خبر منتشر شده ی زیر توسط رسانه های رجوی که منعکس کننده ی دشمنی بی حد نظام آمریکائی با مردم ایران را از یک سو و شادی سازمان استحاله یافته ی مجاهدین خلق که درگذشته ی دور مهمترین افتخارش را ترور مستشاران آمریکائی – که تمام برنامه های شاه بدست آنها طراحی وعملی میشد میدانست – نشان میدهد :
” نیتان سیلز، هماهنگکننده ضدتروریسم وزارتخارجه آمریکا، گفت رژیم ایران بهدلیل حمایتش از تروریسم در جهان و نقض حقوقبشر تحریم شده است “.
اگر رژیم ایران شرایط اعلام شده ی آمریکا را که بی رودربایستی ، تسلیم تام وتمام ایران دربرابر این امپریالیزم متاخر وحداکثر جانی را میخواهد، قبول کند، آنگاه صحبتی از رعایت وعدم رعایت حقوق بشر نخواهد بود وشما نمیبینید که کشوری تسلیم شده بخاطر مسائل حقوق بشری، چیزی نازک تر از گل از دهان سران آمریکای سلطه گر بشنود و رجویست ها هم بهانه ای برای فریب وتداوم اسارت اعضای مفلوک خود نخواهند داشت!
در ادامه :
” وی در پاسخ به سؤالی درباره ادامه تحریمها گفت: دولت فعلی آمریکا «بهطور بیامان و بیوقفه» از ابزار تحریمها برای افزایش فشار علیه این رژیم استفاده میکند “.
این فشارهای بی وقفه صرفا برای قبول عبودیت از طرف ماست و اگر عبودیت امری خوب بود ، ما نتایج درخشان؟؟!! آنرا دردوران شاه که آثارش هم اکنون نیز باقی میماند ، مشاهده میکردیم که عملا اینطور نبوده و نکردیم.
چیز قابل توجه تری که شاه- دراصل آمریکا- برای ما باقی گذاشت ، فرهنگ مصرف گرایی ومتکی بودن ما به صدور مواد خام ودردرجه ی اول به نفت و وارد کردن کالاهای مصرف بوده که اگر کار طبق منافع ملی ایران به پیش میرفت وما کشور مستقلی بودیم ، حالا این نتایج دهشتناک قابل رویت نبود ومردم ودولت ایران دربرابر این تحریم ها باین شکل فجیع دچار مصیبت نمیشد.
آمریکا و دیگر اعضای مثلث سه سر( آمریکا، اروپا و ژاپن) ، حداکثر کاری که برای صنایع ما کردند، ایجاد آن از نوع وابسته اش ( مونتاژ) بود که در تحلیل نهائی بجای جواب دادن به احتیاجات واقعی ما، وابسته ترمان کرد و اجازه نداد که صنایع کارگاهی وتکنیک بومی مان رشد کرده وانقلاب صنعتی خود را انجام داده و به خود کفایی برسیم واین بدان جهت بود که هروقت اعلام استقلال کنیم ، با تحریم تحویل قطعات این صنایع مونتاژ و ممانعت جدی از فروش مواد خام مان، این چنین مارا درمضیقه گذاشته وآنگاه برای انحطاط ما اشک تمساح ریخته و به بهانه های حقوق بشــری و … ما ر ا دچار این مضیقه ی بزرگ کند.
اما مثل تمام پدیده ها، مسئله صورت دیگری هم دارد وآن عبارتست از این که آمریکا مثل تمام امپراطوری ها مجبور به زوال بود و مخصوصا طی این سال ها این روند پرشتاب تر شده ودرعوض روشنفکران و متخصصین مردمی ما که تعداد شان کافی هم هست ، بهمراه دولت که وظیفه ی رتق وفتق امور مردم برعهده ی اوست ، بخوبی دریافته اند که کارهای زیادی برای توقف این روند دردناک که برعلیه ما رقم خورده قابل انجام است و خوشبختانه درهرحال انجام اقداماتی شایسته هستند که قسمتی ازآنها درکوتاه مدت و بقیه در میان وبلند مدت قابل تحقق بوده وبشارت فرا رسیدن روزی را میدهند که این نوع تحریم ها و تروریزم جنایتکارانه ی اقتصادی قادر به زدن ضربه هایی بما نباشد که امروز هست.
در آنصورت نه رجزخوانی های کارگزاران سلطه گران تاثیر قابل اعتنایی خواهد داشت و نه موردی برای امیدوار ماندن رجوی های وطن فروش و جانی پیدا خواهد شد .
درآن موقع است که مسئولین این باند کاری جز دادن جواب به سئوالات اعتراضی اسرای دربند خود نخواهد داشت.
حمید