مریم رجوی رهبر کنونی فرقه تروریستی رجوی در همایش اخیر مدام دم از دموکراسی می زد و از عدالت و برابری صحبت می کرد اما نکته اینجاست، کسی که در درون مناسبات فرقه نمیتواند عدالت و برابری را برقرار کند چگونه می خواهند ایران فردا را با برابری و دموکراسی گلستان کند؟
هم اکنون نزدیک به دو هزار نفر در یک کمپ بسته قرار دارند که اجازه هیچ گونه ارتباطی با بیرون را ندارد، آیا در عصر ارتباطات کنونی، حق طبیعی یک فرد نیست که بتواند با یک اکانت اصلی با اسم و رسم واقعی خود در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، اینستاگرام و … حساب کاربری داشته باشد؟ اما حساب فیک و جعلی دارند، آیا حق یک فرد نیست که هویت اجتماعی خود را داشته باشد؟ چرا این افراد از داشتن حتی یک تلفن محروم هستند و مجبورند برای یک تماس ساده به ترفندها مختلف متوسل شوند، البته جواب سران فرقه به این گونه سوالات همیشه یک حرف و آن دشمن است، حال باید پرسید این چه عدالتی است که برخی افراد اکانت رسمی دارند و هم به راحتی در سرتاسر اروپا به این طرف و آن طرف میروند و از همه نوع امکانات برخوردارند؟ اگر دشمنی هست که خطر بیشتری متوجه آنان است؟ نفراتی که در یک کمپ بسته ایزوله هستند چه خطری در کمینشان است که از حق داشتن یک تلفن محروم و دریک محیط بسته محبوس هستند؟ چرا؟ واقعا دلیلش چیست؟ این دشمن کیست؟
این چه عدالتی است؟ ژن برتر، آقازاده، چه باید گفت؟ آیا آن جامعه توحیدی و آرمانی که کامل ترین اجتماع بشری می باشد به همین صورت خواهد بود؟ آیا افراد در محیط بسته و ایزوله متکامل ترند؟ واقعیت این است که در آن جامعه بی طبقه توحیدی یک طبقه حاکم وجود دارد که نابودی خود را در بسط سازمان، بهتر بگویم تامین زندگی افراد به صورت فردی مانند پیکره ای که از قبل دراروپا وجود داشت می بیند. اگر نفرات از این حق طبیعی، فردی، اجتماعی و مدنی برخوردار شوند بعد از مدتی به موقعیت اجتماعی که این فرقه در میان مردم ایران دارد پی خواهند برد. از طرفی چشمشان به دروغ هایی که به خوردشان داده می شد باز می شود و جایگاه این فرقه در جغرافیای سیاسی ایران بر آنها روشن خواهد شد و این آگاهی آنان را در آینده ای نه چندان دور تبدیل به دشمن این سازمان خواهند شد .
حسن شهباز – تیرانا