البته که عمر فسیل ها طولانی است و این نشان برتری آنها نیست

در سرانجام کار ِ کارناوال مریم و نشست شورای خیانت رجوی که متعاقب این کارناوال انجام شد ، مسعود رجوی بار دیگر ازسوراخ موش سری بیرون آورد و پیامی صادر کرد.

او دراین پیام گفته است :
” تبریک و تهنیت به خاطر ۴۰ ساله شدن شورا با شور و شوق میهنی به خاطر نعمت ایستادگی و بر سر موضع ماندن در برابر استبداد و استعمار و وابستگی و در برابر بیداد شیخ و شاه. با کهکشان شهیدان و کهکشان شورشگران شعله‌ور و شیدای آزادی،تمام شیرزنان و رادمردانی که در مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش ملی ایران ثبت‌نام کردند و حاضر گفتند. تاریخ این را به خاطر می‌سپارد… ”

اعضای مهم این شورا از سر انحصار طلبی وفساد عقیده ای که مسعود از خود بروز داد ، صفوف شورا را ترک کرده و آنچه که برجای ماند، وابستگان و چاپلوسان رجوی بود که با این وضع لازم نبود که بار دیگر نام شورا براین تشکل سریعا دچار فرو پاشی شده اطلاق شود و درستتر آن است که آنرا همان سازمان مجاهدین خلق استحاله یافته ، فرقه یا باند رجوی نامید.

مجلس موسسان ارتش اسارت بخش هم ، ملعبه ای بوده که از سالها پیش وجود داشته ومنبع هیچ اثر مثبتی نبود وآب وجارو کردن پنجمین باره ی آن ، حلال مشکلات لاعلاجی نیست که فرقه ی رجوی مبتلای آنست.

دوباره :
” شکر و سپاس با سرسائیدن بر آستان خدا و خلق به خاطر بزرگترین و طولانی‌ترین مقاومت سازمانیافته تاریخ ایران با آن‌ همه اعدام و قتل‌عام و آن‌همه موشک و بمباران و آن‌همه سختی و حرمان. با همسنگران و همرزمان و یارانی جدایی‌ناپذیر که مظهر وفا به عهد و پیمان و تجسم ایران آزاد فردایند. زیباترین وطن از یکایک آنان به خود می‌بالد چرا که در تیره و تارترین ظلمات، بر تارک‌اش می‌درخشند.”

راهی که شما رفته اید و میروید ، راه کسانی نیست که سر برآستین خدا وخلق مینهند.
خداوند به این نوع انسان ها هرگز توصیه نکرده که باسوء استفاده ازنام او ، به قتل و کشتار هموطنان وشهروندان کشور همسایه مبادرت ورزیده ودرخدمت تمام و کمال فردی باشد که به ایران حمله ی نظامی همه جانبه ای انجام داده وخلق هم که با ابراز نفرت مداوم از باند رجوی ، موضع شفافی دارد.

با این وجود رجوی و پیروان داوطلب یا اسیر او بر تارک چیزی قرار ندارند الا در تارک بردگی و مردگان فسیل شده!

مجددا :
” فکر می‌کنم در این ۴۰ سال بر همگان روشن و ثابت شده است که این مقاومت و اعضاء و اجزاء و یاران پایدارش برای خود چیزی نمی‌خواهد. جز برای آزادی و عدالت و جز برای تساوی و تمامیت ارضی ایران زمین برنخاسته‌ است.”

با اعضاء و اجزایش کاری ندارم که ممکن است براثر سادگی گرفتار وعده و وعیدهای تو شده اند.
اما خودت همه چیز ایران را برای خودت میخواستی وزمانی که تحقق اینهمه توقع مالیخولیایی درداخل کشور میسر نشد ، رو به سوء استفاده ازپیروان خودآورده وتنها دریک نوبت، حدود 600 زن جوان را تصاحب کردی. قصرهای با شکوهی با پول مردم عراق برای خودت برپا کردی واعضاء را مجبور به اقامت درآسایشگاه ها نمودی.

آری تو در سطح امکانات خود یک زندگی شاهانه با حرمسرای عریض و طویل با 600 کنیز و هزاران برده را دراختیار گرفتی وآنوقت ادعا میکنی که چیزی برای خود نمیخواستی ونمیخواهی؟

کارهای شنیع تو چه ارتباطی با عدالت وآزادی دارد ودرزمانی که کار و بار تشکیلاتت شده دعوت از تجاوزکاران که ایران را به هر طریق ممکن ، تحویل تو بدهد.

این تحویل زمانی میتواند انجام شود که تمامیت ارضی ایران ازبین رفته وگوشه ای ازاین سرزمین تکه پاره و ویران شده ، بتو بخشیده شود که با وجود اینهمه احمد چلبی های ایرانی که از نظر تحلیل ارباب، تو درته صف این خائنین قرار گرفته ای ، خوف ؟! آنرا دارم که دستت بجایی بند نشود!

بازهم :
” این مقاومت با هیچکس شروع‌کننده خصومت و حتی کمترین هتک حرمت نبوده و نیست. تکرار می‌کنیم که طبق طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی، مصوب شورای ملی مقاومت، هر نیروی جمهوریخواه و ملتزم به نفی کامل نظام ولایت فقیه که خواهان استقرار یک نظام سیاسی دمکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت است، با ماست و ما با او هستیم.”

دروغ بزرگی را مطرح کرده ای مسعود جان!
اتفاقا تو به چیزی جز خودت فکر نمیکنی وپیرامونی هایت هم کلا دراختیار محض توست!
هیچ جریانی نبوده که مورد تعرض باند رجوی قرار نگرفته باشد واین تعرض بگونه ایست که با شدت تمام شامل افرادی شده که تا پای جان درخدمت شما بودند وزمانی که طاقت شان از استبداد رای شما تمام شده و دست به اعتراضی خفیف زدند ، با تمام نیرو مورد هجمه و نفرین قرار گرفتند.

شما دین را همواره در خدمت سیاست های ضد ملی و ضد مردمی خود قرار داده اید و بنابراین اعتقادی به این جدایی ندارید وبطور سر راست دروغ میگویید و عوامفریبی مینماید.

همچنین :
“با درود بی پایان به مصدق کبیر و یاران پایدار شورا و مقاومت و رئیس جمهور برگزیده برای دوران انتقال حاکمیت به ملت.”

شما با فرستادن درود مشترک به مریمِ بعنوان دلاله ی سرشناس محبت و دکتر مصدق بعنوان ملی کننده ی نفت ایران- که آن موقع به معنی کسب استقلال کشور بود- توهین بزرگی درحق این نیک مرد تاریخ ایران انجام داده و مرتکب جرمی دیگر گشته اید.
نوید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا