یورگن هابرماس فیلسوف مشهور آلمانی اعتقاد دارد که خشونت قبل از اینکه به ماهیت و سرشت انسان برگردد، به جلوه ای غیرواقعی و دروغین از مناسبات انسانی بر می گردد. او اعتقاد دارد که انسان قادر است این جلوه کاذب را تشخیص دهد و زمینه مساعد را برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات سیاسی و اجتماعی فراهم کند، چرا که اگر قرار باشد در " دایره خشونت" هر کس با قهر و خشونت گفتاری و نوشتاری مقابله به مثل کند، نه تنها چیزی تغییر نمی کند، بلکه بر مشکلات پدید آمده از " فرهنگ خشونت و ترور" افزوده خواهد شد.
یکی از ویژگی های مشترک در فرقه های ایدئولوژیک، "عدم انتقاد پذیری" رهبری فرقه و ممنوعیت انتقاد از وی می باشد، زیرا رهبران فرقه های خشونت طلب برای چرخش و گردش قهر در " دایره خشونت " نیاز دارند که خود را از همگان در مقابل انتقاد پنهان می کنند. البته الزامأ این ویژگی از ابتدا با عناصر تشکیل دهنده فرقه، حتی رهبری فرقه، همراه نبوده است، ولی بتدریج رهبر فرقه بخاطر منافع فردی خود، و در ظرف مبارزه مسلحانه و خشونت طلبانه، به تمامی اعضا ی فرقه " قدسی و پاک بودن " رهبری فرقه و مصون بودن او از انتقادات دیگران را تحمیل کرده است. به همین دلیل است که هیچگاه رهبران فرقه ها از خود انتقاد نمی کنند تا در اذهان اعضای فرقه شکسته نشوند.
بنابراین رهبران فرقه ها برای رسیدن به این هدف، تلاش می کنند مریدان و اعضای فرقه را، که آنها نیز قربانی خشونت هستند، بجای خود وارد این میدان کنند تا اعضای فرقه در این پیکار دروغین "خشن" شوند. در آن هنگام قربانیان "خشن" شده، سپر دفاعی و پوشش مناسبی برای " رهبران خشونت " می شوند تا خود را از گزند انتقاد پنهان و حفظ کنند.
از سوی دیگر یکی از اصول تربیتی و پرورشی حاکم بر فرقه ها شتاب بخشیدن بر نفی ارزش ها و عقاید قبلی از یک سو، و تطبیق فرد با ضوابط و معیار های حاکم بر فرقه در شرایط جدید می باشد. رهبران فرقه ها با استفاده از فشار گروهی، فرد را به اقرار گویی و اقرار نویسی مجبور می کنند تا بدین وسیله افکار باقی مانده از محیط آزاد در ذهن عضو فرقه را سرکوب کنند و هر گونه شک و تردید نسبت به ایدئولوژی، رهبری و اهداف فرقه باید از این طریق از بین برود.
با اعمال روش اقرار گویی و اقرار نویسی، رهبران فرقه ها می توانند از طریق نوشته ها و گفته های اعضای فرقه، منتقدین و ناراضیان در درون فرقه را شناسایی، و شک و تردید آنها نسبت به رهبران فرقه ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. بعد از شناسایی اعضای ناراضی در درون فرقه ها، آنها باید بعد از عبور از پروسه اقرار گویی و اقرار نویسی مرحله دوم را جهت اثبات تغییرات درونی خود آغاز کنند. اعضای منتقد در درون فرقه در این مرحله، اقرار نویسی و اقرار گویی در مورد دیگران، بویژه منتقدین فرقه، را آغاز می کنند.
بطور مشخص مراحل اجرایی این کار در فرقه مجاهدین بدین ترتیب است که به افراد مورد نظر که "حلقه ضعیف" یا " قلوس " نامگذاری می شوند، روش ذکر شده "کنترل نیرو " در بالا به فرد مورد نظر به عنوان یک مسئولیت ابلاغ می شود. سپس سازمان مجاهدین کپی مقالات و مصاحبه های منتقدین و اعضای جداشده از فرقه را در اختیار وی می گذارند و به وی می گویند:
"مقاله بریده مزدور ها را بخوانند و پاسخ آن را بدهند"
سپس مطالب نوشته شده آنها به ستاد امنیت و کمیسیون مطالعات سیاسی سازمان مجاهدین با مسئولیت محمد علی جابرزاده ارسال می شود تا مسئولین مورد اعتماد فرقه در این کمیسیون آنها را غلط گیری و به لحاظ تشکیلاتی و سیاسی کنترل کنند. در این مرحله همانطور که سازمان مجاهدین برای سرکوب منتقدین درونی فرقه بطور آتودینامیک و درون جوش به ترور گرم و زندان، شکنجه و قتل روی می آورند، در برخورد با منتقدین بیرون از فرقه، با بکارگیری "فرهنگ خشونت" اقدام به " ترور سرد " منتقدین می کنند و اعضای این کمیسیون بعد از این مرحله مطالب مورد بحث را به نام اعضای فرقه با فرهنگ لومپنیزم و ادبیات خشونت و ترور آمیخته می کنند و در سایت ایران افشاگر به نام آنها منتشر می کنند.
بنابراین رهبری فرقه مجاهدین سایت ایران افشاگر را راه اندازی کرده تا اهداف زیر را دنبال کند:
1ـ شناسایی اعضای منتقد و ناراضی در درون فرقه از طریق تجزیه و تحلیل و ارزبابی نوشته های آنها
2 ـ ساختن سپر دفاعی برای رهبری فرقه و مصون کردن وی از انتقاد
3 ـ وارد کردن اعضای فرقه در یک جدال نوشتاری با منتقدین فرقه و القاء عدم آغوش باز برای پذیرش آنها از سوی اعضای جداشده،بعد از خروج از فرقه
4 ـ ترور سرد شخصیت ها، رسانه ها، احزاب و نهاد های منتقد فرقه ها
کانون قلم پژوهشی را نیز در این مورد صورت داده که مطالب بالا را تایید می کند، چرا که براساس تحقیق صورت گرفته در مطالب منتشر شده در سایت ایران افشاگر مشخص شده که در سه ماه گذشته رهبری فرقه مجاهدین بیش از 100 مطلب همراه با دشنام، توهین، تهدید و ادبیات نشئت گرفته از فرهنگ خشونت و ترور در سایت ایران افشاگر در پاسخ به اعضای جدا شده یا منتقدین این سازمان منتشر کرده است.
چند نکته حائز اهمیت در پژوهش آماری بالا وجود داشته است:
الف: نگاه به اسامی و وضعیت تشکیلاتی افرادی که مقالات به نام آنها منتشر شده، نشان می دهد که استفاده سازمان از افرادی که در عراق حضور دارند، با رویکرد "کنترل نیرو" می باشد. زیرا جز6، 7 مورد همه آنها معترض و منتقد می باشند.
ب: رهبری فرقه به عمد و برای عادی سازی چندین نفر از اعضا و مسئولین مورد اعتناد خود را برای مقاله نویسی علیه منتقدین بکار گرفته تا سایر اعضای فرقه تشویق به این کار شوند.
پ: از 100 مطلب اخیر منتشر شده در سایت ایران افشاگر تنها 6 مطلب آن به نام زنان فرقه منتشر شده، و بقیه به نام مردان عضو این فرقه منتشر شده است.
ت: جای این پرسش وجود دارد که چرا باید فقط آقایان مسئول پاسخگویی به منتقدین و اعضای جداشده از سازمان باشند؟ آیا خانم ها نویسنده!!؟ نیستند؟
ت: چرا آقایانی که از نظر سازمان " حلقه ضعیف" محسوب می شوند در این خط مشارکت دارند؟
ج: چرا سازمان اصرار دارد آنها را در مقابل اعضای جداشده سازمان قرار دهد؟ آیا این خود دلیلی نیست که آنها حلقه قوی و اولیه برای جدایی از فرقه مجاهدین می باشند. آری! آنها جداشده های آینده فرقه مجاهدین هستند.
اما وظایف ما در قبال این روش فرقه گرایانه سازمان مجاهدین چیست؟
سایت ایران قلم با احترام و کسب اجازه از کارشناسان و منتقدین امور فرقه ها، اعتقاد دارد که سازمان مجاهدین خلق به دلیل چهار دهه فعالیت در یک ساختار فرقه گرایانه و بکارگیری استراتژی مبارزه مسلحانه دارای " فرهنگ ویژه " در امر خشونت و ترور شده است.
بنابراین اگر بپذیریم که جذب یا دفع فرهنگ، یک مقوله تدریجی است، همچنین اگر گفته هابرماس فیلسوف آلمانی مبنی براینکه خشونت قبل از اینکه به ماهیت و سرشت انسان برگردد، به جلوه ای غیرواقعی و دروغین از مناسبات انسانی بر می گردد، درست و دقیق ارزیابی کینم؛ ما باید با فرهنگ " مهر و محبت" به نقد فرهنگ " سلاح و خشونت" بپردازیم. بنابراین سایت ایران قلم سیاست های زیر را در قبال " فرهنگ خشونت " در فرقه ها دنبال می کند:
1ـ برخورد در قبال افراد بکار گرفته شده در این خط توسط رهبری فرقه مجاهدین، باید کاملاً منطقی و مهربانانه و از موضع جذب آنها باشد.
2ـ حرف های نقل قول شده از جانب آنها در سایت های فرقه رجوی،علیه اعضای جداشده را جدی تلقی نمی کنیم. ما به آنها از موضع "اعضای جداشده آینده" نگاه می کنیم که در آینده با ما در یک صف در مقابل اندیشه توتالیتر و فرقه گرایانه رجوی قرار خواهند گرفت.
3ـ باید مطلع بود که ستاد امنیت فرقه مجاهدین پاسخ های اعضای جداشده را به آنها (اعضای جداشده آینده) نشان میدهد تا جنگ زرگری و دروغین بین آنها و ما را دامن زند.
4 ـ الزاماً نباید به مطالبی که با نام اعضای ناراضی در درون فرقه آنها منتشر می شود، پاسخ داد. پاسخ و مخاطب ما باید رهبری فرقه باشد تا راه را برای خروج آخرین نفر از فرقه مجاهدین باز بگذاریم.
5 ـ نمیتوان مخالف خشونت بود، اما در عین حال با گفتار و نوشتار خشن به نقد " سلاح و خشونت " اقدام کرد. جدا از اینکه با استفاده از این روش، فرهنگ خشونت که سالیان دراز در مناسبات فرقه گرایانه، یا حتی مناسبات اجتماعی، در فرد نهادینه شده، پاک و زدوده نخواهد شد، بلکه رهبران ایدئولوژی " ترور و خشونت " از این روش ها بهره مند خواهد شد.
6 ـ بخشی در سایت ایران قلم تحت عنوان " فرهنگ خشونت " همزمان با انتشار این مقاله راه اندازی میکنیم تا محلی برای جمع آوری بازتاب های فرهنگ حاکم بر فرقه های خشونت طلب و تروریستی باشد و مشخص شود که چگونه برای حذف مخالفین خود دست به ترور سرد می زنند. ما در این مسیر حساب رهبران فرقه های خشونت طلب را از اعضا و بدنه این فرقه ها جدا می کنیم و به همین دلیل اعتقاد داریم که مسئولیت اول و آخر اعمال فرهنگ خشونت و ترور سرد و گرم مخالفین و منتقدین فرقه ها، بر عهده رهبران این فرقه ها و رسانه های متعلق به آنها خواهد بود.
سایت ایران قلم، سی و یکم ژانویه 2007