سال گذشته وقتی اعضای جدا شده فرقه رجوی شکایت نموده و دادگاه رای آنرا صادر کرد ، سران فرقه رجوی دیگر طاقت نیاورده و شروع به لجن پراکنی علیه جدا شده ها کردند و رجوی چنان سوخته بود که همان روز دادگاه جیغ بنفش کشیده و به آه و ناله پرداخت و در نهایت باز هم جدا شدگان را تهدید کرد .
اما این پایان داستان نبود! شکایت مورد نظر به دادگاه لاهه تحویل داده شد. این اقدام جدا شده ها با حمایت گسترده ی خانواده ها و دیگر اعضای جدا شده قرار گرفت. در ادامه مسیر احقاق حقوق از دست رفته اعضای جدا شده و خانواده ها و دیگر مردم ایران، همایش چند روزه خانواده ها برگزار شد که نتایج بسیار خوبی داشت. این همایش صدای خانواده های رنج کشیده را به گوش جهانیان رساند و اقدام خوبی در جهت افشای ضد بشری مجاهدین بود. این همایش به خوبی نشان داد که خانواده ها چیزی جز ملاقات و تماس تلفنی با اسیران خود در فرقه رجوی در آلبانی نمی خواهند .
از روزی که خانواده ها در سال 82 برای دیدار به اشرف رفتند رجوی دریافت که فریبکاری وی در مورد آمدن خانواده ها و سوء استفاده از آنان جواب ندارد و از طرف دیگر با ریزش نیرو مواجه شد چون اعضای فرقه دریافته بودند که چگونه رجوی این سالیان به آنان دروغ گفته است و به ماهیت واقعی آنان پی بردند .
رجوی دریافت که اگر شعار می داد صلح طناب دار حکومت ایران است این بار خانواده ها طناب دار رجوی ها هستند و با استقامت چند ساله خانواده ها در جلوی اشرف وی مجبور شد به دستور وزیر خارجه وقت آمریکا ، اشرف را که همه چیزش بود ترک کند. و حباب پوشالی وی ترکید و تنها راه فرار از دست خانواده ها را ترک اشرف دید و بدین گونه با به کشتن دادن تعداد زیادی به لیبرتی فرار نمود. ولی در آنجا هم خانواده ها خواهان ملاقات شدند و چندین بار به لیبرتی رفتند و رجوی ها دریافتند که دیگر در عراق از دست خانواده ها خلاصی ندارد به همین خاطر با عقب نشینی مفتضحانه راه اروپا را در پیش گرفته و به کشور آلبانی رفتند. اما این نیز پایان داستان نبود!
فضای بورژوازی کشور آلبانی برای نفراتی که سالیان در غار نگهداشته شده بودند فضای بسیار خوبی بود تا متوجه شوند در بیرون از تشکیلات زندگی ادامه دارد و شعارهای مسخره رجوی در مورد فحش دادن به خانواده ها و انقلاب طلاق وی دروغی بیش نیست و شاهد بودیم که تعداد زیادی از تشکیلات جدا شدند . و دوباره رجوی ها که وضعیت را بسیار خطرناک می دیدند، مجبور شدند نفراتشان را به اردوگاه دیگری انتقال دهند تا مانند اشرف هم چنان در چنگال تشکیلات جهنمی رجوی ها باقی بمانند .
رجوی در خیال خود فکر می کرد که با رفتن به آلبانی دست خانواده ها کوتاه خواهد شد ولی این گونه نبود چون آنان نمی توانند عزیزان خود را فراموش کنند و هم چنان به دنبال عزیزان خود هستند . اکنون با انجام همایش چند روزه به همه و به دار و دسته کثیف رجوی فهماندند که هرگز عزیزان خود را فراموش نکرده و نمی کنند.
در ضمن انجام همایش خانواده در ادامه شکایت جدا شده ها اثرات بسیار بزرگی بر تشکیلات رجوی باقی خواهد گذاشت. اکنون دیگر در فضای مجازی و عصر اطلاعات همه به ماهیت پلید رجوی ها آگاهی پیدا کردند که از وطن فروشانی مانند وی چیزی نمی توان طلب کرد و باید با کمک همدیگر و استمداد از مجامع بین المللی نفرات گرفتار در فرقه را آزاد نمود. چرا که آزاد بودن حق آنان است و همایش خانواده ها به خوبی این را نشان داد . هر چند راه سختی در پیش بود ولی خانواده ها به همراه جدا شدگان توانستند مراحلی از این راه سخت را طی کنند و به آینده امیدوار باشند که رهایی عزیزان شان در دسترس است.
باید به آنان خسته نباشید گفت که در این مسیر ثابت قدم بوده اند و هم چنان رجوی لرزه فروپاشی را احساس می کند. البته در این راستا فرقه رجوی سعی می کند با خفه خون گرفتن از خود واکنشی نشان ندهد تا اعضای نگون بخت وی متوجه اصل داستان نشوند .
تاریخ این را به اثبات رسانده که هیچ وقت دیکتاتورهایی مانند رجوی نمی توانند تا ابد به فریبکاری ، حقه بازی و شیادی خود ادامه دهند و اکنون همایش چند روزه خانواده ها نوید این خبر را می دهد .
هادی شبانی