من کاری به گذشته آقای ایرج مصداقی ندارم. وقتی شخصی را نشناسم در موردش قضاوت نمی کنم اما از انعکاسات فرقه این طور به نظر می رسه که آقای مصداقی کاری کرده کارستان ، آقای مصداقی به همراه گروه دیگر علیه رجوی دست به افشاگری زدند. در واقع چهره حقیقی سازمان رو به زوال را برملا کردند. کسانی که تا دیروز با سابقه چند دهه داخل تشکیلات سازمان بودند علیه فرقه موضع گرفتند. آقای مصداقی چوب توی لانه زنبور کرد طوری که فرقه رجوی مجبور شد به عنوان یک پروژه سیاسی با آقای مصداقی و دوستانش مقابله کند. به همین دلیل تا الان حدود 700 امضاء از زندانیان از بند رسته گردآوری نموده و بدین طریق می خواهد بدور از استقلال عمل ، اقدام اخیر آقای مصداقی را در راستای اهداف وزارت اطلاعات نشان دهد .
همیشه تاکتیک فرقه این بود برای فرار و جای خالی دادن وقتی کسی انگشت اتهام را به سوی فرقه نشانه می گرفت یا ماهیت سازمان را بر ملاء می کرد و یا از انتقاد ناپذیری رهبری حرفی و صحبتی گفته می شد سازمان کارت قرمز کشیده و در عکس العمل مثل کاری که با آقای مصداقی کرد یا او را به وزارت اطلاعات چسبانده یا در جهت خراب کردن شخصیت مورد نظر به دروغ و دغل دست زده تا خودش را مبرا و عاری از اشکال معرفی کند، در صورتی که همواره رویکرد فرقه در برابر این گونه مسائل سیاق ثابت تاکتیک شناخته شده ای بوده و هست. همه دوستان جدا شده به خوبی آگاهند و در این زمینه تجربه کافی دارند.
بنابراین من فکر می کنم ضربه ای که آقای مصداقی به فرقه وارد کرده خیلی کارساز و کاری بود و با دیگر دوستانش خوب به خال زدند و به خوبی بیان کردند که در درون فرقه دیکتاتوری حاکم است. دیکتاتوری منحصر به رجوی که نظیرش را در تاریخ ندیدیم و نشنیدیم الا در فرقه ها ، به همین دلیل مسئولین فرقه دارند خودشان را به آب و آتش می زنند تا اقدامات آقای مصداقی و دوستانش را بی اثر کنند. با امضاء گیری پوشالی ضمن محکوم کردن ، و بر چسب ناروا به عنوان یک اقدام ناشایست ، ضد ملی و ضد اخلاقی محکوم می کنند. اما واقعیت چیست ؟ واقعیت این است که رجوی با حاکم کردن مناسبات فرقه ای سعی نمود خودش را به عنوان سمبل این فرقه به همه بقبولاند و تا کسی جرات ندارد به مناسباتش نزدیک شود و این گونه است که وقتی مورد انتقاد قرار می گیرد مانند دیوانه ها سعی دارد همه چیز را خراب کند و به همه تهمت بزند .
گلی
