جداشدگان، آنتی تز مجاهدین، همه جا و از جمله در آلبانی

جنایات سازمان را فقط کسانی می توانستند با ارائه ی مستندات متقن، افشاء کنند که روزگاری خود جزو بدنه ی سازمان بودند.
انتشار خاطرات جداشدگان موثرترین حربه در این کارزار می باشد. در مقابل سازمان هم طبق ترفند سوخته ی خود، آنان را به “رژیم ایران و ارگان های اطلاعاتی و امنیتی ” نسبت می دهد که البته هرگز خریداری نخواهد داشت!

در همین رابطه مریم رجوی دستور صریح داد که جداشدگان در آلبانی، به هر قیمت و به هر بهاء، باید از دید اعضای سازمان دور نگه داشته شوند، مزدوران سازمان ابتدا کوشیدند تا با تطمیع یا تهدید ، آنان را خاموش کنند، اما موفق نشدند!

سپس سعی کردند با نفوذ دادن برخی مهره های خود در بین جداشدگان در آلبانی ، این طیف از مخالفان خود را درحالت پاسیو نگه دارند، که دستشان رو شد و جداشدگان با افشاگری های بیشتر و فزاینده، این مهره های سازمان را پس زدند!

مریم ، در مرحله ی بعد نیز دستور داد از طریق قاچاقچی ها، سعی کنند جداشدگان را از آلبانی خارج کرده و درمرزهای نا امن کشورهای مختلف پخش کنند! این ترفند رجوی ها نیز از سوی جداشدگان آگاه، افشاء و کنار زده شد!

در همین اواخر، سازمان راه کار دیگری پیش گرفت و آن دستگیری جداشدگان از طریق مهره های خود فروخته در پلیس آلبانی بود. درهمین ارتباط با صرف هزینه های گزاف، اتهام زنی و دستگیری برخی جداشدگان در دستور کار قرار گرفت.

آقای احسان بیدی اولین قربانی این سیاست شد! درخبرها آمد که :
” آقای احسان بیدی که زمانی بر اثر فریبکاری های سازمان مجاهدین خلق در تور این فرقه ی منحط، ضد ملی و وطن فروش گرفتار شده و بعد از انتقال به آلبانی موفق به نجات خود ازاین تشکیلات مافیایی- سیاسی شده و مجوز اقامت و کار را در آلبانی اخذ کرده بود، بر اثر فشار و تلقینات رهبران سازمان مدت قابل توجهی در زندان آلبانی بسر برد و زمانی که آزاد شد، دولت بی اختیار آلبانی او را به منطقه ای خالی از سکونت در مرز یونان و آلبانی انتقال داد و در اصل بطور کامل از جوامع انسانی تجرید شد و خطر مرگ بر اثر بی غذائی و تنهایی او را تهدید میکند و تاثیرات منفی زیادی او را تهدید میکند…”

برخی جداشدگان و خانواده ها این عمل ننگین پلیس آلبانی را محکوم کردند:
” وضع ضد بشری ترتیب یافته در مورد این رها شده از چنگ رجوی مسئله ای نیست که قابل قبول هیچ فرد با وجدان باشد. از این رو ، ما بعنوان گروهی از رهایافتگان از بند رجوی و خانواده هایی که هنوز در فراق و انتظار بسر میبرند، حمایت قاطع خود را از حقوق انسانی آقای بیدی اعلام کرده و بهمراه انتقاد شدید از دولت آلبانی در نقض شدید حقوق انسانی او ، تمامی دوایر مربوط به دفاع ازحقوق بشر را برای کمک به او فرخوانده و اعلام میداریم که با تمام قوا از حقوق این هموطن زجر کشیده دفاع خواهیم کرد…”

آقای احسان بیدی سرانجام از دست پلیس آلبانی آزاد و از ایشان بابت برخوردهای غلط ! دلجوئی بعمل آمد! مریم رجوی این بار نیز شکست را پذیرا شد!
درهمین رابطه در خبرها آمد که :
” آقای احسان بیدی نه تنها آزاد گردید، بلکه از جانب مسئولین آلبانی مورد استمالت و دلجویی قرار گرفته و از او عذرخواهی به عمل آمده است و او نه تنها اخراج نشده بلکه بازداشت غیرقانونی او نیز به پایان رسیده است.” به این ترتیب دیگر آبرویی برای مریم رجوی باقی نماند.

مریم رجوی که بور شده و در محاق رفت، ترجیح داد تا سکوت کند.

اما توطئه ها همچنان ادامه دارد! مریم رجوی بهتر از هر کس دیگری می داند که جداشدگان در آلبانی ، خاری در چشم و استخوانی در گلویش هستند، اما مگر می شود جلوی ترویج حقیقت را گرفت ؟

سران سرکوبگر سازمان باید بدانند که حقوق جداشدگان را باید برسمیت بشناسند، مریم رجوی و زمانی مسعود رجوی ، عمر و جوانی جداشدگان را با دستورات بنده ساز و برده ساز خود تباه کردند، الان هم باید منتظر عواقب آن باشند و راه فراری متصور نیست! مریم رجوی باید با این وضعیت بسوزد و بسازد!

تمامی توطئه ها نیز از پیش شکست خورده است ، معقول ترین و منطقی ترین تصمیم برای رجوی ها ، باز کردن کانال های ملاقات خانواده ها با اعضای اسیر و دربند در درون فرقه است، از این کانال است که اندکی شاید از فشارهای بیرونی روی فرقه کاسته شود و گرنه این کارزار و مطالبات بحق خانواده ها و جداشده ها، کوبنده تر از قبل چون پتکی سنگین هر روز و هر دم بر سرشان فرود خواهد آمد . . .
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا