به طور کلی یک ویژگی مشترک و بدون استثنا در جریانات اپوزسیون جمهوری اسلامی، وابستگی کامل به کشورهای بیگانه و مشخصاً دشمنان جمهوری اسلامی ایران است. از آمریکا و انگلیس و فرانسه گرفته تا رژیم آلسعود حامیان این گروهها و گروهکها را تشکیل میدهند. همه این گروهها و جریانات با خط و خطوط دشمنان ایران فعالیت کرده، منابع مالی، امکانات و تسلیحات خود را از سرویسهای اطلاعاتی دشمن دریافت میکنند و متقابلاً نیز گزارش اقدامات خود را به سرویسهای اطلاعاتی دشمن ارائه میدهند.میزان وابستگی گروهها و جریانات اپوزسیون به کشورهای بیگانه به قدری زیاد است که درصد بالایی از این گروهها همزمان با قطع حمایتها، موجودیت خود را نیز از دست میدهند و هیچ عامل دیگری اعم از ایدئولوژی نمیتواند باعث بقای آنها گردد.
اما در میان گروههای متعدد ضدانقلاب و جریاناتی که خود را اپوزسیون ایران مینامند، اعم از گروههای سلطنتطلب، جداییطلب، تروریستهای تکفیری، مدعیان اقوام، مدعیان مذاهب، فرقهها و نحلههای نوظهور و انحرافی؛ مجاهدین یک تفاوت عمده در رفتار و ارتباطات با دشمنان جمهوری اسلامی دارند. به طور خلاصه اگر بخواهیم در مورد این تفاوت رفتاری توضیح دهیم، باید به تعاملات نامحدود این گروه تروریستی با همه دشمنان مردم ایران اشاره کنیم. به عبارت دقیقتر مجاهدین در همدستی و مزدوری با رژیمها و دولتهای مخالف مردم ایران بدون هیچ قید و بندی عمل نموده و برای هر کس که حاضر باشد هزینه مزدوری این فرقه را بپردازد فعالیت میکنند.
همانطور که گفته شد ارتباط مجاهدین با بزرگترین و مهمترین دشمنان ایران وجه مشترک همه گروههای ضد انقلاب است، اما دیگر جریانات و گروههای اپوزسیون که از آنها نام برده شد، با حفظ ملاحظاتی سعی در پنهان نمودن ارتباط خود با دشمنان ایران دارند؛ رفتاری که در مجاهدین دیده نمیشود.
مجاهدین از ابتدای انقلاب نیز همین رویه را دنیال میکردند که شاخصترین نمونه آن ماجرای ارتباط با سرویس اطلاعاتی شوروی و بعد از آن نیز خدمت به صدام در جنگ بود.همکاری با دیکتاتور سابق عراق اتفاقی بود که اکثر گروههای ضد انقلاب از آن پرهیز کردند یا لااقل از آشکار شدن آن خودداری نمودند.
بررسی دلایل این تفاوت رفتاری در گروه مجاهدین فقط به یک نتیجه مشخص منتهی میگردد و آن نیز ناامیدی کامل این فرقه از وجود کمترین پایگاه اجتماعی در درون ایران است. هرچند دیگر گروههای اپوزیسیون نیز در این حوزه دست چندان پری ندارند، اما سوابق غیر قابل توجیه مجاهدین از همدستی با دشمن در جنگ تا هزاران ترور و جنایت علیه ملت ایران، هیچ فرصتی را برای این فرقه باقی نگذاشته و با خیال راحت از اینکه هیچگاه در درون ایران از هیچ حمایتی برخوردار نخواهد بود، به سراغ بزرگترین و منفورترین دشمنان ایران میروند.
رژیم صهیونیستی، آمریکا و اکنون عربستان سعودی، نمونهای از حامیان جدی مجاهدین هستند که با شواهد و دلایل متقن از این فرقه تروریستی حمایت کرده و آنها را بکار میگیرند. از نکات جالب در ارتباطات مجاهدین با این رژیمها آن است که در برخی مواقع خود این دولتها از ارتباطات آشکار با مجاهدین پرهیز میکنند! و این نیز حاصل برآوردهای صورت گرفته در مورد افکار عمومی ایران در قبال این فرقه بوده است.
به عنوان نمونه ، مجاهدین در ماجرای حمله پهپادی یمن به آرامکوی عربستان به صورت کاملاً آشکار به میدان آمد و در یک شوی تبلیغاتی آشکار به حمایت از ادعای عربستان و حکام آل سعود علیه ایران پرداخت! بدون شک این پیشنهاد سعودیها برای استفاده از ظرفیت اپوزسیون ایران، پیش از آنکه به مجاهدین ارائه شود به دیگر گروههای اپوزیسیون نظیر سلطنتطلبان ارائه شده است، اما طرفداران فراری سلطنت، علیرغم حمایتهایی که از آل سعود برای فعالیت علیه ایران دریافت میکنند، ملاحظاتی نیز برای پنهان نگه داشتن ارتباطات خود با این رژیم مرتجع داشته و دارند. به عبارت دقیقتر آنچه که مجاهدین برای خدمت به آلسعود به دوش گرفته، بار ننگ آوری بوده که هیچ کس غیر از آنها حاضر به برداشتنش نبوده است!
فقط مجاهدین هستند که حاضر میشوند به ادعاهای واهی آل سعود پرو بال رسانه ای بدهند و این کار را به امید شعلهور شدن جنگ علیه ملت ایران مطرح می کنند! آنچه در دستور کار این گروه تروریستی قرار گرفته، فقط از عهده گروهی ساخته است که یکروز در همراهی با صدام علیه ملت ایران جاسوسی و وطنفروشی کرده است!