با درود به آقای رضا مزگی نژاد
با کمال خوشوقتی آزادی آقای رضا مزگی نژاد را به ایشان و خانواده محترمشان تبریک عرض نموده و امیدوارم که این آغار جدید برای ایشان و خانواده گرامی به بهترین شکل رقم بخورد.
اینکه دوستم آقا رضا پس از مدت حدود 30 سال کار سخت و توان فرسا و با تحمل همه فشارهای جسمی و ذهنی نهایتا توانست خود را نجات دهد بسیار خوشحال کننده است. هرچند که رضا و خیلی های دیگر بهترین دوران عمرشان را در شرایط سخت و به نوعی اسارت سپری کرده اند، بسیار سخت است اما مهم این است که اکنون میتواند زندگی خودش را بسازد و خودش برای خودش و آینده اش تصمیم بگیرد. از صمیم قلب برای وی آرزوی موفقیت دارم .
از رضا خاطرات بسیاری دارم که بهترین آن زمانی بود که او به عنوان نفر همراه و کمکی من برای یک قرار پزشکی که باید به بغداد میرفتم با من همراه شد. رضا به عنوان نفر قدیمی تر برای کمک و راهنمایی من آمده بود و درهمان سال یعنی سال 1369 که من جدید الورود بودم خیلی خوب مرا راهنمایی میکرد و احساس نزدیکی زیادی به وی میکردم .
این اولین آشنایی من با وی بود. از همان اول صمیمیت در او مشخص بود. بسیار دلسوز ومهربان بود و دراولین دیدار بسیار محجوب و دوست داشتنی و احساس میکردم که او فردی است که میتوان به او اعتماد کرد.
از آن پس طی سالیان متمادی که من در فرقه بودم از آنجایی که در سازمان کار مشابهی داشتیم مستمر با هم در ارتباط بودیم و همیشه از این صمیمیت و پاکی رضا لذت میبردم و طی سالیان متمادی هر گاه همدیگر را میدیدیم یاد وخاطره اولین دیدار و شروع دوستیمان را به هم یاد آوری میکردیم.
با شنیدن خبر آزادی او خیلی خوشحال شدم واز صمیم قلب برایش آرزوی موفقیت میکنم.
علی اردلانی