رجوی بعد از نوزده سال گفت ما اشتباه کردیم شما را در مناسبات خودمان راه دادیم

وقتی می گوئیم رجوی شیاد است قصه نمی گوئیم و یا داستان تعریف نمی کنیم! واقعیتی ست که با آن روبرو بودیم و هستیم .

خلاصه بگویم ! اگر سالها در رابطه با فرقه رجوی مطلب بنویسم کم گفتم و زیاد نگفتم. فشار بر اسیران پیوسته به هر لحاظ در فرقه رجوی مضاعف بود .
زمانی که در عراق و در پادگان اشرف بودم یک روز به ما گفتن وسایل خودتان را برای 5 الی 6 ماه جمع کنید مقر ما به ماموریت می رود . هیچ کس نمی دانست به کجا می رویم آنهم 5 الی 6 ماه … ما وسایل خودمان را جمع کردیم و شبانه ما را سوار خودرو کردند و راه افتادیم . چند ساعتی خودرو مسیر طولانی را طی کرد و به محلی که قرار بود مستقر شویم رسیدیم.

مقر باقرزاده بود! ما نمی دانستیم که رجوی ملعون و سرانش چه خوابی برای ما دیده اند . رجوی در مقر باقرزاده نشستی ترتیب داده بود بنام ( طعمه )! خود نشست طعمه بحث مفصلی دارد که موکول می کنم به یک فرصت مناسب.

چهار ماه تمام زیر ضرب رجوی و سرانش بودیم. ببینید وقاحت و بی شرمی رجوی تا به کجاست که بعد از این همه سال که از ما اسیران پیوسته به قول خودشان بیگاری کشیدند، رجوی بالای سن خطاب به اسیران پیوسته گفت:

ما از همان اول اشتباه کردیم شما را وارد مناسبات خودمان کردیم . شما را می خواستیم چکار؟! بعد از اتمام حرف رجوی در نشست، محدثین رفت پشت میکروفن و به رجوی گفت اسیران پیوسته مناسبات ما را شخم زدند، نباید این را می پذیرفتیم .

بی حیا شدن و بی شرمی تا چه اندازه؟! یک روده راست در شکم رجوی و سرانش پیدا نمی شد. یک بار می گفتند شما جیگر گوشه های ما هستید. یک بار به ما می گفتند شما گوهرهای بی بدیل هستید! دروغگویی رجوی و شیاد بودنش در نشست طعمه برای ما آشکار شد. که رجوی در رابطه با ما دروغ می گوید این همه سال بر سر ما شیره می مالید . خیلی از اسیران پیوسته از حرف رجوی کینه به دل گرفتند از جمله خودم .

منتظر روزنه ای بودم که خودم را از فرقه منحوس رجوی نجات دهم . خواست خدا بود صدام سرنگون شد و به رجوی گفتم حالا که من اشتباهی وارد مناسبات منگُل تو شدم پس زحمت را کم می کنم و اقدام به فرار از فرقه رجوی کردم.

خدا لعنت کند رجوی و مریم رجوی و سران رجوی را .

فواد بصری