این چه داستانی است که هر چند سال این فیل را هوا می کند و باز هم سر نیروهای نگون بخت را گرم می کند وشیره می مالد؟
من درست یادم هست که در اعلام مؤسسان قبلی (خودم آنجا بودم) وقتی که اعلام می کرد تعدادی بفرموده با هو وجنجال، شور فتور می کردند که باز دارد ارتش نو می شود! ولی همه متناقض بودند که دوباره گرفتن تعهد وامضا دادن وبحث هائی الکی در این مورد شروع شد. اما همه مجبور بودند و باید که اطاعت می کردند. خودشان می دانستند که در این موج هم تعدادی تشکیلات را ترک می کنند وتئوریش را هم ساخته بودند ومی گفتدهر چه ناخالصی داشته باشیم می ریزد و با این ترفند داستان چراغ خاموش را پیش می کشیدند که هر کسی که در این فاصله تا تأسیس دوباره اگر به هر دلیلی توان ماندن ندارد دنبال زندگی خودش برود.
در این میان هم البته تعدادی به هر دلیلی میرفتند دنبال زندگی خودشان. ولی جالب این جاست قبل از رفتن کلی با نفر بحث می کردند که او را پشیمان کنند تا از رفتن منصرفش کنند و در تشکیلات بماند. ولی اگرمصمم می ایستاد و میرفت؛ قبلش از او مصاحبه می گرفتند وفیلم برداری می کردند تا به خیال خودشان اگرروزی لازم می شد آن را بیرونی وبر علیه فرد بکاربرده ؛ فرد را بی آبرو می کردند و بعد اورا خائن و مزدور تلقی می کردند!
اما الان چی شده که رجوی پنهان شده دوباره به فکر تشکیل مؤسسان پنجم افتاده است؟ آخر کسی نیست به او بگوید در فیل هوا کردنهای قبلی چه غلطی کردی که الآن با اعلام این یکی می خواهی بکنی؟
در تأسیس های قبلی آدم ها تقریبا جوان بودند ولی حالا که همه پیر و فرسوده شده اند چه غلطی می خواهی انجام دهی.
داستان این بار با قبلی ها فرق دارد و باید منتظر ریزش باشیم به این خاطر همه می فهمند کار از کار گذشته واین الکی ودل خوش کردن نیروها است. ارتشی که رهبر نداره وفقط باپیام های نوشتاری به آنها پیام می دهد که معلوم نیست کیست و کجاست. واقعا مسخره است این را هر کسی می تواند بنویسد ومعلوم نیست از طرف چه شخصی است.
و همه خوب می دانند در اروپا مؤسسان جواب ندارد و این فقط نشان دهنده معضل وبد بختی تشکیلاتی است و کفگیر به ته دیگ خورده است .
به قول معروف طرف را به ده راه نمی دادند سراغ خانه کد خدا را می گرفت.
حالا خوبه در مناسبات و تشکیلات کم آورده با خواهش و تمنا اسم نویسی می کنند یک ابلاغیه هم داده برای نیروهای موهوم ( البته نفرات تکراری که پول حلال می گیرند ) خارج کشور و نیروهای داخل کشور ؛ و ازآنها هم خواسته در مؤسسان پنجم اسم نویسی کنند . واقعا خنده داره تو اول برو تشکیلات درب و داغان خودت را جمع و جور کن که دارد از هم میپاشد که دارن با نشستهای مغز شویی تلاش می کنند نفرات را نگه دارند؛ بعد برو سراغ بقیه.
امیدوارم روزی برسد که همه از آن زندان اشرف ۳ بیرون بزنند وبه دنیای آزاد پا بگذارند و مزه آزاد بودن را احساس کنند.
آن روز دور نیست!
باقر محمدی ، تیرانا