این خانم که مریده ی دریده ای برای رجوی است ، در نگاهی به ویدئو کنفرانس اخیر مریم مطالبی نوشته که نشان میدهد عدم حمایت مردم و اپوزیسیون ازاین خیمه شب بازی ها، چقدر او را افسرده وخشمناک نموده وبراین اساس نوشته ای درتمجید از روسپیان سیاسی که او به تعداد شان فخر میکند تهیه دیده ودر عوض به تعدادی از شخصیت های سیاسی واحزاب اپوزیسیونی که خط و مشی رجوی را نمیپذیرند، تاخته است :
” تعداد هزار مهمان از شخصیت های سیاسی و حقوق بشری در سی هزار نقطه گیتی در صد کشور در این کار بزرگ سیاسی شرکت کردند“.
گرچه با نگاهی کارشناسی به ساز و کار همایش به راحتی می توان فهمید که این آمار و ارقام همچون همیشه توسط سازمان چندبرابر شده است و مطمئنا آمار واقعی رقمی جز این می باشد اما به فرض درست بودن این ادعا هم باید گفت که این کار هیچ بزرگی وعظمت نداشت و نشستن دردفتر کار یا درخانه و تماشای ویدئویی یک کنفرانس مسخره ، هیچ سختی ندارد وبخصوص اینکه درمقابل صرف وقت چند ساعته و ایراد خطابه ی کوتاه، مبالغ هنگفت دریافت کند که بیش از مخارج چند ساله ی کسانی مثل من باشد!
دوباره :
” در این میان شاید فیگور حسین دهباشی از همه مضحک تر باشد. او که از برکت سر آخوندها نانی نه نامی، برای خود کسب کرده است، در یک توئیت چنین می نویسد: “بعضی روزنامه نگارند و بعضی روزنامه نگارترند. دسته دوم برای روزی روزانه، به هر رسانه ای تن نمی دهند. آنها که خرج شان را از سعودی اینترنشنال جدا می کنند برای آبروی خود ارزش قائل اند“.
تا آنجا که من بخاطر دارم وبدون اینکه بخواهم ازآقای دهباشی حمایتی کرده ویاانتقادی براو وارد کنم، میدانم که او مصاحبه های زیادی با شخصیت های سیاسی انجام داده و موجب انتشار کتاب هایی شده که بخش های مهمی ازتاریخ ایران را در صفحاتشان جای داده که برای محققین و دانشجویان مآخذ مناسبی است وبنابراین ، آقای دهباشی من حیث المجموع به کشورش خدمت کرده و بعنوان یک خبرنگار حق دارد که مخالفت خود را با گرفتن پول ازعربستان ابراز دارد وشما خانم دشتی ، چرا این اعتراض وطن دوستانه وانسانی را مورد نکوهش قرار میدهید وآنهم درزمانی که مشاهده کردیم که گردانندگان تلویزیون فارسی اینترنشنال ، چه پوشش عظیمی داده بودند به این ویدئو کنفرانس رسوا و وطن فروشانه؟!
این مسیله نه تنها مورد انتقاد آقای دهباشی بلکه مود انتقاد اکثریت ایرانی ها و از جمله اعضای دیگر اپوزیسیون ها قرار گرفت . آنچنان که طوفان توییتری به راه انداخت و هشتگ های ضد مریم را که به شکل گسترده ای و در میان همه ی طیف های سیاسی ترند شدند همگی مشاهده کردیم.
باردیگر :
” آن دیگری با دروغ و قلب تاریخ با دردی که از برگزاری مراسم تا مغز استخوانش را سوزانده است می گوید که برادرش در جبهه های جنگ ضد میهنی جنگیده است… مهمترین نکته ای که در این اظهار نظرها می توان به آن اشاره کرد، عدم اعتقاد به آزادی و دمکراسی است. تحمل کوچکترین نظر مخالف را ندارند و کسی که مثل آنان فکر نکند باید حذف شود “.
آیا وطن فروشی یک نظر است که کار سازمان مجاهدین استحاله یافته است؟
آیاانتقاد از یک جریان وطن فروش نقض دموکراسی است ویا برعکس یکی ازمشخصات دموکراسی واقعی جلوگیری از ضایع کردن حق مردم توسط وطن فروشان بشمار میآید؟
دفاع از منافع ملی مشروع عین دموکراسی خواهی است وبرخورد سهیلا خانم با مقوله ی دموکراسی نشان میدهد که او هیچ چیز ازدموکراسی نمیداند وتقصیر خودش هم نیست که نشانه های دموکراسی را درتشکیلات رجوی ندیده است.
همچنین :
” کسانی که در طی این سالها با جان و مال و زمانشان همراه با مجاهدین خلق بودند نه تنها دستمزدی دریافت نکردند بلکه همیشه و همیشه ایثار کرده اند وبا به جان خریدن همه خطراتی که به آن آگاه بودند در این مسیر قدم گذاشته اند.ای کاش ذره ای از آن غیرت و گذشت در وجود شما بود که در اینصورت میگفتیم چندین صدا داریم “.
کدام مجاهدین؟
اگر منظورت باند رجوی است باید گفت که بلی اعضای مفلوک این جریان پولی دریافت نکرده اند و اگر پولی هم داشتند به رجوی دادند بهمراه تمام عرصه های هستی فردی واجتماعی خود و حتی همسر و… را که عرفا قابل بخشش نیست، به مسعود رجوی سپردند.
اما روسپیان سیاسی ، پول های هنگفتی از مسعود ومریم وگماشته های درجه اول آنها دریافت نمودند وایثاری هم درکارشان نبود!!
سعید