مدتی است پویش امضا و طومار درخواست ملاقات خانواده های اسیران رجوی با عزیزانشان از نخست وزیر محترم کشورآلبانی جناب آقای ادی راما در فضای مجازی با بیش از ۱۱۰۰۰ امضا ، سر و صدای زیادی به پا کرده و توجه وحمایت روزافزون مخاطبان را بدنبال داشته است. طبعا چنین جنبش خیرخواهانه و خداپسندانه ضد رجوی و فرقه منحوسش همچنانکه دور از انتظار نبود تار و پود پوسیده رجویها را نشانه رفت و جیغ و داد بنفش و واکنش هیستریک برآمده از جنون گاوی آنان علیه دست اندرکاران پویش خاصه آقایان خدابنده و پوراحمد و خانواده های مرتبط اسیران رجوی را موجب شد.
فرقه درمانده رجوی دربرنامه ارتباط مستقیم سیمای نفاق وبرنامه به اصطلاح پرونده درسایت تارنمای ایران افشاگر تا توانست تعفن اندرون خود را با بکاربستن اتهامات دروغ و ناروا چونان گاو گند چاله دهان علیه جداشدگان وفعالان حقوق بشر از جمله آقای پوراحمد استفراغ کرد که تماما شایان وشایسته وجود بی وجود پست و رذل آویخته به امریکا وآل سعود وصهیونیسم باند رجوی بوده وبس .
بنده زهرا قلیزاده خواهردردمند علی قلیزاده ازاعضای اسیر رجوی در زندان مانز آلبانی موسوم به اشرف 3 هستم که مجدانه بمنظور رهایی برادرم ازچنگال رجوی ازهیچ کوشش وتلاشی فروگذارنمیکنم و دمی ازپا نمی نشینم . طوریکه درسه ماهه گذشته بالغ بر20 مطلب و نامه درسایت نجات اطلاع رسانی کرده ودهها ایمیل روشنگر و استمداد ازمجامع حقوق بشری و وجدانهای بیداروهمچنین شخصیتها ودولتمردان ارسال کردم شاید که بتوانم در پرتو حمایت آنان به دیدار برادر نازنین و اسیرم نائل شوم و یا دستکم صدایش را از تلفن من و پدر بیمارم وسایراعضای خانواده ام بشنویم وبه آرامش برسیم ولیکن هیهات که تاکنون سران بیرحم وبی وجدان تشکیلات سیاه رجوی درقبال فعالیتها ودرخواست های مشروع وبحق من سکوت مرگبارپیشه کردند و خفه خون گرفتند.
بنده با افتخار و در کمال آگاهی و اختیار برآن شدم که درتقدیر و تشکر و دفاع ازآقای پوراحمد مسئول انجمن نجات گیلان و فعال حقوق بشر و مرتبط با خانواده های دردمند وچشم انتظارگیلک که بیشرمانه آماج حملات کینه توزانه رجویها قرارداشته ودارد ودائما تخریب وترورشخصیت میشود نکاتی چند بعرض برسانم.
رجویها درفرافکنی ویاوه گوییهای بلاهت بار خود بیشرمانه مدعی شدند که آقای پوراحمد وابسته به اطلاعات و مزدور است و از در جاسوسی علیه خانواده های اعضای اسیررجوی ارتزاق میکند وهمچنین عامل فشاروشکنجه روانی همین خانواده ها است و چه با زور و چه با فریب وچه با تطمیع مثلا ما خانواده های دردمند وچشم انتظارگیلک را در کارزارانسانی علیه رجویها تحت پوشش خود قرارداده است وازاین دست اباطیل وخزعبلات تکراری که بازنشخوارکرده ومیکند که بنده ازتکرارآن علیه ایشان که عزیزما خانواده ها هستند، شرم میکنم !؟
رجویهای درمانده با هذیان گویی مضحک وخنده دارودرعین حال احمقانه به حقایقی ازفعالیتهای انسانی وخداپسندانه ایشان اذعان داشتند که آقای پوراحمد درچارچوب فعالیتهای خیرخواهانه انجمن نجات ودرروشنگری ماهیت فرقه ای ومنافقانه رجوی بمنظوررهایی اسیران نگون بخت مقیم آلبانی درزندان مانز منطقه دورس مطالب روشنگرایانه درسایت نجات انعکاس میدهد . خاطرات می نویسد وکتاب منتشرمیکند و با مراجع حقوق بشری وشخصتیها ودولتمردان دولها ارتباط دارد وازجانب خود وبه نمایندگی ازخانواده های اسیران استان گیلان برای رهایی اسیران استمداد می طلبد وهمچنین با ورود به حوزه دانشگاههای سطح استان وکشوراساتید ودانشجویان را با ماهیت تروریستی رجوی آشنا میکند ودرهمین ایام نیز از مسئولین ودست اندرکاران اصلی طومار و پویش امضا برای ایجاد تسهیلات لازم برای پیوند ودیدارخانواده های چشم انتظار با اسیران خود درکشورآلبانی بوده است و……
بنده درحالیکه خدای خود را مد نظروشاهد می بنیم درپاسخ به یاوه های رجویها باید بگویم که 15 سال تمام است که خوشبختانه سعادت وافتخارآنرا داشتم که چونان سایرخانواده های دردمند گیلک با ایشان درحوزه فعالیت انجمن نجات َآشنا شوم وازنزدیک شاهد فعالیتهای شبانه روزی بی منت وصمیمانه ایشان باشم . ایشان نه تنها عامل فشار روانی علیه ما نبوده ونیستند بلکه ما خانواده ها مختارانه وبا میل قلبی دست نیازوکمک به سوی ایشان درازکردیم ومیکنیم تا نماینده ما درراستای رهایی عزیزان ما ازچنگال رجوی باشند که ایشان نیزبا قبول زحمت و ناملایمات زندگی، مهربانانه ازعمروزندگی خود که می توانست چونان سایرشهروندان روال عادی طی شود را درخدمت ما خانواده های اعضای اسیربودند وکوچکترین منتی را هم ازایشان سراغ نداشته ونداریم .
رجویها دربرنامه پرونده خود علیه آقای پوراحمد پرونده کذایی ازجعل ودروغ می بافند ومدعی میشوند که ایشان با روشنگریهای شگرف و ارزنده خود علیه آنان شیطان سازی میکنند درحالیکه به درستی اذعان کردند که خود یک شیطان مجسم بوده وهستند ودرخدمت بیگانگان علیه هم میهنان خود به امرجاسوسی وخود فروشی مشغول هستند واین اقای پوراحمد هستند که صادقانه با صرف وقت وانرژی خود با تجاربی که ازحضور25 ساله خود ازتشکیلات سیاه رجوی دارند به افشای ماهیت تروریستی وفرقه ای رجوی مشغول هستند وکوتاه بیا هم نیستند که جای بسی تبریک وشادباش ودست مریزاد دارد .
نکته بعدی این است که رجویها دراراجیف ناجوانمردانه خود دربرنامه پرونده علیه آقای پوراحمد مدعی شد که ایشان ازجانب اطلاعات در ازای فعالیتهایش تامین مالی شده ومیشود که برایم بسیارمضحک وخنده دار و درعین حال دردناک است .
دراین خصوص نیز بنده با آگاهی کامل به زندگی شخصی ایشان که رابطه بسیارصمیمی وخانوادگی با ایشان وهمسر گرامی شان دارم گواهی میدهم که این زوج موفق وخوشبخت با قلب مهربان شان درکنارفعالیت بی منت خود درانجمن نجات وخانواده های مرتبط ، مایحتاج زندگی معمولی وسطح پایین خود را با کاروتلاش تحسین برانگیزتامین میکنند وتمام داراییهای زندگی ایشان یک خودروی اقساطی سایپا ویک واحد منزل استیجاری درضعیف ترین نقطه شهررشت فراترنمی رود وخوب است که اذعان کنم که اقای پوراحمد درساعات فراغت برای تامین مایحتاج زندگی خود به امرشرافتمندانه ویزتوری دریک شرکت پخش مواد غذایی ومسافرکشی درسطح شهررشت اشتغال دارد و همسرایشان نیزدرکمک به تامین مالی زندگی مشترک به تدریس خصوصی اشتغال دارند وازکارنقاشی وفروش صنایع دستی خود ارتزاق میکنند.
زهی وقاحت و بیشرمی ازمریم رجوی عجوزه واعوان وانصارمزدور و فریب خورده اش که اینچنین ناجوانمردانه به سر و روی جداشدگان فعال خاصه آقای پوراحمد چنگ انداخته وقصد تخریب و ترور شخصیت ایشان را دارند. ولیکن بی دلیل وبی حکمت نیست که شخص ایشان وآقای خدابنده کانون حملات وکینه توزیهای شخص مریم رجوی ودستگاه دروغپرداز وی میشوند .
ایشان بمجرد جدایی ازفرقه رجوی وبازگشت به وطن وکانون پرمهرخانواده تمام لحظه لحظه های زندگی اش را وقف افشای چهره پلید و ضدمیهنی رجوی کرده وفقط وفقط ازبرای رهایی اسیران دغدغه داشته است .
خوشبختانه خروجی فعالیتهای آقای پوراحمد دراین 15 سال موجب شده است که بالغ بر30 نفرازاسیران رجوی ازاستان گیلان نجات پیدا کرده وبتوانند ضمن بازگشت به وطن وآغوش گرم خانواده زندگی دوباره ای را بدورازسازمان خشونت گرای رجوی داشته باشند وبدین صورت خنده وشادمانی را برروی صورت ولبان خانواده هایشان به ارمغان آورده است که بسیاربا ارزش است ومطلق نمیشود قیمت گذاری کرد.
ایشان ضمن انتشارکتابی تحت عنوان زندگی بازیافته ازخاطرات حضور25ساله خود درمناسبات بسته وکنترل شده فرقه، با قلم شیوا وقوی خود توانستند بالغ بردوهزارمطلب روشنگردیگربه رشته تحریردرآورند که تماما درسایت نجات قابل دسترسی است وبه قطع ویقین همین اقدامات انسانی است که فرقه رجوی را به جنون رسانیده تا بطورمداوم علیه ایشان شیطان سازی داشته باشد.
جنون گاوی رجویها ازخلاصی ورهایی فعالیتهای جداشده ها به حدی رسیده است که اززبان مزدور اجیرشده خود بنام پرویزخزایی آنان را در خارجه تهدید به قتل وازبین بردن فیزیکی کرده است که جا دارد به پیرزن خرفت وعجوزه مریم رجوی خاطرنشان بکنم توکه مدعی داشتن کانون های شورشی درداخل کشورهستی خیلی راحت ترمیتوانی امثال آقای پوراحمد را که خاری درگلوی تو هستند را ازسرراه برداری که البته ازشناختی که ازایشان دارم فکرمیکنم انتهای راه آرزوی شهادت درنقشه مسیرزندگی مبارزاتی شان ترسیم شده است ولابد بدان افتخارهم میکنند.
ولی خوب است توعجوزه هم پنبه را ازگوشت برداری وبدانی که سرانجامی جزمرگ ونیستی وبرپایی دادگاه عدالت درانتظارتونیست و می باید که پاسخگوی جنایات بی حد وحصرخود علیه اعضای اسیروخانواده های دردمند آنان ومردمان ایران زمین باشی واگرعجالتا امروز شاهد11000 امضا از جانب خانواده های اسیران بودی، درصورت ایجاد طوماروپویش امضا برای اعدام توازجانب مردمان ایران وعراق که به ترتیب 17 هزار و25 هزارقربانی گرفتی، میلیونها تن ازقربانیان جنایات تو به کمپین مربوطه خواهند پیوست و طومارزندگی ننگین تو و اعوان وانصارت را درهم خواهند پیچید وبه زباله دان تاریخ خواهی پیوست .
مریم رجوی بدان تونیروی میرا وابترهستی ومحکوم به فنا ونابودی
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ( الاسراء: ۸۱ )
درپایان تاکید میکنم ما خانواده های دردمند وچشم انتظاربه حول و قوه الهی و با امید وتوکل به خداوند منان هرچه درتوان داریم درکناراقای پوراحمد ودیگرجداشده های فعال دفاتر انجمن نجات استانهای کشورتا نابودی فرقه منفور رجوی ورهایی عزیزانمان ازچنگال رجوی وبازگشت شان به دنیای آزاد خاصه وطن وکانون گرم و پرمهر خانواده گامی واپس نخواهیم نهاد وبا آرزوی عمر با عزت و تقدیر و تشکرقلبی خود از اقای پوراحمد خواهشمندیم همچنان به مبارزه خودشان ادامه دهند وبا قلم رسا و شیوایشان فرقه روبه زوال رجوی را رسوا کنند.
زهرا قلیزاده خواهرعلی قلیزاده ازاعضای اسیر رجوی در زندان مانز آلبانی