صحبت از حکمی است قضائی که ارتش عراق عهده دار اجرای آن بود.
بموجب حکم دادگاه عراقی، مجاهدین رجوی موظف بودند که قسمتی از خاک عراق را که با موافقت و پول صدام آنجا را به کمپ اشرف تبدیل کرده و آنجا را شهر نامیده بودند تحویل نیروهای عراقی دهند .شهری که حتی اعضای خانواده ی اعضای سازمان حق تردد به آن نداشتند و خود این اعضاء هم، اختیار خروج از آن را نداشتند!
رجوی که قصد دل کندن ازآنجا را نداشت و مایل به استقرار حاکمیت صاحب خانه درآن نبود، دستور مقاومت صادر کرد و تعدادی ازجوانان ناآگاه تحت اسارت رجوی با انواع سلاح سرد وحتی درمواردی گرم درمقابل ارتش قانونی عراق صف بستند وتلاش برای ممانعت از حق نمودند و چند ده نفری از آنها کشته شد و درمقابل خساراتی به تجهیزات ارتش عراق وارد کردند ونتیجه ی نهائی این شد که ارتش عراق موفق شد درابتدا بخشی ومدتی بعد بخش دیگر این اراضی عراق را از چنگال جوجه اشغالگر های رجویست آزاد کند.
دراین باره، رسانه های باندرجوی با امضای یکی از اسرای جوان رجوی نوشته است :
“عشقی سرشار و شعلهور از مهر به خلق و میهن برای آزادی که یکی از صحنههای آن در سحرگاه روز ۱۹ فرودین ۱۳۹۰ رقم خورد. حماسهای بنام «فروغ اشرف» که مجاهدین بازهم نشان دادند تا کجا برای آزادی ایران جدی هستند… حالا پس از ده سال به چشم میبینیم که چطور همین سنت و مرام در کانونهای شورشی و سراسر ایرانزمین تکثیر شده و صدچندان فروزانتر و گدازانتر، تا رسیدن به صبح رهایی و پیروزی ادامه دارد “.
به چه دلیل اشغال کردن بخش کوچکی از خاک عراق ، نشانی از مهر به خلق ایران است وچرا این اشغالگری با آزادی ایران مرتبط است؟!
آیا کار کانون های شورشی متعلق به فرقه ی رجوی شبیه همان اشغالگری یاد شده است ؟
خود مجاهدین استحاله یافته چه عدد و رقمی است که کانون های شورشی آنهم باشد و آیا مسئله ی گنجشگ و کله پاچه اش را نمیدانید؟
دوباره :
” هنوز فریاد محمود برنافر، محمدرضا پیرزادی و محراب رشیدی و بقیه مجاهدان خطاب به مزدوران وحشی مالکی در گوشم طنینانداز است. زمانی که از هر سوی میدان، مزدوران سلاح کشیده و مستقیم آنها را نشانهروی میکردند، ولی آنها بیپروا به یاری برادران و خواهران مجروحشان در زیر باران گلولهها میشتافتند و در برابر مزدوران سینه سپر کردند… با چنان عشقی که گویی میخواهند معشوقی را در آغوش گیرند “.
من با چند تن از حاضران درصحنه که مدت کوتاهی بعد صفوف تشکیلات رجوی را ترک کردند ، دراین مورد صحبت کرده ام.
میگویند که ابدا موافقتی با مقاومت دربرابر ارتش عراق نداشتند ولی زمانی که متوجه شدند تعدادی ازدوستان تحریک شده ی شان ازطرف فرماندهان زخمی شدند، اینها بخاطر سوابق آشنائی با این زخمی های بشدت فریب خورده ، وارد صحنه شده وجنازه های بی جان ونیمه بیجان آنها را درحالی که به رجویست های مقرب درگاه لعن ونفرین نثار میکردند ، به اورژانس کمپ اشرف منتقل کردند .جوانانی که رجوی به خاطر دفاع از منافع قدرت طلبانه ی خودش به کشتن داد. سیاست کشته سازی رجوی که تازگی ندارد و افتخاری هم محسوب نمی شود.
درادامه :
” آری، این عشق به آزادی و آرمان مجاهدین بوده و هست که پرچم پایداری و مقاومت یعنی پرچم شرف یک خلق را همواره برافراشته نگهداشته. “.
عوام فریبی میکنی ودروغ میگویی عمو!
عشق به آزادی توام با تقدیس پرچم مجاهدین رجوی ( مقاومت )، هرگز یکجا جمع نمیشود واگر یکی در صحنه ای وجود دارد، آن یکی غایب است!
پرچم باند رجوی، سمبل حماقت ، تزویر وخیانت است ودشمن هرنوع آزادی وانسانیت ومایه ی ننگ هر ایرانی ترقی خواه ومیهن دوست بوده واگر کسی جز این میگوید فریبکار وتبهکار است. سازمانی که آزادی و اولیه ترین حقوق انسانی را از اعضای خودش سلب کرده چگونه برای یک ملت آزادی به ارمغان خواهد آورد؟!
بازهم :
” اگر مجاهدین هم در برابر رژیم جنایتکار تسلیم میشدند و از عافیتجویی خود میچیدند و با انواع بهانهها و توجیهات، ننگ فرار و ترک صحنه نبرد را بر ایستادگی سربلندانه ترجیح میدادند، دیگر تاریخ و فرهنگ ایران، چه چیزی برای افتخارکردن در تاریکترین فصل تاریخش، داشت؟ “.
یعنی قبل از حضور بی فروغ ونحس شما ، آزاده ومبارزی درایران وجود نداشت واین خصلت حمیده را رجوی بما ارزانی داشت؟ جز خیانت به خاک وطن و ایران و ایرانی و به کشتن دادن هم وطنان و خزیدن در آغوش دشمن چه چیزی در چنته دارید و به کدام قسمت تاریخ تان افتخار می کنید؟!
مجددا :
” وای به روزگار مزدوران و جیرهخواران ریز و درشت که در مقابل صفهای فشردهای از مجاهدان پاکباز به رهبری مسعود و مریم هیچ راه گریزی نخواهند داشت. آنها عبرت تاریخ و سال ۱۴۰۰، سال پیروزی و رهایی مردم ایران خواهد شد “.
اولا من نمونه هایی از پاکبازی های مسعود ومریم سراغ ندارم ودرمقابل آنها را انسان نماهایی خود شیفته، مستبد، خائن وفاسد میدانم. بله مسعود و مریم رجوی به واقع پاکباز هستند اما نه برای ملت و میهن بلکه برای هر آنکس که ذره ای دشمنی با ایران اظهار کند و قصد آسیب به ملت و خاک وطن داشته باشد.
صابر