اخیرا بخش فارسی BBC برنامه ای به مدت 14 دقیقه با مضمون ، جنگ ایران و عراق و داستان اسرایی که به فرقه مجاهدین پیوستند، پخش نمود . میهمان این برنامه دو تن از جداشدگان به نامهای غلامعلی میرزایی و ادوارد ترمادو، توضیحات مبسوطی در خصوص چگونگی سوء استفاده فرقه مجاهدین از اسرای ایرانی ارائه نمودند و در مقاله اخیر به قلم دوست و همکار گرامی آقای علی مرادی از لرستان به زیبایی به نقاط ظریف و مهم این داستان پرداخته شده است.
ولی چون هرکدام از اسرا ، داستان های مختلفی از این تراژدی را با خود یدک می کشند و به نوعی مصیبت های وارده دراین داستان بسا فراتر از تصورات ذهنی است لذا در قالب یک نوشته کوتاه تلاش می شود بصورت خلاصه وار به عمق دجالیت رجوی پرداخته شود.
از بدو شروع جنگ بین دو کشور در مقاطع مختلف شاهد اسارت نیروهای عراقی بدست نیروهای مسلح ایران و بلعکس بودیم و وجود اسرای طرفین، موضوعی بود که همواره در مراجع حقوق بشری و کنوانسیون های ژنو حرف اول خبرها بود. و جالب اینکه نیروهای ستون پنجمی فرقه مجاهدین نیز بطورهم زمان از شروع جنگ ایران وعراق درکنار نیروهای عراقی درجبهه ها در به اسارت گرفتن نیروهای ایرانی دخیل و از عوامل اصلی این داستان بودند.
مطابق اسناد و اظهارات تعداد زیادی از اسرای قدیمی، عوامل فرقه در بازجویی اسرای ایرانی در کنار مامورین بعثی عراقی حضور همیشگی داشتند.
نکته مهم، تا قبل ازسال 1367 سران فرقه مجاهدین ودر راس آن مسعود رجوی تحت هیچ شرایطی به فکر درد و رنج اسرای ایرانی دراردوگاه ها نبودند و به یکباره پس از شکست استراتژیک درعملیات دروغ جاویدان و از دست دادن اکثریت نیروها در قربان گاهی که رجوی شیاد مهیا کرده بود با سوء استفاده از وضعیت اسفناک اسرا و زد و بند کثیف سیاسی بین صدام و رجوی با طرح این عنوان که فرقه مجاهدین در تلاش است تا به خواسته تعداد زیادی از اسرا در راستای آزادی آنها از اسارات عمل نماید، با روانه کردن برخی ازعوامل نفوذی خود در اردوگاه ها تلاش بسیار نمود تا ضمن سوء استفاده غیرانسانی و غیراخلاقی با تحت الشعاع قراردادن وضعیت اسرا و البته با فریب ارائه فردای بهتر، تعدادی از این اسرا را از اردوگاههای صدام خارج و به کمپ اشرف انتقال دهد.
متاسفانه درآن لحظه هیچکدام از اسرا متوجه نبودند که به سوی سرنوشتی بسا تلخ تر از دوران اسارت گام بر میدارند. که بدرستی مجری برنامه از آن و به استناد اظهارات میهمانان برنامه ، از آن “داستان اسارت در اسارت ” نام برد. فرقه رجوی با پلیدی در هر مقطعی که احدی از این اسرا صف ننگین رجوی را ترک می کرد، تلاش می کرد با برچسب اسیر جنگی کین وعقده حیوانی خویش را خالی نماید .
ملاحظه می شود برخلاف ادعای سران فرقه کذاب مجاهدین که از روی انسانیت در راستای آزادی این اسرا تلاش کردند . صرفا برای گرد آوری سیاهی لشکر و تعدد نیروهای خود با سوء استفاده ازوضعیت اسرا با بازی های پشت پرده صدام و رجوی به این عمل غیر انسانی رو آوردند. و عملکرد فرقه ، تجسمی به غیراز ذات کثیف منفعت طلبی شخص رجوی ندارد.