من منتهی زهرایی مادر مصطفی قائدی هستم . فرزند من چندین سال است در اسارت شماست. شما از شمر هم بدترید. شما آنقدر از خانواده ترس دارید که اجازه نمی دهید پسرم با من تماسی بگیرد. شما نام خودتان را گذاشته اید انسان؟! پسر مرا چندین سال است دارید شستشوی مغزی می دهید و فکر می کنید با این کار ضد انسانی می توانید عواطف را در درون فرزندم از بین ببرید!
شما سخت در اشتباه هستید، عواطف در درون یک انسان هیچ وقت پاک نمی شود. زمانی که شما در عراق بودید من با هر مشکلی که داشتم به عراق سفر می کردم. برخوردهای شما را از نزدیک دیدم. شما می گفتید ما ایرانی هستیم من برای شما متاسف می شدم. حیف است نام زیبای ایران را بر روی خودتان می گذارید! کسی که دشمن مردم ایران باشد چگونه به خودش جرات می دهد نام ایران را بر روی خودش بگذارد . من هم ایرانی هستم در کنار پادگان اشرف با چوب و اشیاء فلزی از من مادر استقبال می کردید فقط یک دشمن می تواند دست به چنین عمل کثیفی بزند.
من نمی خواهم با شما زیاد بحث کنم من از شما بی زارم، دل مرا شکستید. مطمئن باشید از طرف خدا بی جواب نمی مانید . روزی فرا می رسد که دیوارهای مقر اشرف 3 را بر روی سر شما خراب کنیم .
منتظر آن روز باشید .
منتهی زهرایی مادر مصطفی قائدی اسیر در کمپ آلبانی