فرقه تروریستی رجوی موسوم به سازمان مجاهدین خلق ایران به دلایل مختلفی از جمله عدم وجود رهبری با صلاحیت دچار انواع و اقسام بحرانها میباشد که مهمترین آنها عبارتند از: بحران رهبری، بحران تشکیلاتی و نیرویی، بحران سیاسی و اجتماعی و بحران ایدئولوژیکی و فرهنگی و از همه مهمتر از نظر بنده بحران عدم مشروعیت و اعتبار می باشد. برای روشن‌تر شدن این موضوع بهتر است مروری بر دروغ پردازی ها و تحلیل های آبکی رهبری سازمان و خلاصه اینکه مروری داشته باشیم از گفتار ها تا واقعیت ها در این سازمان به اصطلاح خلقی و انقلابی تا مشخص شود که این سازمان فرقه گرا و تروریستی دچار بحران اعتبار نه تنها در ایران بلکه در همه جهان هست و بی اعتبار ترین و نا مشروع ترین گروه به اصطلاح سیاسی و انقلابی هست.
از بدو انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران با اعلام مبارزه مسلحانه وعده های تکراری و دروغین سرنگونی شش‌ماهه داده است ولی الان خودش و تشکیلات پوسیده اش در حال فروپاشی کامل است.
همواره دم از حقوق بشر و آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی می زند ولی نقض فاحش حقوق بشر در مناسبات و سانسور و خفقان و وابستگی این گروه تروریستی به سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای غربی و هم سوئی این فرقه با سیاست های ضد مردمی آمریکا و اسرائیل و شیوخ مرتجع عربستان سعودی برای همگان بسیار آشکار و واضح می باشد.
علی رغم شعر و شعار جامعه بی طبقه توحیدی و اعتقاد به اسلام انقلابی این سازمان در تشکیلات اش جامعه صد طبقه غیر توحیدی وجود دارد و نه تنها بوئی از اهداف و آرمان‌های دین اسلام نبرده بلکه عملکرد تروریستی و فرقه گرایانه اش صد و هشتاد درجه عکس اهداف دین مبین اسلام می باشد.
درحالی‌که سران فرقه و بطور خاص رهبری این فرقه دم از خلق قهرمان می زنند و مدعی داشتن جایگاه اجتماعی قوی در بین اقشار مختلف جامعه ایران هستند و همچنین ادعای تاثیر گذار بودن در مسائل مختلف جامعه ایران را دارند ولی در واقعیت نه تنها چنین نیست بلکه مردم ایران بشدت از این گروه تروریستی بخاطر جنایات و خیانت های بیشمارش متنفر هستند. در این زمینه برای اثبات ادعا های دروغین بودن شعر و شعار های دفاع از خلق قهرمان می توان به جانب داری این سازمان از تحریم های اقتصادی علیه مردم ایران و دشمنی هیستریک رجوی با خانواده های نیروهای سازمان که بخشی از همین خلق قهرمان هستند و خواسته ای جز ملاقات با عزیزان شان که در زندان این گروه تحت عنوان اشرف سه گرفتار هستند ندارند را می توان مثال زد.
علی رغم شعر و شعار های تنها آلترناتیو بودن نه تنها از هیچ جایگاهی در بین اپوزیسیون خارج و داخل کشور برخوردار نیست بلکه هیچ گروه و شخصیت سیاسی این سازمان فرقه گرا به رسمیت نمی شناسد و اصلا در مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی ایران هیچ جایگاهی ندارد و اصلا مطرح نیست.
علی رغم شعر و شعار های استقلال مالی و سیاسی این سازمان به همه دشمنان مردم ایران آویزان شده و به هر خفت و خواری وذلت تن می دهد تا مسائل مالی خودش را حل کند و به لحاظ سیاسی این گروه را به رسمیت بشناسند ولی با این حال بدلیل عدم اعتبار و مشروعیت حتی پیش اربابانش نظیر آمریکا اسرائیل و عربستان سعودی هیچ اعتباری ندارد و روی آن حساب نمی کنند در این رابطه در زمان ترامپ هرچقدر سنگ ترامپ را به سینه زد و مریم عضدانلو سرکرده فعلی این سازمان خیلی تلاش کرد که او را به آمریکا راه بدهند و با پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا ملاقات کند موفق نشد و همه دیدند که وزیر خارجه آمریکا با مسیح علی نژاد يک خبر نگار ساده ملاقات کرد و در این خبرنگار ساده اعتبارش در نزد مقامات دولت آمریکا بیشتر بوده است و یا در فرانسه به دلیل بی اعتباری تمامی فعالیت های مریم عضدانلو در فرانسه از از دولت فرانسه منع شده است.
بنابراین ملاحظه می فرمائید که این گروه تروریستی به دلیل عدم صلاحیت و عدم صداقت رهبری اش از هیچ اعتبار و آبرو و مشروعیت در بین مردم ایران و مردم جهان و حتی در بین دولت های حامی تروریسم نظیر آمریکا و اسرائیل و شیوخ مرتجع عربستان سعودی هم بر خوردار نیست و روی آن حساب نمی کنند البته هر چند که از مدت ها قبل زمانی که رجوی به عراق رفت و در زمان جنگ ایران و عراق با مزدوری برای صدام حسین دیکتاتور سابق عراق علیه مردم ایران وارد جنگ ضد میهنی شد و سربازان بی گناه را تحت عنوان عملیات سرنگونی در مناطق مرزی کشت دیگر هیچ اعتبار و مشروعیتی در بین مردم ایران نداشت.
ولی اکنون این بی اعتنایی به این گروه باعث شده است که این سازمان و تشکیلات زهوار در رفته اش دچار بحران اعتبار در بین دوستان و حتی نیروهای سازمان شود و دچار ریزش نیرویی روز افزون گردد و نهایتا به فروپاشی کامل برسد. چونکه دیگر حنای سران فرقه و بطور خاص رهبری این گروه تروریستی در بین نیروهای سازمان رنگی ندارد و دیگر فریب دروغپردازی هایشان را در مورد سرنگونی و شعار های تکراری دیگر را نمی خورند و هیچ اعتنایی به حرف های تکراری مریم عضدانلو سرکرده فعلی این سازمان نمی کنند و این مسئله به بزرگترین بحران یعنی بحران اعتبار برای سران فرقه رجوی بطور خاص مریم عضدانلو سرکرده فعلی این گروه تروریستی تبدیل شده است و آنها حتی دیگر قادر به حل و فصل مسائل خرد و ریز تشکیلات نیستند و همچنین دیگر به همین دلیل بی اعتباری حتی دیگر مقامات دولت آلبانی به این گروه اعتنایی نمی کنند و حاضر به دادن امکانات جدید به این گروه نیستند.
علی جهانی، وبلاگ آیینه