرچه کاخ سفید بگوید.»
اما آنچه که در وصف حال این روزهای سران فرقه رجوی می شود گفت اینکه؛ آنان طی این مدت از تنها «امامزاده ای» آویزان بودند که فکر می کردند آنها را شفا داده و به سر منزل مقصود خواهد رساند. ولی اکنون همین «امامزاده» خود دچار مشکل است یعنی نه تنها شفا نمی دهد بلکه کور هم می کند.
وقت دارد به پایان می رسد. تا ماه اکتبر زمان انجام انتخابات آمریکا بیشتر از ۶ ماه باقی نمانده است. کسانی که به ترامپ و سیاست های ستیزه جویانه او دل بسته بودند، و خود را به هر دری می زدند تا سرشاخ شدن آمریکا با ایران را محقق سازند، با شورش در شهرهای آمریکا و منفوریت شدید ترامپ بازهم «بز» آوردند.
نویسنده : سعید پارسا