خانم پارسایی لطفاً موقع آزاد نفس کشیدن را اعلام کنید

اوایل آذرماه دادگاه لوگزامبورگ یک حکم صادر نمود پیرامون مسائل مالی فرقه ی رجوی و آن ها این حکم را چنان در بوق و کرنا نمودند که گویی از لیست تروریستی خارج شده اند، در حالی که کانادا و امریکا و انگلستان اعلام نمودند نام فرقه را همچنان در لیست تروریستی باقی خواهند گذاشت، اما به دنبال آن در سایت های وابسته به فرقه پیام مسعود رجوی و تبریک به خاطر آن حکم درج شد. خب طبیعی بود که عکس العمل افکار عمومی در قبال درج چنین خبری پرسش از این موضوع شود که جناب مسعود رجوی تا حالا کجا بودند که به یک باره پیدایشان شد؟!

خانم پارسایی به این سئوال جواب می دهد!!!!!

در تاریخ 23 آذرماه 85 متن چند صفحه ای به نام مژگان پارسایی روی سایت وابسته آمد و این خانم که خود به دلیل انتقاد و اعتراض از جانشین اولی عزل شده (و صدیقه جای او معرفی گردید) و ماه ها تحت فشاربود   جملاتی ادا نمودند که هر فصل آن قابل توجه دنبال کنندگان مطالب مربوط به فرقه ی رجوی هست و جای بسی تأمل دارد!

در قسمت ابتدایی پیام ایشان آمده " مجاهدین نه در شهر اشرف و نه در هیچ کجای دنیا مطلقاً و تحت هیچ شرایطی به سئوالاتی از این قبیل پاسخ نمی دهد " و در ادامه درخواست می کند " هواداران هر کجا هستند به محض روبرو شدن با سئوالاتی درباره ی محل کار و استقرار رهبر مقاومت " بدانند آبشخور ابتدایی آن، سران حکومت ایران است که خواهان نابودی رجوی هستند!

خیلی جالب است این جوابیه خود پرسش های افکار عمومی را بیش تر کرد و ماهیت سانسورگری فرقه را آشکارا به نمایش گذاشت. از خانم پارسایی سئوال می کنیم چه وقت و کجا موقع فرا رسیدن به سئوالات عدیده پیرامون عملکردهای رهبری فرقه است؟! آیا این سخن تأیید، شیوه بور بودن اعضا که در فرقه متداول است، نیست؟! آیا خود او که چندین سال در پست کاذب جانشین اولی بود، وقتی و یا نشستی را برای پاسخ گویی به اعتراضات وارد بر سیاست های سران، ترتیب داد؟!

حقیقت این است که پاسخ گویی هیچ گاه جزو برنامه فرقه ای ها نبوده و اعضای بریده بارها و بارها به دلیل همین عدم جواب دادن در قبال انتقاد و اعتراضشان مورد آزار قرار گرفتند! وقتی مادر اجازه ندارد در هنگامه ی از دست دادن فرزندش گریه کند و عواطف مادرانه اش را ابراز دارد، آن گاه که زن سیلی به صورت همسر و پدر فرزند خود می زند و در آن زمان که هر عضو سئوال کننده ای متهم به پیچ ذهنی و خسته از مبارزه و در جا زدن و دشمنی با رهبر آرمانی می شود، واضح است که نباید سئوال کند و فقط بگوید " بله قربان ". این که چرا وعده های فتح و پیروزی تهران از 3 ماه به 6 ماه و بعد 6 سال و ربع قرن تبدیل می شود؟! چرا تمامی عملیات های مختلف از فروغ جاویدان گرفته تا آفتاب و غیره جز به کشته شدن اعضا منجر نمی شود؟! این که چرا خرداد 60 سرآغاز مبارزه مسلحانه می گردد و به برقراری پادگان و ارتش به واسطه ی مزدوری و خیانت به وطن و خلق، منتهی می گردد و پس از سقوط صدام یک باره سلاح ها تحویل و ادعای داشتن مشی مسلحانه و استفاده از ترور و انفجار و پرتاب موشک، تکذیب می شود! و صدها نمونه از مواضع و عملکردهای رجوی که به شکست انجامیده به اعضا چه مربوط! اعضا فقط باید با دیدن عکس مریم گریه کنند و در فراق مسعود به سوگ بنشیند و نه عزیزان خود! باید برای آزادی مریم به ندا حسنی دستور خودسوزی داده شود و نه برای تهی شدن از هویت انسانی و ذوب شدن در مریم و مسعود!!! خانم پارسایی آمدی ولی حالا چرا! حالا که آمدی فرقه را بیش تر در معرض سئوالات قرار دادی چرا که فرمان سکوت صادر می کنی!

لطفاً بگویید این اعضای اسیر که هر لحظه منتظر روزنه ای برای فرار هستند و ماندن در اردوگاه امریکایی ها (تیف) و بودن در وضعیت بلاتکلیفی و دربه دری را به امید رهایی به جان می خرند، کی و چه زمان اجازه پرسیدن داشتند؟! نباید اعتراض می کردیم، چرا بودن در کنار همسر و خانواده برای ما حرام است و برای مریم و مسعود حلال! چرا در وقت تجاوز به کشور و خاک و ناموسمان به جای بودن در کنار خلق باید همدوش متجاوز (صدام) و روبروی خلق باشیم؟! چرا و چرا در پیروزی های خلقمان به جای شادی باید هم صدا با دشمن آنان آن را نفی کنیم و چرا! چرا، چرا!!!!

خانم پارسایی لطفاً یک وقت را تعیین کنید تا پس از بیش از دو دهه سانسور و تکذیب و تکفیر معترضان به سئوالاتشان جواب دهید و بالاخره ساعتی برای نفس آزاد کشیدن نشان اعلام نمایید تا سئوالات روز افزون نشود!! و آن زمان بازگشت رهبری را بگویید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا