همه ساله رسانه های مجاهدین سالروز آزادی مریم رجوی و بازگشت او را از زندان به اورسوراواز جشن می گیرند و از یک عکس او در حال آزاد کردن یک کبوتر سفید – که فقط برای عوام فریبی است برای نشان دادن جایگاه والای آزادی – سوءاستفاده می کنند!
اما مریم رجوی که سردمدار اصلی و رهبر خود منتسب فرقه ی رجوی می باشد ، سالهاست که صدها و هزاران انسان را به بند کشیده است .
مریم یک زندان بان است ! مریم مسئول و دستور دهنده ی به بند کشیدن تمام اعضای یک سازمان است ! ژست های مضحک او نیزبرای پرده کشیدن بر روی چهره ی شیطانی اش است! به دستور مستقیم این رهبر فرقه ای ، زندان انفرادی در جای جای اردوگاههای این فرقه برپا است !
اما دست تقدیر، در فرانسه ، او را به زندان افکند، آنروز که شنیدم مریم در فرانسه دستگیر شد، یکی از بهترین و شیرین ترین روزهای عمرم بود،
من در سال 1376 به دستور او و شوهر کذائی اش ، بمدت 6 ماه به زندان انفرادی افکنده شده بودم! بی هیچ گناهی ! بی هیچ دادگاهی ! بی هیچ محاکمه ای!
وقتی مریم را در فرانسه دستگیر کردند، از ته دل خوشحال شدم و به این امید دیرینه ی خود ، دلگرم تر شدم که بله ، خدائی هم هست و ظالمان را نیز مجازات می کند!
در طی ماههائی که در زندان های انفرادی اشرف زندانی بودم، خیلی به رهبران سازمان فکر می کردم که آیا از این رفتارهای زندان بانان و بازجوها اطلاع دارند؟ آیا می دانند که این زندان پر است از اعضای بی گناه سازمان ؟
اوایل شک می کردم ! احتمال می دادم که شاید در سازمان یک عده بدون دستور تشکیلاتی ، ما را زندانی کردند! اما رفته رفته دیدم و شنیدم که خود مسعود رجوی ، دستورات زندانی کردن را تک به تک مهر و تائید می کند! بعدها در نشست ها به صراحت گفت که بله کسانی که شعبه وزارت اطلاعات در مناسبات بزنند، با مشت آهنین تشکیلات ( منظور خود رجوی ) مواجه خواهند شد!
مسعود رجوی ومریم! در جریان جز به جز کارهای کثیف بازجوها بودند و خود آمران اصلی آن زندان ها و شکنجه های ضدانسانی بودند!
برای امثال من ، چهره ی کثیف این رهبران مستبد، بسیار روشن و واضح است ، اما شاید باشند کسانی که این جانیان خلق را نمی شناسند، یا کمتر می شناسند!
خدمت کسانی که این مقاله را فرصت کنند و بخوانند ، باید عرض کنم که سازمان مجاهدین در تمامیت آن و رهبران دجال صفت و مردم فریب آن ، در پشت پرده یک چهره ی واقعی و ضدانسانی داشته و 180 درجه با ادعاهای خود و چهره های خندان خود ! تفاوت دارند! بطور خاص مریم رجوی ، در این زمینه یک دجالیت خاص داشته و از خصوصیات ضدانسانی تر بیشتری برخوردار است!
سازمان 3 ژوئیه 2003 را شاید برای خود یک پیروزی بداند! اما برای مردم ایران ، پیروزی ننگین یک فرقه با آدم سوزی و فریب، بر عدالت است ! عدالت در فرانسه آنروز در محاق آدم سوزی های فرقه ای قرار گرفت! عدالت درفرانسه شکست نخورد ، عدالت کوتاه آمد!
17 ژوئن روز دستگیری مریم رجوی در فرانسه ، در تاریخ ایران یک روز فرخنده و فراموش نشدنی است ! آنروز فقط مریم دستگیر نشد! آنروز ، روز دستبند خوردن تمامی شکنجه گران و زندان بانان در فرقه ی رجوی بود!
آنروز رئیس جمهور وقت ایران گفت:
“ با توجه به‌این که جمهوری اسلامی قربانی اعمال این افراد بوده است، این طبیعی است که بخواهند آنها جایی که مرتکب جنایت شده‌اند یا حداقل جایی که آنها عمده جنایتهای خود را مرتکب شده‌اند، دادگاهی شوند.”
اما امروز شما این سطور را از زبان یکی از قربانیان فرقه می خوانید! به دستور مریم، عده ی بسیار زیادی در سازمان برای ماهها و سالها زندانی شدند! زجر کشیدند و تلف شدند!
برای همین روز 17 ژوئن برای امثال من که ماهها در زندان های سازمان ، زندانی و شکنجه شدیم، یکی از بهترین روزهای زندگی مان است .
اما در 3 ژوئیه ، مریم رجوی از چنگال عدالت بصورت موقت گریخت ! اما مگر می تواند تا به ابد از دست عدالت فرار کند؟
بعد از دستگیری مریم در فرانسه یکی از آزادیخواهان گفته بود:
“ فرانسه مهد قانون است، دولت فرانسه بر اساس معیار های حقوقی صحیح ، این کار را انجام داده است ”
اما روند صحیح قضائی طی نشد! سازمان مجاهدین دست به هوچی گیری و اعمال خشونت شدید زد! وگرنه اگر دادگاه با روند صحیح و اصولی پیش می رفت! مریم رجوی هرگز نمی توانست ، بدلیل سالیان جنایت و اعمال تروریستی از دادگاه ، جان سالم بدر ببرد!
مریم رجوی ، موقتا از چنگال عدالت گریخت، اما بی گمان دیر یا زود ، دستبند عدالت، بر دستان این زن جنایتکار و شکنجه گر زده خواهد شد، من ایمان دارم مریم رجوی ، بخاطر سالیان جنایت ، بخاطر صدور دستورات خودسوزی ، بخاطر شکنجه ی اعضای سازمان ، بخاطر آه دل زندانیان فرقه، یک روز برای همیشه با دستبند عدالت روانه ی زندان خواهد شد …
فرید