برای ایرانیان و حتی ملت های همسایه که ریشه آریایی دارند و در تبار قومی با ایرانیان مشترک هستند یلدا و شب چله نام و خاطره ای آشنا است.
ریشه شب یلدا را باید در اساطیر و داستانهای ملی دنبال کرد. از زمانهای بسیار دور که جماعت های بشری در نبرد با طبیعت بوده اند تا بر مبنای تبیینی از طبیعت و محیط خود سازگاری بیشتر و یا با غلبه بر آن زندگی خود را سامان دهند.
درباره یلدا و شب چله و ننه سرما و پسرانش داستانهای اساطیری زیادی نقل شده است اما همه آنها در نقاطی بهم می رسند و داستان همان نبرد سرما و گرما و آماده شدن برای ورود به بهار دل انگیز است.
شب چله به روایتی هم داستان شب دراز و تیره و پایانش همان روز است. شب نماد تیرگی وجهل و در مقابل روز نماد روشنایی و خرد است که ریشه در افکار نیاکان آریایی دارد. دیدگاهی که نمایانگر نبرد بین روشنایی و تیرگی در عالم هستی است که در نهایت به پیروزی سرور انگیز روشنایی (خرد) خواهد انجامید.
بر همین پایه هرجا که باشیم و در هر وضعیتی باشیم، وضعیت اسفناکی که فرقه محاهدین خلق با حداکثر توطئه و خیانت اعضای جداشده از مجاهدین خلق در آلبانی را در آن قرار داده است ، همچنان این سنت های دوست داشتنی را عزیز داشته و به شادی و جشن می نشینیم تا رجوی بیش از گذشته از لبخند ما خشمگین شود. شب یلدا و چله به برهمه ایرانیان و آریاتباران مبارک باد.
باز هم از عکس های جداشده ها بگذارید. امیدی هست برای خانواده ها