او از سال ۲۰۱۰ تاکنون نماینده پارلمان سوئد است. در سال 1987 در کرمانشاه به دنیا آمد اما پدر و مادر مجاهدش سه سال بعد در کمپ اشرف عراق او را به سران تشکیلات مجاهدین خلق سپردند تا او را به همراه صدها کودک دیگر به اروپا بفرستند.
با وجود آنکه حنیف اکنون یک شهروند سوئدی موفق است و از معدود کودکان مجاهد خلق است که برای آموزش تشکیلاتی و نظامی به عراق بازگردانده نشد. اما در مصاحبه ای که چند سال پیش با تلویزیون من و تو داشت نکات دردناکی از کودکی خود در غربت می گوید. درباره والدین بیولوژیک خود می گوید:
“مادرها اجازه داشتند که در سال ۱ بار با فرزندانشان تماس تلفنی بگیرند و پدرم در کل عمرم دو بار به من تلفن زده است.”
در همان مصاحبه که در سال 2016 انجام شد، حنیف میگوید که از ۳ سالگی که وارد سوئد شد، در میان ۸ خانواده مختلف جا به جا شد تا به سن ۱۸ سالگی رسید.او در بخشی از مصاحبه اشاره می کند که چندین مامان داشته است:
«وقتی به من می گفتند مامان، من میگفتم کدام مامان چون چندین مادر داشته ام».
امروز، جزئیات هر چند اندک از حساب کاربری حنیف بالی در اینستاگرام نکات تازه ای از کودکی پر چالش او در میان خانواده ها و پدر و مادرهای گوناگونش روشن میکند. در تاریخ 24 ماه مه سال 2017، او در متنی بسیارکوتاه در پای عکسی از پدر بیولوژیکش در کنار خود می نویسد: « در ساعت 13:30 پدر بیولوژیکم را ملاقات کردم. گمان می کنم تست دی ان ای لازم نباشد» ( اشاره به شباهت بسیارش به پدر زیستی اش).
از این عکس گویاتر عکس دیگری است که حنیف را هنگامی که پسر بچه ای کوچک است در کنار مرد دیگری نشان می دهد و متن نسبتا بلند آن نشان از کودکی عجیب او دور از پدر و مادر بیولوژیکش دارد:
«در تمام کودکی ام، من پدرهای زیادی داشته ام. پدر همیشه بیولوژیک نیست، یا کسی نیست که با او بیش از همه زندگی کردهای یا آنکه مهربانتر از بقیه یا خشنتر از بقیه بوده است. گاهی حتی تعریف بابا میتواند آن کسی باشد که تو پرچالشترین رابطه را با او داشتهای اما همانی بوده که تو عمیقا می شناختی و بیش از همه دوست داشتی. من تصویری از چند پدر در ذهنم دارم اما فقط یک بابا داشتم. هر روز دلم برایش تنگ میشود.»