رقص اول ما درزمانی بود که درآمریکا آقای بیل کلینتون درانتخابات آمریکا پیروز شد . ساعت دو بود که با یک شیپور همه را از خواب بیدار کردند وبه طرف سالن های غذا خوری روانه شدیم .میزهای سالن را به گوشه ای جمع کرده بودند آهنگ های شادی بخش می کردند .
یک سری بودند وهستند همیشه فقط رقصیدن را بلد بودند ومی رقصیدن! کار به این نداشتن که برای چه می رقصند ، بقیه هم درتناقض این رقص ها را تماشا می کردند. که چی شده وچرا؟
دراین اثنا مسئول قرارگاه اعلام کرد پیام از طرف برادر دارم که می باید آنرا برای شما بخوانم .
متن پیام : “شما با انقلاب مریم وفرستادن مریم به دل بورژوازی انقلاب جدیدی درآن سوی مرزها بوجود آوردید . او در کارزار انتخابات آمریکا “انقلاب کرده و دریک میتینگ با آقای بیل کلینتون دیدار کرد وایشان قول داده است بعداز پیروزی درانتخابات به خواهر مریم کمک خواهد کرد تا قله های دیگر را درایران زمین فتح کند .
امروز درآمریکا آقای بیل کلینتون برنده ی انتخابات شد و این امر به کمک خواهر مریم در سرنگونی رژیم ایران است وما مجاهدین باید از فردا تلاش مان را دراین راه بیشتر کنیم .”
ما هم با سوت وکف وبا شعار ( مریم مهرتابان می بریمش به تهران ) ازخواننده ی متن استقبال کردیم.
اما روزهای بعد تناقض های این رقص تازه سرباز زد . چون به متن پیام خوب توجه نشده بود. از فردایش شور وشوق رقص و پایکوبی ها فراموش شد و یکباره مطرح شد که برخلاف آموزش های حنیف، ما بنفع رئیس جمهور امپریالیزم رقصیده ایم!
درهر حال ما دوران بیل کلینتون را هم سپری کردیم ولی آن قله ها را فتح نکردیم .
سازمان زمانی که از جامعه و از دل مردم به عراق هجرت کرد امیدی به حمایت جامعه ایران نداشت والان هم ندارد وفقط به بیگانگان آویزان شده است.
رقص دوم برای ورود سربازان آمریکائی به کمپ اشرف بود که این رقص همراه با قربانی ده ها گوسفند انجام گرفت وباورمان هم شد که که ما درکنار سربازان آمریکایی برای حمله به ایران خواهیم بود. خیلی ها به تانک های m1 وغیره سوار شدند که دیگر با این به ایران می رویم .
با این حال درفاکت هایمان نوشتیم که تانک های برادران آمریکایی ما را به ایران نخواهد برد وجواب شنیدیم که شما انقلاب مریم را درک نکردید. چون نیروهای آمریکایی با ما آتش بس امضاء کردند وقدرت سرنگونی را درما دیدند .
آن روزها “سرود سرکوچه کمین مجاهد پر کینه” دیگر پخش نمی شد و رجوی دنبال جایگزین کردن آمریکا به جای صدام بود و میگفت که برای ما چیزی عوض نشده و فقط صاحبخانه عوض شده است ، اما خطوط سیاسی عوض شد ، برخوردها عوض شد ، یک روز رجوی میگفت که اگر مریم در فرانسه با مردها دست بدهد باید در اشرف زن ها روسری خود را بردارند .اما مریم هم با شهردار اوور دست داده و عکس گرفت . زن های بدون حجاب با مردان در فرانسه جلوی مریم میرقصیدند ، تا چنان جلوه بکنند که سازمان ، یک سازمان سکت و بسته ای نیست .
چند سال بعد دراشرف خانم مژگان ، زهره اخیانی ، فهیمه اروانی و . . . با بهترین آرایش و ادکلنها و لباسها به دیدار ژنرال ها و فرماندهان آمریکایی میرفتند و سعی میکردند که آمریکا را قانع بکنند که به ایران حمله نظامی کرده و سازمان را با سلاحهای امریکایی تجهیز کرده و آنها را پشتیبانی هوائی و تدارکاتی بکنند .
حالا کدام درست است؟ این یا آن پایکوبی و جشن را در 11 سپتامبر ؟ در این نشست که با صدیقه حسینی و زهره قائمی داشتیم یکی از افراد که اهل قائم شهر بود ، مستمراً سوال میکرد که در مصاحبه با آمریکائیها اگر از من سوال کردند که چرا در روز 11 سپتامبر ابراز خوشحالی کرده و کف و سوت میزدی من چه جوابی دارم بدهم ، و این سوال همیشه بی پاسخ میماند ، چون سازمان کاری کرده بود که نمیتوانست آنرا جمع و جور بکند .
روزها گذشت به آمدن آقای ترامپ دل خوش شدند. درآلبانی که با کمک آمریکا به آن کشور انتقال داده شده بودند شادی کردید.
ترامپ از برجام خارج شد بازهم رقصیدید. با شکست اوسیاه پوش شدیم وبرای 70روز بقیه ی حکومت آقای ترامپ حساب بازکرده اید و…
سازمان میگوید که صاحب انقلاب آینده ایران است. ولی اندازه یک ایرانی عادی از سیاست بویی نبرده است واگر ما این حرف ها را در درون سازمان بیان می کردیم مثل همیشه سران می گفتند مشکل تو درک نکردن انقلاب است وشما که انقلاب کردید چرا درک درست از آینده ایران ندارید و آینده خود را به آینده رئیس جمهورهای آمریکا گره می زنید ؟
آیا بعد از ترامپ هم برای ادامه حیات به فرمان لابی های اسرائیلی به گفتن خبر های اتمی روی می آوردید تا زمان بگذرد وفرجی برای شما حاصل گردد؟
سیروس